299
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2

۸۲۰.المعجم الكبيرـ به نقل از زيد بن ارقم ـ: روز جُحفه، پيامبر صلى الله عليه و آله فرود آمد. سپس به مردم، روى كرد و پس از حمد و ثناى الهى فرمود : «من پيامبرى را سراغ ندارم كه بيش از نصف عمر پيامبر قبلى اش زيسته باشد . نزديك است كه من، دعوت حق را اجابت كنم. پس، شما چه مى گوييد؟».
گفتند : خيرخواهى كردى.
فرمود : «آيا گواهى نمى دهيد كه خدايى جز خداى يكتا نيست و محمّد، بنده و پيامبر اوست و بهشت و دوزخ، حقيقت دارند و برانگيخته شدن پس از مرگ، حق است؟».
گفتند : گواهى مى دهيم.
پس دستانش را بالا برد و بر سينه اش نهاد و سپس فرمود : «و من نيز با شما گواهى مى دهم».
سپس فرمود : «آيا نمى شنويد؟».
گفتند : چرا.
فرمود : «من، پيش از شما به حوض [ كوثر ]مى رسم ، و شما در كنار حوضى بر من در مى آييد كه عرضش بيشتر از فاصله صنعا تا بُصراست و در آن ، جام هايى است سيمين به عدد ستارگان. پس، دقّت كنيد كه پس از من، درباره ثقلين، چه مى كنيد!».
ندا دهنده اى ندا داد : اى پيامبر خدا! «ثقلين» چه هستند؟
فرمود : «كتاب خدا، كه يك طرفش به دست خداى عز و جل و يك طرفش به دستان شماست. پس بدان چنگ زنيد تا گم راه نشويد ؛ و ديگرى، عترتم است. خداى ريزبينِ آگاه به من خبر داده است كه آن دو، هيچ گاه از هم جدا نمى شوند، تا در كنار حوض به نزد من مى آيند و اين را از پروردگارم براى آن دو، خواسته ام. پس، از آن دو پيشى مگيريد، كه هلاك مى شويد، و [ از آنها ]عقب نمانيد، كه باز هم هلاك مى شويد و به آنان مياموزيد، كه از شما داناترند».
سپس دست على عليه السلام را گرفت و فرمود : «كسى را كه من از او به خودش سزاوارترم پس على ولىّ اوست. خدايا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
298

۸۲۰.المعجم الكبير عن زيد بن أرقم :نَزَلَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله يَومَ الجُحفَةِ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَى النّاسِ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : إنّي لا أجِدُ لِنَبِيٍّ إلّا نِصفَ عُمُرِ الَّذي قَبلَهُ ، وإنّي اُوشِكُ أن اُدعى فَاُجيبَ ، فَما أنتُم قائِلونَ ؟ قالوا : نَصَحتَ . قالَ : أ لَيسَ تَشهَدونَ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ ، وأنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ ، وأنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ والنّارَ حَقٌّ ، وأنَّ البَعثَ بَعدَ المَوتِ حَقٌّ ؟ قالوا : نَشهَدُ .
قالَ : فَرَفَعَ يَدَيهِ فَوَضَعَهُما عَلى صَدرِهِ ، ثُمَّ قالَ : وأنَا أشهَدُ مَعَكُم .
ثُمَّ قالَ : أ لا تَسمَعونَ ؟ قالوا : نَعَم . قالَ : فَإِنّي فَرَطُكُم عَلَى الحَوضِ ، وأنتمُ وارِدونَ عَلَيَّ الحَوضَ ، وإنَّ عَرضَهُ أبعَدُ ما بَينَ صَنعاءَ وبُصرى ، فيهِ أقداحٌ عَدَدَ النُّجومِ مِن فِضَّةٍ ، فَانظُروا كَيفَ تَخلُفوني فِي الثَّقَلَينِ !
فَنادى مُنادٍ : ومَا الثَّقَلانِ يا رَسولَ اللّهِ ؟
قالَ : كِتابُ اللّهِ ، طَرَفٌ بِيَدِ اللّهِ عزّ وجلّ وطَرَفٌ بِأَيديكُم ، فَاستَمسِكوا بِهِ لا تَضِلّوا ؛ وَالآخَرُ عِترَتي . وإنَّ اللَّطيفَ الخَبيرَ نَبَّأَني أنَّهُما لَن يَتَفَرَّقا حَتّى يَرِدا عَلَيَّ الحَوضَ ، وسَأَلتُ ذلِكَ لَهُما رَبّي . فَلا تَقَدَّموهُما فَتَهلِكوا ، ولا تُقَصِّروا عَنهُما فَتَهلِكوا ، ولا تُعَلِّموهُم فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنكُم .
ثُمَّ أخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ عليه السلام فَقالَ : مَن كُنتُ أولى بِهِ مِن نَفسي ۱ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ . ۲

1.هكذا في الأصل ، والصواب «نفسه» .

2.المعجم الكبير : ج ۵ ص ۱۶۷ ح ۴۹۷۱ و ج۳ ص ۶۶ ح ۲۶۸۱ وفيه من «إنّي فرطكم » إلى «أعلم منكم» ، السيرة الحلبيّة : ج ۳ ص ۲۷۴ ، الفصول المهمّة : ص ۳۹ ؛ المناقب للكوفي : ج ۲ ص ۳۷۵ ح ۸۴۹ كلّها نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 91453
صفحه از 596
پرینت  ارسال به