۶۳۸.مسند ابن حنبلـ به نقل از رياح بن حارث ـ: گروهى در رُحْبه ۱ نزد على عليه السلام آمدند و گفتند : سلام بر تو ، اى مولاى ما! او گفت : «من چگونه مولاى شما باشم، حالْ آن كه شما عرب هستيد؟». ۲ گفتند : شنيديم كه پيامبر خدا در روز غدير خم مى گويد : «هر كه من مولاى اويم، همانا اين، مولاى اوست».
چون رفتند، در پى آنها رفتم و پرسيدم كه چه كسانى هستند. گفتند : گروهى از انصار بودند كه ابو ايّوب انصارى هم در ميان آنان بود.
۶۳۹.المعجم الكبيرـ به نقل از رياح بن حارث ـ: با على عليه السلام نشسته بوديم كه دسته اى از انصار، سوار بر اسب و دستار بر سر، آمدند و گفتند : سلام بر تو ، اى مولاى ما! على گفت : «من مولايتان باشم، با آن كه شما عرب هستيد؟».
گفتند : آرى ؛ شنيديم پيامبر صلى الله عليه و آله مى گويد : «هر كه من مولاى اويم، پس على مولاى اوست. خدايا! هر كه او را دوست مى دارد، دوست و هر كه را دشمنش مى دارد، دشمن بدار!» و اين ابو ايّوب است در ميان ما.
پس ابو ايّوب، دستار را از چهره اش كنار زد و گفت : شنيدم كه پيامبر خدا مى گويد : «هر كه من مولاى اويم، پس على مولاى اوست. خدايا! هر كه را دوستش مى دارد، دوست بدار و هر كه را دشمنش مى دارد، دشمن بدار!».
1.رَحبَه يا رُحبه ، روستايى روبه روى قادسيه و به فاصله يك روز راه پياده از كوفه است و «رُحبة خُنَيس» نيز نام محلّه اى در كوفه است. به صحن و حياط مسجد و خانه و دار الإماره هم رَحبه گفته مى شود (معجم البلدان : ج ۳ ص ۳۳) .
2.يكى از معانى «مولا»، «مالك قبلى برده آزادشده» است. در صدر اسلام، اعراب مسلمان، جنگجويان ديگر كشورها را پس از اسارت و اسلام آوردنشان، مدّتى نگاه مى داشتند و سپس آزاد مى ساختند ؛ امّا پيوند دوستى ، محفوظ مى ماند. از اين رو، مولا بر ملّت هاى ديگر (غير عرب)، اطلاق مى شد.