63
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

۱۰۶۳.الأمالى ، طوسىـ به نقل از ابو ذر ـ: عمر به على عليه السلام ، عثمان ، طلحه ، زبير ، عبد الرحمان بن عوف و سعد بن ابى وقّاص فرمان داد كه داخل خانه اى شوند و در را بر خودشان ببندند و درباره كارشان با هم مشورت كنند و سه روز به آنان مهلت داد .
[ نيز فرمان داد كه] اگر پنج نفر بر يك نظر ، توافق كردند و يك نفر خوددارى ورزيد ، آن يك نفر كشته شود و اگر چهار نفر توافق كردند و دو نفر خوددارى ورزيدند ، آن دو نفر كشته شوند .
پس چون همگى بر يك نظر توافق كردند ، على بن ابى طالب عليه السلام به آنان فرمود : «من دوست دارم كه آنچه را مى گويم ، بشنويد ؛ اگر حق بود ، بپذيريد و اگر باطل بود ، انكار كنيد» .
گفتند : بگو ... . پس پيوسته سوگندشان مى داد و آنچه را خداى متعال بدان گرامى اش داشته و به او بخشيده بود ، به ياد آنان مى آورد ، تا آن كه ظهر شد و نماز ، نزديك گشت .
سپس رو به آنان كرد و فرمود : «حال كه بر ضدّ خود اقرار كرديد و علّت چيزهايى كه گفتم ، برايتان روشن شد ، پس تنها از خدا پروا كنيد ، و شما را از خشم الهى باز مى دارم .
متعرّض امر من نشويد و آن را تباه مكنيد و حق را به اهلش باز گردانيد و سنّت پيامبرتان را و پس از او سنّت مرا پيروى كنيد كه اگر با من مخالفت كنيد ، با پيامبرتان مخالفت كرده ايد و همه شما اين را از او شنيده ايد . خلافت را به كسى بسپاريد كه شايسته آن باشد و آن ، برازنده او .
بدانيد كه به خدا سوگند ، من به دنياى شما رغبت ندارم و آنچه گفتم ، از سر فخرفروشى و خودستايى نبود ؛ بلكه موهبت پروردگارم را باز گفتم و حجّت را بر شما تمام نمودم» .
سپس به نماز برخاست . اعضاى شورا با هم به شور و مشورت نشستند و گفتند : خدا على بن ابى طالب را به آنچه برايتان ذكر كرد ، برترى بخشيده است ؛ امّا او مردى است كه كسى را بر كسى برترى نمى دهد و شما و بردگان آزادشده تان را يك سان قرار مى دهد . اگر خلافت را به او بسپاريد ، ميان سياه و سفيدتان تساوى ايجاد مى كند ، حتّى اگر با شمشير نهادن بر گردن هايتان ميسّر شود . آن را به عثمان بسپاريد كه او توجّه بيشترى به شما دارد و نرم ترينِ شما و بهترينْ كسى است كه در پى شاد كردن شماست ؛ و خدا آمرزشگر و مهربان است .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
62

۱۰۶۳.الأمالي للطوسي عن أبي ذرّ :إنَّ عَلِيّا عليه السلام وعُثمانَ وطَلحَةَ وَالزُّبَيرَ وعَبدَ الرَّحمنِ بنِ عَوفٍ وسَعدَ بنَ أبي وَقّاصٍ ، أمَرَهُم عُمَرُ بنُ الخَطّابِ أن يَدخُلوا بَيتا ويُغلِقوا عَلَيهِم بابَهُ ويَتَشاوَروا في أمرِهِم ، وأجَّلَهُم ثَلاثَةَ أيّامٍ ، فَإِن تَوافَقَ خَمسَةٌ عَلى قَولٍ واحِدٍ وأبى رَجُلٌ مِنهُم ، قُتِلَ ذلِكَ الرَّجُلُ ، وإن تَوافَقَ أربَعَةٌ وأبَى اثنانِ ، قُتِلَ الاِثنانِ ، فَلَمّا تَوافَقوا جَميعا عَلى رَأيٍ واحِدٍ ، قالَ لَهُم عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام : إنّي اُحِبُّ أن تَسمَعوا مِنّي ما أقولُ ، فَإِن يَكُن حَقّا فَاقبَلوهُ ، وإن يَكُن باطِلاً فَأَنكِروهُ . قالوا : قُل ....
فَما زالَ يُناشِدُهُم ، ويُذَكِّرُهُم ما أكرَمَهُ اللّهُ تَعالى ، وأنعَمَ عَلَيهِ بِهِ ، حَتّى قامَ قائِمُ الظَّهيرَةِ ودَنَتِ الصَّلاةُ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَيهِم فَقالَ : أمّا إذا أقرَرتُم عَلى أنفُسِكُم ، وبانَ لَكُم مِن سَبَبِيَ الَّذي ذَكَرتُ ، فَعَلَيكُم بِتَقوَى اللّهِ وَحدَهُ ، وأنهاكُم عَن سَخَطِ اللّهِ ، فَلا تُعرِضوا ولا تُضَيِّعوا أمري ، ورُدُّوا الحَقَّ إلى أهلِهِ ، وَاتَّبِعوا سُنَّةَ نبِيِّكُم صلى الله عليه و آله وسُنَّتي مِن بَعدِهِ ، فَإِنَّكُم إن خالَفتُموني خالَفتُم نَبِيَّكُم صلى الله عليه و آله ، فَقَد سَمِعَ ذلِكَ مِنهُ جَميعُكُم ، وسَلِّموها إلى مَن هُوَ لَها أهلٌ وهِيَ لَهُ أهلٌ ، أما وَاللّهِ ما أنَا بِالرّاغِبِ في دُنياكُم ، ولا قُلتُ ما قُلتُ لَكُمُ افتِخارا ولا تزكِيَةً لِنَفسي ، ولكِن حَدَّثتُ بِنعمَةِ رَبّي ، وأخَذتُ عَلَيكُم بِالحُجَّةِ . ثُمَّ نَهضَ إلَى الصَّلاةِ .
فَتَآمَرَ القَومُ فيما بَينَهُم وتَشاوَروا ، فَقالوا : قَد فَضَّلَ اللّهُ عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ بِما ذَكَرَ لَكُم ، ولكِنَّهُ رَجُلٌ لا يُفَضِّلُ أحَدا عَلى أحَدٍ ، ويَجعَلُكُم ومَوالِيَكُم سَواءً ، وإن وَلَّيتُموهُ إيّاها ساوى بَينَ أسوَدِكُم وأبيَضِكُم ، ولَو وَضَعَ السَّيفَ عَلى أعناقِكُم ، لكِنَ وَلّوها عُثمانَ ، فَهُوَ أقدَمُكُم مَيلاً ، وأليَنُكُم عَريكَةً ۱ ، وأجدَرُ أن يَتبَعَ مَسَرَّتَكُم ، وَاللّهُ غَفورٌ رَحيمٌ . ۲

1.فلانٌ ليّن العَريكة : أي ليس ذا إباء ، فهو سَلِس (ترتيب كتاب العين : ص ۵۳۵ «عرك») .

2.الأمالي للطوسي : ص ۵۴۵ و۵۵۳ ح ۱۱۶۸ ، إرشاد القلوب : ص ۲۵۹ و۲۶۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 74994
صفحه از 588
پرینت  ارسال به