2 . چرا امام عليه السلام شرط عبد الرحمان را نپذيرفت؟
سال ها از رحلت پيامبر خدا مى گذشت . در اين سال ها دگرسانى هاى بسيارى به وجود آمده ، حكم هاى فراوانى در نقض احكام صريح پيامبر صلى الله عليه و آله صادر شده و سنّت او در موارد بسيارى وارونه گشته بود . ۱
امام عليه السلام چگونه مى توانست شرط عبد الرحمان را بپذيرد و اگر مى پذيرفت و بر فرض محال مى توانست زمام امور را به دست گيرد ، چه سان با آن كنار مى آمد؟ و با آن دگرگونى ها چه مى كرد؟ آيا مردم ، آمادگى پذيرش باز گرداندن حقايق را بر مسير اوّل داشتند؟
دوران خلافت على عليه السلام نشان مى دهد كه پاسخ ، منفى است . در دوران خلافت مولا عليه السلام ، با اين كه مسائل بسيارى روشن شده بود و مردم ، خود ، به على عليه السلام روى آورده بودند ، على عليه السلام در بسيارى از تصميم ها دچار مشكل بود . نمونه روشن آن ، «نماز تَراويح» است . ۲
اگر سؤال را از زاويه ديگر بررسى كنيم ، على عليه السلام را در مقابل دو فرايند مى بينيم :
يك . پذيرش شرط و در پىِ آن ، به حكومت رسيدن على عليه السلام ؛
دو . نپذيرفتن شرط به سبب حق نبودنش و در پىِ آن ، از دست دادن فرصت حكومتگرى .
چهره ديگر سؤال ، اين است كه اگر امام عليه السلام شرط را قبول مى كرد ، آيا عبد الرحمان با وى بيعت مى نمود؟
بر اساس گزارش واقعه شورا و تدبيرى كه براى آن انديشيده شده بود و نيز