۱۲۸۱.تاريخ الطبرىـ از ابو بشير عابدى ـ: هنگام كشته شدن عثمان ، در مدينه بودم . مهاجران و انصار كه در ميان آنان ، طلحه و زبير نيز بودند ـ گرد آمدند و نزد امام على عليه السلام رفته ، گفتند : اى ابو الحسن! بيا تا با تو بيعت كنيم .
امام فرمود : «مرا نيازى به حكومتِ بر شما نيست . من همراه شمايم و هر كه را برگزيديد ، من هم بدان خشنودم» . سوگند به خداوند كه برگزيدند و گفتند جز تو را برنمى گزينيم .
[ ابو بشير گفت :] پس از كشته شدن عثمان ، بارها نزد امام رفت و آمد كردند ، تا اين كه در آخرين بار به وى گفتند : امور مردم ، جز در سايه حكومت ، سامان نگيرد ، و زمانِ قبول تو ، به درازا كشيد .
پس به آنان فرمود : «به درستى شما بارها نزد من آمديد . [ اينك] سخنى به شما مى گويم كه اگر آن را بپذيريد ، حكومت را مى پذيرم ، وگرنه مرا نيازى به حكومت كردن نيست» .
گفتند : هر چه بگويى ، اگر خدا بخواهد ، خواهيم پذيرفت .
امام عليه السلام آمد و بر منبر رفت . مردم ، اطراف او جمع شدند . سپس فرمود : «به درستى كه من از حكومت بر شما اكراه داشتم ؛ ولى شما جز به زمامدارى من راضى نشديد . بدانيد كه بدون نظر شما كارى بر من روا نيست . بدانيد كه كليدهاى ثروتِ شما نزد من است . بدانيد مرا حقّى نيست كه درهمى از آن را جز با رضايت شما بردارم . آيا بدين امر راضى هستيد؟» .
گفتند : بلى .
فرمود : «بار خدايا! تو گواه باش بر آنان» .
سپس بر اين اساس ، با آنان بيعت كرد .
۱۲۸۲.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمد و طلحه ـ: مردم ، اطراف على عليه السلام را گرفتند و گفتند : با تو بيعت مى كنيم . تو خود مى بينى كه چه حوادثى بر اسلام فرود آمد و چه مصيبت هايى از ناحيه خويشاوندان ، بر ما روا داشته شد .
آن گاه على عليه السلام فرمود : «مرا رها سازيد و ديگرى را بجوييد . به درستى كه حوادثى چند پهلو و چند رنگ در پيش داريم كه دل ها بر آن ، پايدار نمى شود و انديشه ها در آن ، استوار نمى مانَد» .
مردم گفتند : تو را به خداوند سوگند مى دهيم . آيا آنچه را كه ما مى بينيم ، نمى بينى؟ آيا [ مشكلات ]اسلام را نمى بينى؟ آيا فتنه ها و بحران ها را نمى بينى؟ آيا از خدا نمى هراسى؟
آن گاه فرمود : «بر پايه آنچه مى انديشم ، پاسختان دادم . بدانيد اگر من حكومت را بپذيرم ، براساس آنچه مى دانم ، رفتار مى كنم ، و اگر مرا رها سازيد ، مانند يكى از شما خواهم بود ، جز آن كه شنواترينِ شما و فرمانبُردارترينِ شما هستم ، نسبت به كسى كه زمامدارى خويش را بدو بسپاريد» .