453
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

بر مردم تفسير كنيم ، مواضع حضرت ، به عنوان سياست مدار ، قابل دفاع نيست .
روشن است كه امام ، به اين مسائل توجه دارد و شيوه بهره گيرى از آن را نيز مى داند ؛ ولى به لحاظ تقيّد به قوانين الهى و ارزش هاى اخلاقى و تأكيد بر حقوق مردم ، بهره گيرى از آن را روا نمى داند . اين كلام او به روشنى ، نشان دهنده حقيقت ياد شده است كه فرمود :
لَولا إنَّ المَكرَ وَ الخَديعَةَ فِي النّارِ لَكُنتُ أمكَرَ النّاسِ .۱اگر نبود كه نيرنگ و حيله ، جايش در آتش است ، من از نيرنگبازترينِ مردم بودم .هَيهاتَ! لَولَا التُّقى لَكُنتُ أدهَى العَرَبِ .۲هرگز! اگر پارسايى نبود ، من زيرك ترينِ مردمانِ عرب بودم .
و نيز مى فرمايد :
به خدا سوگند، معاويه از من زيرك تر نيست؛ ليكن او حيله مى كند و به فجور دست مى زند؛ و اگر نبود زشتىِ حيله ، من از زيرك ترينِ مردمان بودم ، امّا هر نيرنگى ، معصيت است ، و هر معصيتى سرپوشى است ، و براى هر نيرنگبازى ، پرچمى است در روز قيامت كه بدان شناخته گردد . ۳
بدين سان ، امام به خوبى مى داند كه چگونه نفس ها را در سينه خفه كند ، و چه سان ، فريادها را به سكوت بكشاند و با نيرنگ ، كسان را فريب دهد و با زورمدارى ، در دل ها هراس افكنَد ، و با تطميع ، آزمندانِ سركش را رام كند ، و تجاوز به حقوق مردم و از كشته ، پُشته ساختن ، و مخالفت ها و شورش هاىِ داخلى را از بيخ و بُن بركَنَد ؛ امّا او على است و حق مدار و خدا بين و معاد باور ، كه تقيّدش به حق و

1.الكافى : ج ۲ ص ۳۳۶ .

2.ر. ك : ج ۴ ص ۴ ح ۱۳۵۰ .

3.ر. ك : ج ۴ ص ۶ ح ۱۳۵۲ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
452

پافشارى امام بر ارزش هاى اخلاقى و اسلامى ، در استوارى قدرت و سلطه وى ، مشكل آفريد و او را با دشوارى هاى جدّى روبه رو كرد . اكنون پيش از هر چيز ، سخن ابن ابى الحديد را بياوريم كه مى گويد :
وَاعلَم أنَّ قَوماً مِمَّن لَم يَعرِف حَقيقَةَ فَضلِ أميرِالمُؤمِنينَ عليه السلام زَعَموا أنَّ عُمَرَ كانَ أسوَسَ مِنهُ ، وإن كانَ هُوَ أعلَمَ مِن عُمَرَ .۱بدان، گروهى از كسانى كه برترى اميرمؤمنان را نمى شناسند ، عمر را سياست مدارتر از او مى پندارند ، گرچه او را داناتر از عمر دانسته اند .
سپس ابن ابى الحديد مى افزايد :
ابو على سينا در كتاب الشفاء ، بدين امر تصريح كرده و استاد ما نيز بدين سخن ، تمايل داشت و در كتاب الغرر بدان پرداخت . همچنين دشمنان و مخالفانش گمان برده اند كه معاويه از او سياست مدارتر و تدبيرش درست تر بود . ۲
آنچه در اين جا براى پرهيز از طولانى شدن مطلب مى آيد ، پاسخى كلّى است به همه انتقادهايى كه به سياست هاى حضرت على عليه السلام وارد مى شود و پاسخ هاى تفصيلى ، در جاى مناسب هر پرسش ، ارائه خواهد شد .
مهم ترين نكته در پاسخ به اين موضوع ، تأكيد بر نوع نگاه به سياست و حكومت است . اگر سياست را ابزار حكومت بر دل ها بدانيم،و يا سياست را حكومت بر اساس حقوق مردم و نيازهاى واقعى جامعه تفسير كنيم و با اين نگاه به مواضع على عليه السلام بنگريم ، خواهيم يافت كه على عليه السلام ، بزرگ ترين سياستمدارِ تاريخ پس از پيامبر خداست ؛ امّا اگر سياست و سياست مدارى را ابزارى براى رسيدن به قدرت و زورمدارى و سلطه جويى بدانيم و يا آن را بهره كشى از مردم و تسلّط استثمارى

1.شرح نهج البلاغة : ج ۱۰ ص ۲۱۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 74910
صفحه از 588
پرینت  ارسال به