433
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

داشت . اصول و شيوه هاى سياست هاى امنيتى امام و تلاش آن بزرگوار در ايجاد امنيت را بدين گونه مى توان برشمرد :

1 . تأسيس نظام اطّلاعاتى كارآمد

گو اين كه در سيره امام على عليه السلام ، از تشكيلاتى با عنوان «نظام اطّلاعاتى» سخن نرفته است ، امّا نصوص مختلف و پراكنده اى كه در زمينه مأموريت هاى اطّلاعاتى وجود دارد ، و اقداماتى كه آن بزرگوار ، به روزگار حكومتش بر اساس جمع آورى گزارش هاى پنهانى انجام مى داده است ، همه و همه ، نشان دهنده اين است كه حكومت امام ، از وجود تشكيلاتى كارآمد و دقيقْ برخوردار بوده است . جستجوى پنهانى و جمع آورى گزارش هاى گونه گون مرتبط با امنيت داخلى ، اطّلاعات نظامى و عملكرد كارگزاران ، وظيفه اساسى اين تشكيلات است . متأسفانه از جزئيات تشكيلات ياد شده ، اطّلاعى در دست نيست ؛ امّا از آثار و چگونگى تصميم هاى امام ، كاملاً مى توان به وجود آن پى برد . اين تشكيلات را مى توان يك يا چند دستگاه اطّلاعاتى تلقّى كرد .

2 . تشنّج زدايى

از جمله آموزه هاى ارجمند علوى ، توجّه به دگرگونى انديشه وموضع مخاصمان است . خصومت بسيارى از مخاصمان،از ناآگاهى به مواضع و عدم اطّلاع آنها از شيوه و روش ها و چرايى آنها سرچشمه گرفته است. امام ، تأكيد مى كند كه بايد در جهت تصحيح انديشه و آن گاه تغيير موضع مخالفان كوشيد و به تعبير آن بزرگوار ، «استصلاح الأعداء» و«استصلاح الأضداد» را چونان شيوه اى در سياست حكومت ، اعمال كرد .
امام ، جذب مخاصمان و سالم سازى ذهنى و استوار سازى موضع آنان را «كمال


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
432

8 . جايگاه مصالح نظام اسلامى در صدور حكم

پيش تر آورديم كه على عليه السلام ، «حقيقت» را هرگز به مسلخ «مصلحت» نمى بُرد و با تكيه بر مصالح مشخّص ، موضع نمى گرفت ؛ ولى او پيشوا بود ، پيشواى مردم و حافظ نظامِ در خدمت مردم . بدين سان ، براى برترين مصلحت ، كه حفظ نظام بود ـ نظامى كه در خدمت مردم و براى آنان است ـ ، جايگاه و ارزشى والا قائل بود .
امام ، در داورى ها اذعان مى دارد كه به مصالح نظامْ توجه شود . در نظام علوى كه هيچ چيز نمى تواند مانع اجراى قوانين اصيل اسلامى در دستگاه قضايى شود ، مصالح نظام ، در چگونگى اجراى احكامْ جايگاهى ويژه دارد . ايشان در جايى به دليل شرايط خاصّ اجتماعى ، فرهنگى و سياسى ، و برداشت ويژه مردم از قانون الهى ، داورى بر اساس قوانين اصيل و استوار اسلامى را تفرقه آفرين تشخيص داده است و با اجراى آن ، اساس حكومت را متزلزل ديده ، داورى را روا ندانسته است تا جامعه دچار تفرقه نشود . چنين است كه امام به شريح مى فرمايد :
إِقضِ بِما كُنتَ تَقضي ، حَتّى يَجتَمِعَ أمرُ النّاسِ .۱همان گونه كه در گذشته داورى مى كردى ، داورى كن ، تا كار جامعه سامان (انسجام) گيرد .

شش ـ سياست هاى امنيتى

جامعه ناامن و آكنده از هرج و مرج ، به جنگلى بى قانون و آشفته ، مانندتر است تا به جامعه انسانى . در نگاه على عليه السلام ، جامعه تهى از آرامش و امنيت ، بدترين سرزمين هاست . امام ، از جمله مهم ترين دلايل پذيرش حكومت را بازگرداندن آرامش و امنيت به جامعه دانست . بدين سان ، آن بزرگوار ، توجّهى بليغ به امنيت

1.ر . ك : ج ۴ ص ۲۵۲ ح ۱۶۷۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 61340
صفحه از 588
پرینت  ارسال به