۷۷۰.امام باقر عليه السلام :چون جبرئيل عليه السلام در حَجّة الوداع براى علنى ساختن امر (ولايت) على بن ابى طالب عليه السلام آيه : «اى پيامبر! آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده، برسان» (تا آخر آن) را براى پيامبر صلى الله عليه و آله آورد، پيامبر صلى الله عليه و آله سه روز درنگ كرد تا به جُحفه رسيد ؛ امّا از بيم مردم، دست او را نگرفت [ و اعلان نكرد].
چون [ پيامبر صلى الله عليه و آله ] روز غدير در جحفه و در جايى به نام «مَهْيَعه» پياده شد، ندا داد : «نماز همگانى!» و مردم گرد آمدند. پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : «چه كسى به شما از خودتان سزاوارتر است؟».
مردم با صداى بلند گفتند : خدا و پيامبرش.
سپس بار دوم پرسيد. گفتند : خدا و پيامبرش.
سپس بار سوم گفت. گفتند : خدا و پيامبرش. پس دست على عليه السلام را گرفت و گفت : «هر كه من مولاى اويم، على مولاى اوست خدايا! دوستدار او را دوست بدار و دشمنش را دشمن شمار و يارى دهنده اش را يار باش و واگذارنده اش را واگذار . او از من است و من از اويم و او براى من به منزله ، هارون براى موسى عليه السلام است ، جز اين كه پيامبرى پس از من نيست».