329
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2

10 / 12

سوگند دادن هاى على

۸۴۴.مسند ابن حنبلـ به نقل از ابو طُفَيل ـ: على عليه السلام مردم را در رُحبه ۱ گردآورد. سپس به آنان فرمود : «من، هر مرد مسلمانى را كه شنيده است پيامبر خدا در روز غدير خم چه گفته، سوگند مى دهم كه برخيزد».
سى نفر از مردم ۲ برخاستند و گواهى دادند كه [ پيامبر خدا] دست او را گرفت و به مردم فرمود : «آيا مى دانيد كه من به مؤمنان ، از خود آنها سزاوارترم؟».
گفتند : آرى، اى پيامبر خدا!
فرمود : «هر كه من مولاى اويم، اين مولاى اوست. خدايا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار».
بيرون آمدم و در دلم ترديدى بود. زيد بن ارقم را ديدم و به او گفتم : من شنيدم على ، چنين و چنان مى گويد.
گفت : براى چه انكار مى كنى؟ من خود شنيدم كه پيامبر خدا آن را در حقّ او مى گويد.

۸۴۵.اُسْد الغابةـ به نقل از ابو طفيل ـ: ما در نزد على عليه السلام بوديم كه فرمود : «آنان را كه در روز غدير خم حضور داشتند، به خداى متعال، سوگند مى دهم كه برخيزند».
پس، هفده مرد برخاستند كه از جمله آنان ابو قُدامه انصارى بود. آنان گفتند : گواهى مى دهيم كه با پيامبر خدا از حَجّة الوداع به سوى مدينه باز مى گشتيم كه هنگام ظهر، پيامبر خدا بيرون آمد و فرمان داد درختان را با ريسمان ببندند و پارچه اى بر آنها افكنده شود. سپس نداى نماز داد و [ از خيمه ها] بيرون آمديم و نماز گزارديم. آن گاه برخاست و پس از حمد و ثناى الهى فرمود : «اى مردم! آيا مى دانيد كه خداى عز و جل مولاى من است و من، مولاى مؤمنانم و من به شما از خودتان سزاوارترم؟» و بارها آن را گفت.
گفتيم : آرى.
پس در حالى كه دست تو را گرفته بود، سه بار فرمود : «هر كه من مولاى اويم، پس على مولاى اوست. خدايا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!».

1.رُحبه يا رَحبه ، روستايى روبه روى قادسيه و به فاصله يك روز راه پياده از كوفه است و رُحبة خُنَيس نيز نام محلّه اى در كوفه است. به صحن و حياط مسجد و خانه و دارالإماره هم رحبه گفته مى شود (معجم البلدان : ج ۳ ص ۳۳) . نيز ، ر . ك : ص ۳۴۶ ح ۸۷۰ .

2.ابو نعيم مى گويد : «عدّه فراوانى از مردم».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
328

10 / 12

مُناشَداتُ عَلِيٍّ

۸۴۴.مسند ابن حنبل عن أبي الطفيل :جَمَعَ عَلِيٌّ عليه السلام النّاسَ فِي الرَّحبَةِ ، ثُمَّ قالَ لَهُم : أنشُدُ اللّهَ كُلَّ امرِئٍ مُسلِمٍ سَمِعَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ يَومَ غَديرِ خُمٍّ ما سَمِعَ لَمّا قامَ . فَقامَ ثَلاثونَ مِنَ النّاسِ ـ وقالَ أبو نَعيمٍ : فَقامَ ناسٌ كَثيرٌ ـ فَشَهِدوا حينَ أخَذَهُ بِيَدِهِ فَقالَ لِلنّاسِ : أ تَعلَمونَ أنّي أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم ؟ قالوا : نَعَم يا رَسولَ اللّهِ . قالَ : مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا مَولاهُ ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ .
قالَ : فَخَرَجتُ وكَأَنَّ في نَفسي شَيئا ، فَلَقيتُ زَيدَ بنَ أرقَمَ ، فَقُلتُ لَهُ : إنّي سَمِعتُ عَلِيّا عليه السلام يَقولُ كَذا وكَذا . قالَ : فَما تُنكِرُ ؟ قَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ ذلِكَ لَهُ . ۱

۸۴۵.اُسد الغابة عن أبي الطفيل :كُنّا عِندَ عَلِيٍّ عليه السلام فَقالَ : أنشُدُ اللّهَ تَعالى مَن شَهِدَ يَومَ غَديرِ خُمٍّ إلّا قامَ . فَقامَ سَبعَةَ عَشَرَ رَجُلاً ؛ مِنهُم أبو قُدامَةَ الأَنصارِيُّ ، فَقالوا : نَشهَدُ أنّا أقبَلنا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله مِن حِجَّةِ الوَداعِ ، حَتّى إذا كانَ الظُّهرُ خَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَأَمَرَ بِشَجَراتٍ فَشُدِدنَ ، واُلقِيَ عَلَيهِنَّ ثَوبٌ ، ثُمَّ نادى : الصَّلاةَ ، فَخَرَجنا فَصَلَّينا ، ثُمَّ قامَ فَحَمِدَ اللّهَ تَعالى وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ :
يا أيُّهَا النّاسُ ! أ تَعلَمونَ أنَّ اللّهَ عزّوجلّ مَولايَ وأنَا مَولَى المُؤمِنين ، وأنّي أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم ؟ يَقولُ ذلِكَ مِرارا .
قُلنا : نَعَم ، وهُوَ آخِذٌ بِيَدِكَ يَقولُ : مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَولاهُ ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ . ثَلاثَ مَرّاتٍ . ۲

1.مسند ابن حنبل : ج ۷ ص ۸۲ ح ۱۹۳۲۱ ، فضائل الصحابة لابن حنبل : ج ۲ ص ۶۸۲ ح ۱۱۶۷ ، مسند البزّار : ج ۲ ص ۱۳۳ ح ۴۹۲ وفيهما إلى «عاداه» ، خصائص أمير المؤمنين للنسائي : ص ۱۷۳ ح ۹۳ ،تاريخ الإسلام للذهبي : ج ۳ ص ۶۳۱ كلاهما نحوه ، تاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۲۰۵ ح ۸۶۸۰ ، كفاية الطالب : ص ۵۶ ، البداية والنهاية : ج ۵ ص ۲۱۱ و ج۷ ص ۳۴۷ ، سلسلة الأحاديث الصحيحة : ج ۴ ص ۳۳۱ ح ۱۷۵۰ وراجع تاريخ الخلفاء : ص ۲۰۱ .

2.اُسد الغابة : ج ۶ ص ۲۴۶ الرقم ۶۱۷۷ وراجع الإصابة : ج ۷ ص ۲۷۴ الرقم ۱۰۴۱۶ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 91757
صفحه از 596
پرینت  ارسال به