159
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2

۶۵۵.سنن الترمذىـ به نقل از عمران بن حُصَين ـ: پيامبر خدا لشكرى را روانه كرد و على بن ابى طالب عليه السلام را بر آن گمارد. او جنگ را به پايان برد و كنيزى را [ از ميان اسيران ]برگرفت. برخى بر او خرده گرفتند. نيز چهار تن از اصحاب پيامبر خدا با هم پيمان بستند و گفتند : چون پيامبر خدا را ببينيم، او را از كار على، باخبر مى كنيم.
رسم اين بود كه مسلمانان ، چون از سفر باز مى گشتند، ابتدا نزد پيامبر خدا مى رفتند و بر او سلام مى دادند و سپس، به منزل هاى خود باز مى گشتند. همين كه لشكريان آمدند، بر پيامبر خدا سلام دادند ، يكى از آن چهار تن برخاست و گفت : اى پيامبر خدا! آيا مى دانى كه على بن ابى طالب چنين و چنان كرد؟
پيامبر خدا از او روى گرداند.
سپس دومى برخاست و مانند گفته پيشين گفت. پيامبر صلى الله عليه و آله [ از او نيز] روى گرداند. سومى برخاست و همان را گفت. پيامبر صلى الله عليه و آله ، باز هم روى گرداند. سپس چهارمى برخاست و مانند آنها سخن گفت. پس پيامبر خدا ـ در حالى كه خشم در چهره اش هويدا بود ـ فرمود : «از على چه مى خواهيد؟! از على چه مى خواهيد؟! از على چه مى خواهيد؟! همانا على از من است و من از على ام و پس از من، او ولىّ هر مؤمن است» ۱ .

1.در كفاية الطالب افزوده است : «پس در حُكمش، با او مخالفت نكنيد».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
158

۶۵۵.سنن الترمذي عن عمران بن حصين :بَعَثَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله جَيشا ، وَاستَعمَلَ عَلَيهِم عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ ، فَمَضى فِي السَّرِيَّةِ ، فَأَصابَ جارِيَةً ، فَأَنكَروا عَلَيهِ .
وتَعاقَدَ أربَعَةٌ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ؛ فَقالوا : إذا لَقينا رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله أخبَرناهُ بِما صَنَعَ عَلِيٌّ . وكانَ المُسلِمونَ إذا رَجَعوا مِنَ السَّفَرِ بَدَؤوا بِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَسَلَّموا عَلَيهِ ، ثُمَّ انصَرَفوا إلى رِحالِهِم .
فَلَمّا قَدِمَتِ السَّرِيَّةِ سَلَّموا عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ، فَقامَ أحَدُ الأَربَعَةِ فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، أ لَم تَرَ إلى عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ صَنَعَ كَذا وكَذا ! ! فَأَعرَضَ عَنهُ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله . ثُمَّ قامَ الثّاني ، فَقالَ مِثلَ مَقالَتِهِ ، فَأَعرَضَ عَنهُ . ثُمَّ قامَ الثّالِثُ ، فَقالَ مِثلَ مَقالَتِهِ ، فَأَعرَضَ عَنهُ . ثُمَّ قامَ الرّابِعُ ، فَقالَ مِثلَ ما قالوا . فَأَقبَلَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله وَالغَضَبُ يُعرَفُ في وَجهِهِ ، فَقالَ : ما تُريدونَ مِن عَلِيٍّ ؟ ! ما تُريدونَ مِن عَلِيٍّ ؟ ! ما تُريدونَ مِن عَلِيٍّ ؟! إنَّ عَلِيّا مِنّي ، وأنَا مِنهُ ، وهُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤمِنٍ بَعدي . ۱

1.سنن الترمذي : ج ۵ ص ۶۳۲ ح ۳۷۱۲ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۱۱۹ ح ۴۵۷۹ وليس فيه «بعدي» ، مسند ابن حنبل : ج ۷ ص ۲۱۵ ح ۱۹۹۴۸ نحوه ، فضائل الصحابة لابن حنبل : ج ۲ ص ۶۲۰ ح ۱۰۶۰ و ص۶۰۵ ح ۱۰۳۵ نحوه ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۵ ص ۳۷۳ ح ۶۹۲۹ ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۷ ص ۵۰۴ ح ۵۸ ، خصائص أمير المؤمنين للنسائي : ص ۱۶۴ ح ۸۹ ، مسند أبي يعلى : ج ۱ ص ۲۰۳ ح ۳۵۰ ، مسند الطيالسي : ص ۱۱۱ ح ۸۲۹ نحوه ، حلية الأولياء : ج ۶ ص ۲۹۴ ، تاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۱۹۷ ح ۸۶۶۳ و ص۱۹۸ ح ۸۶۶۴ نحوه و ح ۸۶۶۵ ، اُسد الغابة : ج ۴ ص ۱۰۱ الرقم ۳۷۸۹ ، المناقب للخوارزمي : ص ۱۵۳ ح ۱۸۰ ، كفاية الطالب : ص ۱۱۴ وزاد في آخره «فلا تخالفوه في حكمه» ، كنز العمّال : ج ۱۳ ص ۱۴۲ ح ۳۶۴۴۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 91814
صفحه از 596
پرینت  ارسال به