365
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2

۸۸۶.الخصالـ به نقل از مفضّل بن عمرـ: به امام صادق عليه السلام گفتم : مسلمانان، چند عيد دارند؟
فرمود : «چهار عيد».
گفتم : دو عيد [ فطر و قربان] و جمعه را مى شناسم.
فرمود : «بزرگ ترين و والاترين آنها، روز هجدهم ذى حجّه است و آن، روزى است كه پيامبر خدا امير مؤمنان را در آن، جانشين خود كرد و او را نشانه اى براى مردم قرار داد».
گفتم : لازم است ما در آن روز، چه كنيم؟
فرمود : «بر شما لازم است كه از سر سپاس و ستايش خدا، آن روز را روزه بگيريد؛ گرچه خداوند، هر لحظه شايسته سپاس است. پيامبران [ پيشين] هم به اوصياى خود فرمان مى دادند كه روز تعيين وصى را روزه و عيد بگيرند. هر كه آن را روزه بدارد، [ پاداشى ]برتر از عمل شصت سال دارد».

۸۸۷.الإقبالـ به نقل از ابو الحسن ليثى ، درباره امام صادق عليه السلام ـ: به وابستگان و پيروانش كه حاضر بودند، فرمود : «آيا روزى را كه خداوند، اسلام را در آن محكم ساخت و چراغ دين را برافروخت و آن را براى ما و وابستگان و پيروانمان عيد قرار داد، مى شناسيد؟».
گفتند : خدا و پيامبرش و فرزند پيامبرش آگاه ترند. اى سرور ما! آيا آن روز ، روز فطر است؟
فرمود : «نه».
گفتند : آيا روز عيد قربان است؟
فرمود : «نه، و البتّه اين دو روز، بزرگ و والايند ؛ ولى روز برافروختن چراغ دين، از آن دو، والاتر است و آن، روز هجدهم ذى حجّه است. پيامبر خدا، چون از حجّة الوداع بازگشت و به غدير خم رسيد، خداوند عز و جل به جبرئيل عليه السلام فرمان داد كه هنگام نماز ظهر آن روز، به نزد پيامبر صلى الله عليه و آله برود و به او فرمان دهد كه به ولايت امير مؤمنانْ قيام كند و او را براى مردمان پس از خود، منصوب كند و در ميان امّتش به جاى خود بگمارد.
پس، جبرئيل عليه السلام به نزد او آمد و گفت : دوست من، محمّد! خداوند، به تو سلام مى رساند و مى گويد : امروز به ولايت على قيام كن تا پس از تو راهنماى امّتت باشد ، به او مراجعه كنند و براى آنان، همچون تو باشد .
پس، پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : «دوست من، جبرئيل! بيم آن دارم كه اصحابم، از آن رو كه از وى ضربه خورده اند [و در زمان مشرك بودنشان خونشان به دست او ريخته شده است]، بر او خشم گيرند و كينه هاى درونى خود را آشكار كنند».
پس،جبرئيل عليه السلام بالا رفت.طولى نكشيد كه به فرمان خدا باز آمد و به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : «اى پيامبر! آنچه را از جانب پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ كن، كه اگر نكنى، پيامش را نرسانده اى و خدا تو را از [ گزند ]مردم، حفظ مى كند» .
پس، پيامبر خدا، بيمناك و ترسان و هراسان برخاست و در حالى كه پاهايش از شدّت گرما مى سوخت، فرمان داد تا جايگاه را تميز كنند و زير درختان بزرگ را از خار و خاشاك بروبند و چون انجام شد، فرمان نماز جماعت داد و مسلمانان گرد آمدند، كه در ميانشان ابو بكر و عمر و عثمان و ديگر مهاجران و انصار هم بودند. سپس به سخنرانى برخاست و پس از آن، از ولايتْ ياد كرد و آن را بر همه مردم، واجب نمود و فرمان خدا را درباره آن، به ايشان اعلام كرد. كه برخى چيزهايى گفتند و با يكديگر به خفا، زمزمه هايى كردند.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
364

۸۸۶.الخصال عن المفضّل بن عمر:قُلتُ لِأَبي عَبدِاللّهِ عليه السلام : كَم لِلمُسلمِينَ مِن عيدٍ ؟ فَقالَ : أربَعَةُ أعيادٍ . قالَ : قُلتُ : قَد عَرَفتُ العيدَينِ وَالجُمُعَةَ . فَقالَ لي : أعظَمُها وأشرَفُها يَومُ الثّامِنَ عَشَرَ مِن ذِي الحِجَّةِ ، وهُوَ اليَومُ الَّذي أقامَ فيهِ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام ونَصَبَهُ لِلنّاسِ عَلَما . قالَ : قُلتُ : ما يَجِبُ عَلَينا في ذلِكَ اليَومِ ؟ قالَ : يَجِبُ عَلَيكُم صِيامُهُ شُكرا للّهِِ وحَمدا لَهُ ، مَعَ أنَّهُ أهلٌ أن يُشكَرَ كُلَّ ساعَةٍ ، وكَذلِكَ أمَرَتِ الأَنبِياءُ أوصِياءَها أن يَصومُوا اليَومَ الَّذي يُقامُ فيهِ الوَصِيُّ يَتَّخِذونَهُ عيدا ، ومَن صامَهُ كانَ أفضَلَ مِن عَمَلِ سِتّينَ سَنَةً . ۱

