455
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

كه بخواهد ، عمل كند و همه وعده ها را دگرسان كند ، چنان كه سياست مداران ، هماره چنان كرده اند . اگر چنين مى كرد ، ديگر او على بن ابى طالب نبود . سياست مدارى بود چون ديگر سياست مدارها .
اين همه شيدايى در تاريخ و شيفتگى انسان ها به على عليه السلام ، معلول حق مدارى اوست . اكنون نيك بنگريم كه كجايند سالوسان و تزويرگران زورمدار؟ و از سوى ديگر ، ببينيم علّت ماندگارى على عليه السلام بر رواق تاريخ و بلنداى زمان ، چيست؟ سينه ها چرا آن همه عشق به على عليه السلام را بر خود نهاده اند؟ گفتيم و باز هم مى گوييم كه على عليه السلام ، سياست را ابزار اقامه حق و تأمين حقوق مردم مى داند ، نه ابزار سلطه بر آنان .
اصلاحات علوى،هدفى جز زنده گرداندن سيره و سنّت و شيوه حكومت نبوى نداشت . امام على عليه السلام ، نمى توانست سياست هاى ضد ارزشى ، ضد دينى و ضد انسانى را معمول بدارد . چنين بود كه على عليه السلام با همان دشوارى هايى رو به رو بود كه پيامبر خدا نيز با آنها درگير بود . ۱
على عليه السلام مى كوشيد تا با تحمّل دشوارى ها و شكيبايى در برابر تلخى ها و مشكلات ، يك بار ديگر ، سيماى نورانى حكومت نبوى و شيوه پيامبر خدا را در تاريخ اسلام ، تكرار كند و سيره اى كارآمد و عدالت گستر و زيبا را در پيش ديد نسل ها و عصرها بگذارد .

M2731_T1_File_2142684

1.شرح نهج البلاغة : ج ۱۰ ص ۲۱۴ و ۲۲۲ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
454

پايبندى اش به ارزش هاىِ اخلاقى و تأكيدش بر آموزه هاى الهى ، او را از اين كه به سياست هاى نامشروعْ دست يازد ، باز مى دارد . امام ، بارها به اين حقايق ، اشاره كرده و از جمله مى فرمايد :
إنّي لَعالِمٌ بِما يُصلِحُكُم و يُصلِحُ أوَدَكُم ولكِنّي لا أرى إصلاحَكُم بِإِفسادِ نَفسي .۱به خدا سوگند كه دانايم به چيزى كه شما را رام گرداند و كجى تان را راست كند ؛ وليكن نمى خواهم با رام كردن شما خود را تباه سازم .
امام ، به روشنى مى فرمايد كه او نيز شيوه رام كردن مردم را مى داند و سياست هاى زورمدارانه اى را كه در كوتاه مدّت ، صداها را خفه مى كند ، مى شناسد ، امّا به كار نمى برد و آنها را عامل فساد مصلح مى داند .
شگفتا! در نگاه على عليه السلام ، اين گونه كردارها ، بيش از هر چيز ، سياست مدار را به وادى هولناك زورمدارى ، سلطه جويى و به تعبير آن بزرگ ، به فساد مى كشاند و همين است كه صَلا در مى دهد : اصلاح به بهاى فسادِ مصلح ، هرگز!
سخن بلند امام ، نشان دهنده آن است كه اصلاحاتِ پندارى ، بهايى جز فساد مصلح ندارد .
روشن است كه مراد امام ، اصلاحات نامشروع است ؛ مانند انجام دادن اصلاحات اقتصادى به بهاى قربانى شدن عدالت اجتماعى در جهان امروز . امام ، چنين اصلاحاتى را بر نمى تابيد . او خوب مى دانست كه چگونه از يك سو مخالفان و سركشانِ پرنفوذ سياسى خود را فريب دهد و آنان را با وعده دادن به تأمين آزمندى هايشان ساكت كند ، و اندك اندك ، آنان را از ميان بردارد ، و از سوىِ ديگر ، به مردم ، وعده برآوردن حقوق واقعى را بدهد ، و در پيش ديد مردم ، بر گسترش ارزش هاى الهى و انسانى تأكيد كند و چون پايه هاى حكومت را استوار كرد ، به آنچه

1.نهج البلاغة : خطبه ۶۹ . نيز ، ر. ك : ج ۶ ص ۵۷۵ (اصلاح شما با خراب كردن خودم؟ هرگز!) .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 72590
صفحه از 588
پرینت  ارسال به