10 / 6 ـ 7
حُذَيفة بن اُسَيد
۸۱۵.المعجم الكبيرـ به نقل از حذيفة بن اُسيد غفارى ـ: چون پيامبر خدا از حجّة الوداع باز آمد، اصحابش را از فرود آمدن در زير درختانى از دشت كه نزديك به هم بودند، نهى كرد و كسانى را براى روفتن خار و خاشاك زير آنها روانه كرد.
پس به آن جا رفت و نماز گزارد. آن گاه برخاست و فرمود : «اى مردم! همانا خداوند ريزبينِ آگاه به من خبر داده است كه هر پيامبرى به اندازه نصف عمر پيامبر قبلى اش عمر مى كند و من گمان دارم كه وفاتم و دعوت حق، نزديك است. از من پرسيده مى شود و از شما هم پرسيده مى شود ؛ شما چه مى گوييد؟».
گفتند : گواهى مى دهيم كه تو [ پيام حق را] ابلاغ كردى و كوشيدى و خيرخواهى نمودى. پس، خدايت [ جزاى ]خير دهاد!
فرمود : «آيا گواهى نمى دهيد كه خدايى جز خداوند يكتا نيست و محمّد، بنده و پيامبر اوست و بهشت و دوزخش حقيقت دارد و مرگ و برانگيخته شدن پس از مرگ حق است، و قيامت، بدون ترديد، آمدنى است و خداوند، همه مردگان را برمى انگيزد؟».
گفتند : چرا، بدانها گواهى مى دهيم.
فرمود : «خدايا! گواه باش».
سپس فرمود : «اى مردم! خداوند، مولاى من است و من، مولاى مؤمنانم و به آنان از خود آنان سزاوارترم. پس، هركه من مولاى اويم، اين (منظورش على عليه السلام بود) مولاى اوست. خدايا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!».
سپس فرمود:«اى مردم! من پيش از شما مى روم و شما در كنار حوض [ كوثر] به نزد من مى آييد ؛ حوضى كه عريض تر از [ فاصله] بُصرا تا صَنعاست و در آن به تعداد ستارگان، جام هاى سيمين است و چون به نزد من آييد، از شما درباره «ثقلين» ۱ جويا مى شوم.پس دقّت كنيد كه پس از من، چگونه با آنها رفتار مى كنيد. ثِقْل بزرگ تر، كتاب خداى عز و جل ، رشته اى است كه يك طرفش به دست خدا و طرف ديگرش به دستان شماست. پس بدان چنگ زنيد تا گم راه و دگرگون نشويد . و [ ثقل كوچك تر ]خاندانم، اهل بيتم [ هستند] . خداى ريزبين آگاه به من خبر داد كه اين دو از هم جدا نمى شوند تا اين كه در كنار حوض، به نزد من آيند».