۸۸۷.الإقبال عن أبيالحسن الليثي عن الإمام الصادق عليه السلام :أنَّهُ قالَ لِمَن حَضَرَهُ مِن مَواليهِ وشيعَتِهِ : أ تَعرِفونَ يَوما شَيَّدَ اللّهُ بِهِ الإِسلامَ ، وأظهَرَ بِهِ مَنارَ الدّينِ ، وجَعَلَهُ عيدا لَنا ولِمَوالينا وشيعَتِنا ؟ فَقالوا : اللّهُ ورَسولُهُ وابنُ رَسولِهِ أعلَمُ ، أ يَومُ الفِطرِ هُوَ يا سَيِّدَنا ؟ قالَ: لا . قالوا : أفَيَومُ الأَضحى هُوَ ؟ قالَ : لا ، وهذانِ يَومانِ جَليلانِ شَريفانِ ، ويَومُ مَنارِ الدّينِ أشرَفُ مِنهُما ؛ وهُوَ اليَومُ الثّامِنَ عَشَرَ مِن ذِي الحِجَّةِ ، وإنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله لَمَّا انصَرَفَ مِن حِجَّةِ الوَداعِ وصارَ بِغَديرِ خُمٍّ أمَرَ اللّهُ عزّوجلّ جَبرَئيلَ عليه السلام أن يَهبِطَ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله وَقتَ قِيامِ الظُّهرِ مِن ذلِكَ اليَومِ ، وأمَرَهُ أن يَقومَ بِوِلايَةِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام ، وأن يَنصِبَهُ عَلَما لِلنّاسِ بَعدَهُ ، وأن يَستَخلِفَهُ في اُمَّتِهِ .
فَهَبَطَ إلَيهِ وقالَ لَهُ : حَبيبي مُحَمَّدُ ! إنَّ اللّهَ يُقرِئُكَ السَّلامَ ، ويَقولُ لَكَ : قُم في هذَا اليَومِ بِوِلايَةِ عَلِيٍّ عليه السلام ؛ لِيَكونَ عَلَما لِاُمَّتِكَ بَعدَكَ ، يَرجِعونَ إلَيهِ ، ويَكونُ لَهُم كَأَنتَ ، فَقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله : حَبيبي جَبرَئيلُ ! إنّي أخافُ تَغَيُّرَ أصحابي لِما قَد وُتِروهُ ، وأن يُبدوا ما يُضمِرونَ فيهِ .
فَعَرَجَ ، وما لَبِثَ أن هَبَطَ بِأَمرِ اللّهِ فَقالَ لَهُ : «يَـأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»۲ .
فَقامَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ذَعِرا مَرعوبا خائِفا مِن شِدَّةِ الرَّمضاءِ وقَدَماهُ تُشوَيانِ ، وأمَرَ بِأَن يُنَظَّفَ المَوضِعُ ويُقَمَّ ۳ ما تَحتَ الدَّوحِ ۴ مِنَ الشَّوكِ وغَيرِهِ ، فَفُعِلَ ذلِكَ ، ثُمَّ نادى بِالصَّلاةِ جامِعَةً ، فَاجتَمَعَ المُسلِمونَ ، وفيمَنِ اجتَمَعَ أبو بَكرٍ وعُمَرُ وعُثمانُ وسائِرُ المُهاجِرينَ وَالأَنصارِ .
ثُمَّ قامَ خَطيبا وذَكَرَ بَعدَهُ الوِلايَةَ ، فَأَلزَمَها لِلنّاسِ جَميعا ، فَأَعلَمَهُم أمرَ اللّهِ بِذلِكَ فَقالَ قَومٌ ما قالوا ، وتَناجَوا بما أسَرّوا . ۵

1.الخصال : ص ۲۶۴ ح ۱۴۵ .

2.المائدة : ۶۷ .

3.قَمَّ الشيء : كَنَسَه (لسان العرب : ج ۱۲ ص ۴۹۳ «قمم») .

4.جمع دَوْحة ؛ وهي الشجرة العظيمة المتّسعة (لسان العرب : ج ۲ ص ۴۳۶ «دوح») .

5.الإقبال : ج ۲ ص ۲۷۹ ، بحار الأنوار : ج ۹۸ ص ۳۰۰ ح ۱ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 94357
صفحه از 596
پرینت  ارسال به