مداران، چنين تصوّرى را روا داشت و ترس از شكنجه و قتل و آزار در راه ابلاغ حق را بدو نسبت داد؟! بدين سان و بدون هيچ ترديدى، اين ترس بايد رنگى ديگر داشته باشد و ترس از سِتروَنْ شدن خودِ ابلاغ باشد و ترس از جو و فضايى كه گسترش حق و تأثيرگذارى ابلاغ را متزلزل مى كند.
د ـ «مِنَ النَّاسِ ؛ از مردم» .
بى گمان، «ناس»، اطلاق دارد و نشانگر حراست خداوند از پيامبر صلى الله عليه و آله است ؛ حراست از او در برابر آنان كه به گونه اى در به شكست كشاندن اين ابلاغ و جلوگيرى از رساندن اين پيام، تلاش خواهند كرد.
بدين سان، روشن است كه در دنباله آيه ، مراد از «كفر»، كفر ورزيدن به برخى از آيات الهى و مقصود از «عدم هدايت خداوند» ، توفيق نيافتن آن كفرورزان در خدعه و برنامه ريزى و جوآفرينى شان براى خنثى سازى ابلاغ پيامبر خدا (ابلاغ «ما اُنزل» ) است ؛ چرا كه اگر مراد از «عدم هدايت»، عدم هدايت به ايمان باشد، با اصل تبليغ و ابلاغ و فلسفه دعوت، ناسازگار است ؛ مثل آن كه خداوند بگويد: آنان را به حكم الهى بخوان ؛ امّا من آنان را هدايت نمى كنم!
از اين رو، بدون هيچ ترديدى، مراد، اين است كه آنان در خاموش كردن اين نور، در طعن زدن به نبوّت، در به شكست كشاندن اين ابلاغ، در متّهم كردن پيامبر خدا به «خاندان گرايى» و در تلاش براى جلوگيرى از گسترش پيام، طَرْفى برنخواهند بست.
نكات و ظرايف اين آيه شكوهمند و كارساز، بسى بيشتر از آن چيزى است كه به خامه آمد ؛ امّا آنچه را در نقدِ ديدگاه ها آورديم، بسنده است؛ ديدگاه هايى كه بيشتر و پيش تر از آن كه در جهت تبيين معناى آيه باشند، در جهت استوارسازى واقعيّت موجود در تاريخ اند. اكنون به برخى از آن اقوال بنگريم.
ديدگاه ها درباره اين آيه
1 . نزول آيه در اوّل بعثت و هراس پيامبر صلى الله عليه و آله از ابلاغ دين!
گويا اوّلين كسى كه چنين باورى را پراكنده است، وگرچه نه با قاطعيت، محمّد بن