3 / 2
جانشينى على به فرمان خداوند
۴۲۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى على! تو وصىّ منى كه به فرمان پروردگارم تو را وصى نمودم . و تو جانشين منى كه تو را به فرمان پروردگارم جانشين خود كردم.
۴۲۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى فاطمه! ... خداى ـ تبارك و تعالى ـ به زمين نظر كرد و از ميان آفريدگانش مرا برگزيد و پيامبرم قرار داد . سپس دوباره نظر كرد و همسرت را برگزيد و به من وحى كرد تا تو را به ازدواج او در آورم و او را ولى و وزير [ خود] گيرم و جانشين خويش در ميان امّتم قرار دهم. پس پدرت بهترينِ پيامبران و فرستادگان خداست و همسرت بهترينِ اوصيا.
۴۲۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :چون به آسمان برده شدم و مرا از آسمانى به آسمان [ ديگر]، به سوى سدرة المنتهى بردند و در پيشگاه پروردگار عز و جل ايستادم، به من فرمود : «اى محمّد!».
گفتم : بله، بله!
فرمود : «آفريدگانم را آزموده اى. كدام يك از تو فرمانبردارترند؟».
گفتم : پروردگارا! على.
فرمود : «اى محمّد! راست گفتى. آيا براى خود جانشينى برگزيده اى كه از جانب تو ادا كند و به بندگان من، چيزهايى را كه نمى دانند، از كتابم بياموزد؟».
گفتم : پروردگارا! تو براى من اختيار كن؛ زيرا كه برگزيده تو ، [ همان] برگزيده من است.
فرمود : «على را برايت برگزيدم. او را جانشين و وصىّ خود بگير».
۴۲۸.امام على عليه السلام :خداوند ـ كه نامش مبارك باد! ـ ... پيامبرش را با من پشتيبانى كرد و مرا به يارى دادن او گرامى داشت و با دانش او شرافت داد و احكام [ دين ]او را به من بخشيد و تنها مرا به وصايت او ويژه ساخت و براى جانشينى در امّتش برگزيد.
پيامبر صلى الله عليه و آله در مجلسى انبوه از مهاجر و انصار فرمود : «اى مردم! على براى من، به منزله هارون براى موسى است، جز آن كه پيامبرى پس از من نيست».
پس مؤمنان به يارى خداوند، سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را دريافتند ؛ زيرا مى دانستند كه من، نه برادر نَسَبى اويم ـ آن گونه كه هارون برادر موسى بود ـ و نه پيامبر بودم كه نبوّتم اقتضاى آن كند ؛ بلكه آنچه از سوى او صادر شد جانشين كردن من بود، همان گونه كه موسى، هارون را جانشين خود كرد، آن جا كه مى گويد : «جانشين من در ميان قومم باش و اصلاح كن و از راه مفسدان ، پيروى مكن»۱ .