33
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2

۴۵۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در توصيف على عليه السلام ـ: اين، بهترينِ خاندانم و نزديك ترينِ مردم به من است. گوشتش از گوشت من، خونش از خون من و جانش از جان من است. او وزير من در حياتم و جانشين من پس از وفاتم است، همان گونه كه هارون براى موسى عليه السلام بود، جز آن كه پس از من پيامبرى نيست.

۴۵۴.الفتوحـ در خبر رفتن عايشه به نزد اُمّ سلمه پيش از جنگ جمل به منظور كشاندن او به سوى بصره ـ: سپس امّ سلمه به يادآورى فضيلت هاى على عليه السلام براى عايشه پرداخت و عبد اللّه بن زبير كه جلوى در ايستاده بود، همه آن را شنيد. پس بر امّ سلمه فرياد زد و گفت : اى دختر ابو اُميّه! ما دشمنى ات را با خاندان زبير دانستيم.
امّ سلمه گفت : به خدا سوگند، عايشه را وارد [ غائله ]مى كنيد و نه تو و نه پدرت ، او را [ از آن ]بيرون نمى آوريد. آيا طمع دارى كه مهاجرين و انصار به [ خلافت] پدرت زبير و همفكرش طلحه راضى شوند، در حالى كه على بن ابى طالب زنده است؟ همو ولىّ هر مرد و زن با ايمان است؟
عبد اللّه بن زبير گفت : ما هرگز اين را از پيامبر خدا نشنيديم!
امّ سلمه گفت : اگر تو آن را نشنيده اى، خاله ات عايشه شنيده است و او همين جاست. از او بپرس! او شنيده است كه پيامبر خدا مى فرمود : «على، جانشين من بر شما در حيات و مماتم است. پس هر كه از او نافرمانى كند ، مرا نافرمانى كرده است». اى عايشه! آيا بر اين، شهادت مى دهى؟
عايشه گفت : به خدا، آرى.
امّ سلمه گفت : پس اى عايشه! از خدا پروا كن و از آنچه خدا و پيامبرش بر حذرت داشته اند ، برحذر باش و زنى مباش كه سگان [ آبگاه] «حَوأب» بر او پارس مى كنند . زبير و طلحه فريبت ندهند كه آن دو به هيچ روى، تو را از خدا بى نياز نمى كنند. ۱

1.ر . ك : ج ۴ ص ۵۸۵ (استرجاع عايشه به هنگام رسيدن به آبگاه حَوأب) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
32

۴۵۳.رسول اللّه صلى الله عليه و آلهـ في وَصفِ عَلِيٍّ عليه السلام ـ: هذا خَيرُ أهلي ، وأقرَبُ الخَلقِ مِنّي ، لَحمُهُ مِن لَحمي ، ودَمُهُ مِن دَمي ، وروحُهُ مِن روحي ، وهُوَ الوَزيرُ مِنّي في حَياتي ، وَالخَليفَةُ بَعدَ وَفاتي ؛ كَما كانَ هارونُ مِن موسى ، إلّا أنَّهُ لا نَبِيَّ بَعدي . ۱

۴۵۴.الفتوحـ في خَبرِ دُخولِ عائِشَةَ عَلى اُمِّ سَلَمَةَ قَبلَ حَربِ الجَمَلِ ؛ تَدعوها لِلمَسيرِ إلَى البَصرَةِ ـ: ثُمَّ جَعَلَت اُمُّ سَلَمَةَ تُذَكِّرُ عائِشَةَ فَضائِلَ عَلِيٍّ عليه السلام ، وعَبدُ اللّهِ بنُ الزُّبَيرِ عَلَى البابِ يَسمَعُ ذلِكَ كُلَّهُ ، فَصاحَ بِاُمِّ سَلَمَةَ وقالَ : يا بِنتِ أبي اُمَيَّةَ ! إنَّنا قَد عَرَفنا عَداوَتِكِ لِالِ الزُّبَيرِ !
فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ : وَاللّهِ لَتورِدَنَّها ، ثُمَّ لا تُصدِرَنَّها أنتَ ولا أبوكَ ! أ تَطمَعُ أن يَرضَى المُهاجِرونَ وَالأَنصارُ بِأَبيكَ الزُّبَيرِ وصاحِبِهِ طَلحَةَ ، وعَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ حَيٌّ ، وهُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤمِنٍ ومُؤمِنَةٍ ! !
فَقالَ عَبدُ اللّهِ بنُ الزُّبَيرِ : ما سَمِعنا هذا مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ساعَةً قَطُّ !
فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ : إن لَم تَكُن أنتَ سَمِعتَهُ فَقَد سَمِعَتهُ خالَتُكَ عائِشَةُ ، وها هِيَ فَاسأَلها ! فَقَد سَمِعَتهُ صلى الله عليه و آله يَقولُ : «عَلِيٌّ خَليفَتي عَلَيكُم في حَياتي ومَماتي ؛ فَمَن عَصاهُ فَقَد عَصاني » أ تَشهَدينَ يا عائِشَةُ بِهذا ، أم لا ؟
فَقالَت عائِشَةُ : اللّهُمَّ نَعَم .
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ : فَاتَّقِي اللّهَ يا عائِشَةُ في نَفسِكِ ، وَاحذَري ما حَذَّرَكِ اللّهُ ورَسولُهُ صلى الله عليه و آله ، ولا تَكوني صاحِبَةَ كِلابِ الحَوأَبِ ، ولا يَغُرَّنَّكِ الزُّبَيرُ وطَلحَةُ ؛ فَإِنَّهُما لا يُغنِيانِ عَنكِ من اللّه شيئا ! ۲

1.التوحيد : ص ۳۱۱ ح ۲ ، قصص الأنبياء : ص ۲۸۴ ح ۳۴۸ كلاهما عن جعفر الأزهري عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام ، الخرائج والجرائح : ج ۲ ص ۴۹۲ ح ۵ نحوه وراجع الثاقب في المناقب : ص ۶۷ ح ۴۸ .

2.الفتوح : ج ۲ ص ۴۵۴ . راجع : ج ۴ ص ۵۸۴ (استرجاع عائشة لمّا وصلت إلى ماء الحوأب) .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 91389
صفحه از 596
پرینت  ارسال به