فخر رازى، آخرين قول را بدين سان آورده است: 
 آيه در فضل على بن ابى طالب نازل شد و چون اين آيه نازل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله دست او را گرفت و گفت : «هركه من مولاى اويم، على مولاى اوست. خدايا! هر كه را دوستش مى دارد، دوست بدار و هر كه را دشمنش مى دارد، دشمن بدار!». پس عمر، او را ديد و گفت : «اى پسر ابو طالب! بر تو مبارك باد! مولاى من و مولاى هر مرد و زن باايمان شدى». اين وجه، نظر ابن عبّاس و براء بن عازب و محمّد بن على [ باقر] عليه السلام است. ۱
 فخر رازى تصريح مى كند كه : 
 روايت هاى نشانگر اين حقيقت، بسيارند ؛ امّا بهتر است بگوييم كه اين آيه، براى اطمينان بخشى به پيامبر خدا در برابر نيرنگ ها و برخوردهاى يهوديان و نصرانيان است، تا پيامبر خدا نهراسد و در ابلاغ حق، كوتاهى نكند. ۲
 آنچه فخر رازى در اين ديدگاه آخر بدان تصريح كرده و روايات مربوط به آن نيز بسى فراوان است، استوار و درست است و شگفتا از مفسّران، محدّثان و متكلّمانى كه در برابر آن همه روايات، سر تسليم فرود نمى آورند و به توجيه ها و تفسيرهايى روى مى آورند كه نه با واقعيت تاريخْ سازگارى دارد، نه با شخصيت پيامبر خدا و نه با سيره نورانى و استوارگامى هاى او در جهت ابلاغ حق.
نزول آيه در واقعه غدير براى ابلاغ ولايت
بر پايه آنچه گذشت و بر اساس روايات و گزارش هاى بسيار ـ كه متون آنها را آورديم ـ ، آيه «ابلاغ»، روز هجدهم ذى حجّه سال دهم هجرى با تأكيد بر آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله بارها بدان پرداخته و به آن تصريح نموده و خداوند در وحى بر او (وحى قرآنى و بيانى) بارها آن را نازل كرده بود «مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ» ، در غدير خم نازل شده