چهار ـ سياست هاى اجتماعى
در مسائل اجتماعى نيز حكومت على عليه السلام پايه ها ، شيوه ها و مواضع اصولى و استوارى دارد . متونى كه ابعاد سياست هاى اجتماعى ايشان را گزارش مى كند ، شايان توجّه و تأمّل است . بر پايه آن متون ، اصول سياست هاى اجتماعى امام را چنين مى توان گزارش كرد :
1 . عدالت اجتماعى
عدالت ، محورى ترين ، استوارترين ، بنيادى ترين و شامل ترين مسئله سياست و حكومت علوى است . نام مقدس امام على عليه السلام ، آن چنان با عدالت در آميخته كه على ، عدالت را تداعى مى كند و عدالت ، على را . عدالت ، آميزه هماره زندگى على عليه السلام بود و او در راه اجراى عدالت و گسترش قسط ، شهد شهادت نوشيد .
تأكيد بر اين نكته ، از آن روست كه بگوييم و تأكيد كنيم كه حكومتى مى تواند ادّعا كند از حكومت على عليه السلام الگو گرفته و سنّت شناسانه بر سيره آن بزرگوارْ اقتدا مى كند كه سردمداران آن ، به عدالتْ بيش از هر چيز ، اهميّت دهند و براى گسترش عدل و توسعه قسط و همه گير ساختن داد ، از هيچ كوششى دريغ نورزند ؛ نه در بيان و كلام ـ كه امروز سرفصل شعار بسيارى از مدّعيان است ـ ؛ بلكه در عمل ، كردار و تعامل با مردم و در تمام لايه هاى اجتماع ، كه همچون كيميا ناياب است . حكومتى مى تواند مدّعى عدالت گسترى باشد كه عدالت را با تأويل و توجيه ، به مسلخ نبرد و عدالت را به پاى مصلحت ، قربانى نكند .
در نظام علوى و در آموزه هاى آن «عدالت مجسّم»، هيچ مصلحتى بالاتر از مصلحت اقامه عدل نيست . حكومتى مى تواند مقتداى خود را على عليه السلام معرّفى كند و رهرو على عليه السلام باشد كه با مقدّم داشتن عدالت بر مصلحت و پاى فشردن بر اجراى