405
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

در جامعه اى كه انتقاد ، آزاد است و مردم مى توانند ضعف ها و كاستى هاى مديريت حاكم را بازگو كنند ، دولت مردان ، بهتر مى توانند نقاط ضعف كارهاى خود را مشاهده كنند و با فساد و بى عدالّتي ، مبارزه نمايند و خدمات ارزنده اى ارائه دهند .
از سوى ديگر ، با نبودن انتقاد ، زمينه براى رشد چاپلوسان و تملّق گويان ، باز مى شود ؛ نقاط ضعف سياست ها و برنامه ها و اقدامات دولت مردان ، پنهان مى ماند و در نتيجه ، فساد و تباهى و بى عدالتى در دستگاه هاى دولتى رشد مى نمايد و به سقوط حكومت ها مى انجامد .
هنگامى كه اميرمؤمنان عليه السلام ، زمام حكومت را به دست گرفت ، ستايش هاى بى مورد و گزافه گويى ها درباره زمامداران ، بخشى از فرهنگ عمومى بود . حاكمان نه تنها از آن جلوگيرى نمى كردند كه بدان دامن مى زدند . بدين سان ، فرهنگ چاپلوسى و تملّق گسترش يافته بود و زيركان حقيقت ستيز ، با چاپلوسى امرا و سردمداران ، بدون شايستگى هاى لازم ، به موفقيت هاى سياسى و اجتماعى دست مى يافتند .
از سوى ديگر ، زمامداران ، چون هرگز نقد نمى شدند ، رفته رفته خود را پيراسته از هر كاستى تلقّى مى كردند و در ادامه اين روند ، انتقادها و نقدهاى از سرِ دلسوزى و سازنده را اهانت تلقّى مى كردند و برخورد با آن را فرض مى دانستند .
از جمله زيباترين و هيجانبارترين اقدامات علوى در تصحيح فرهنگ عمومى ، مبارزه با چاپلوسى و تملّق گويى و تأكيد بر لزوم نقد و انتقاد سازنده است .
امام ، از كارگزاران خود مى خواست تا نزديكان ، مشاوران و همراهان خود را از كسانى برگزينند كه در حقگويى ، صراحت بيشترى داشته باشند و با آنان ، به گونه اى رفتار كنند كه هرگز به تملّق روى نياورند و از نقد و انتقاد ، تن نزنند و در ستايش ،


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
404

اگر مسئله را از زاويه ديگر بنگريم ، در آموزه هاى الهى به اين نكته تصريح شده است كه فلسفه وحى و راز نبوّت و چرايى حكومت در مكتب رسولان ، آموزش و پرورش انسان ها ، جهل زدايى و برانگيختن خِرَدهاست و على عليه السلام كه بيشتر از هر كسى ذهن ، زبان و كردارش ، مبيّن و مفسّر فرهنگ نبوى بوده است ، اين حقيقت را به گونه اى بس زيبا در خطابه هايش برنموده است ۱ و ضرورت پرداختن به فرهنگ و ادب مردمان ، و تقدّم آموزش و پرورش بر آب و نان انسان ، و تأكيد بر گسترش فرهنگ را در كنار ابعاد ديگر زندگى ، در سيره عملى خود نيز به روشنى عرضه كرده است . چه زيباست كلام او كه جامعه جاهلى را نماد جهل گسترى و دانش كُشى مى داند ، كه بى گمان ، جامعه نبوى ، علوى و الهى بايد جز آن باشد . ۲

2 . تصحيح فرهنگ عمومى

از جمله سياست هاى والا ، برجسته و ارجمند علوى ، مبارزه با سنّت هاى باطل ، شيوه هاى ناهنجار ، روش هاىِ ناشايسته ، و تأكيد بر شيوه هاى پسنديده و روش هاى بايسته و در يك جمله ، تصحيح فرهنگ عمومى است . على عليه السلام به كارگزاران نيز سفارش مى كرد كه هر چيزى را به بهانه وامانده از گذشته بودن ، از جامعه نزدايند ، به دقّت بنگرند و از سنّت هاى سازنده و انسانى حمايت كنند و با شيوه ها و سنّت هاى غلط ، مبارزه كنند و هرگز استمرار و گسترش آن را برنتابند .

3 . نقد ، آرى! چاپلوسى ، هرگز!

انتقاد ، حقّى است كه بدان وسيله ، ساير حقوق احيا مى گردد و از استبداد ـ كه خطرناك ترين آفت حكومت هاست ـ ، پيشگيرى كند .

1.ر .ك : نهج البلاغة : خطبه ۱ و ۲ .

2.ر . ك : نهج البلاغة : خطبه ۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 73280
صفحه از 588
پرینت  ارسال به