گواهى مى دهد كه وى فريفته روى آوردن مردم به بيعت با وى در آن شرايط ويژه سياسى نشد و آينده حكومت خود را به روشنى مى ديد و مى دانست كه شرايط براى اصلاحات علوى و باز گرداندن امّت اسلامى به روش و سيره پيامبر خدا و سنّت او فراهم نيست . همچنين نيك مى دانست كه شورش عمومى عليه عثمان ، برخاسته از بازگشت جامعه به ارزش هاى اسلامى نبود ؛ بلكه برخى از موج سوارانِ اين شورش ، چون عايشه و طلحه و زبير ، با انگيزه هاى خاصّ سياسى و اقتصادى دست به چنين اقدامى زدند .
از اين رو ، انگيزه بيعت آنان ، با اهداف حكومتى امام عليه السلام سازگار نبود و هرگاه بدين نتيجه قطعى مى رسيدند كه على عليه السلام آنان را همراهى نمى كند و بدانان امتيازهاى خلاف حق و عدالت نمى بَخشد ، در برابر اصلاحات وى قيام خواهند كرد و جامعه اسلامى را به تفرقه و تشتّت خواهند كشانْد . ۱
4 . بيعت با او ، بيعت با آرمان هاى علوى است . اكنون ، آن كه دست در دست او مى نهد و با او پيمان مى بندد ، بايد آماده همراهى باشد ؛ همراهى براى زدودن تحريف ها ، بازسازى معنوى جامعه ، حاكميت واقعى دين ، باز نمودن آنچه از يادها رفته است و روشن ساختن حقايقى كه دست خوش دگرگونى شده اند و ...
بدين سان ، مولا عليه السلام با امواج خروشان مردمى كه فرياد برآورده اند كه على بايد زمامِ خلافت را به دست گيرد ، اتمام حجّت مى كند كه او از پذيرش خلافت ، گسترش عدالت ، گزاردن حق و احياىِ آيين الهى را مراد كرده است و راه ، اين است ، نه جز اين .