417
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

چهار ـ سياست هاى اجتماعى

در مسائل اجتماعى نيز حكومت على عليه السلام پايه ها ، شيوه ها و مواضع اصولى و استوارى دارد . متونى كه ابعاد سياست هاى اجتماعى ايشان را گزارش مى كند ، شايان توجّه و تأمّل است . بر پايه آن متون ، اصول سياست هاى اجتماعى امام را چنين مى توان گزارش كرد :

1 . عدالت اجتماعى

عدالت ، محورى ترين ، استوارترين ، بنيادى ترين و شامل ترين مسئله سياست و حكومت علوى است . نام مقدس امام على عليه السلام ، آن چنان با عدالت در آميخته كه على ، عدالت را تداعى مى كند و عدالت ، على را . عدالت ، آميزه هماره زندگى على عليه السلام بود و او در راه اجراى عدالت و گسترش قسط ، شهد شهادت نوشيد .
تأكيد بر اين نكته ، از آن روست كه بگوييم و تأكيد كنيم كه حكومتى مى تواند ادّعا كند از حكومت على عليه السلام الگو گرفته و سنّت شناسانه بر سيره آن بزرگوارْ اقتدا مى كند كه سردمداران آن ، به عدالتْ بيش از هر چيز ، اهميّت دهند و براى گسترش عدل و توسعه قسط و همه گير ساختن داد ، از هيچ كوششى دريغ نورزند ؛ نه در بيان و كلام ـ كه امروز سرفصل شعار بسيارى از مدّعيان است ـ ؛ بلكه در عمل ، كردار و تعامل با مردم و در تمام لايه هاى اجتماع ، كه همچون كيميا ناياب است . حكومتى مى تواند مدّعى عدالت گسترى باشد كه عدالت را با تأويل و توجيه ، به مسلخ نبرد و عدالت را به پاى مصلحت ، قربانى نكند .
در نظام علوى و در آموزه هاى آن «عدالت مجسّم»، هيچ مصلحتى بالاتر از مصلحت اقامه عدل نيست . حكومتى مى تواند مقتداى خود را على عليه السلام معرّفى كند و رهرو على عليه السلام باشد كه با مقدّم داشتن عدالت بر مصلحت و پاى فشردن بر اجراى


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
416

آموزنده است . امام براى اين كه كارگزاران را به نهايت صرفه جويى از درآمدهاى عمومى توجّه دهد و آنان را به جلوگيرى از اسراف وا دارد ، در بخش نامه اى از آنان خواست تا حتى در نوشتن نامه به او صرفه جويى كنند و چنين تأكيد كرد :
أدِقّوا أقلامَكُم ، و قارِبوا بَينَ سُطورِكُم ، وَاحذِفوا عَنّي فُضولَكُم وَاقصِدوا قَصدَ المَعاني وإيّاكُم وَالإكثارَ ، فَإِنَّ أموالَ المُسلِمينَ لا تَحتَمِلُ الإضرارَ .۱قلم هايتان را تيز كنيد و سطرها را به هم نزديك سازيد . [ در نگارش] براى من ، زيادى ها را حذف كنيد و به معنا بنگريد ، و بپرهيزيد از زياده نويسى ؛ چرا كه بيت المال مسلمانان ، زيان را بر نمى تابد .
روشن است كه كارگزارْ چون اين همه دقّت را در نگارش نامه اى بشنود ، ديگر از اموال عمومى ، سفره هاى آن چنانى نمى آرايد ، بر مَركب هاى آن چنانى سوار نمى شود و در جهت آسايش هرچه بيشتر خويش نمى كوشد .
صرفه جويى شخصى امام در مصرف بيت المال نيز بسى شگفت انگيز است . او حاضر نبود حتى براى پاسخگويى به كسانى كه براى كار شخصى در شب به او مراجعه مى كردند ، از نور چراغى كه به درآمدهاى عمومى تعلّق داشت ، استفاده كند . داستان تأمّل برانگيز و عبرت آموز طلحه و زبير كه در هنگام رسيدگى حضرت به امور بيت المال ، براى بازگويى مسائل شخصى خدمت على عليه السلام رسيدند و ايشان ، چراغ بيت المال را خاموش كرد و فرمود تا از خانه اش چراغى ديگر بياورند وحاضر نشد حتى دقايقى از پرتو نور چراغى كه از درآمدهاى عمومى بود ، براى مسائل شخصى بهره گيرد ، در همين راستاست . ۲

1.ر . ك : ج ۴ ص ۱۷۴ ح ۱۵۵۷ .

2.ر . ك : ج ۴ ص۱۷۴ ح ۱۵۵۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 62121
صفحه از 588
پرینت  ارسال به