11 / 2
روانه كردن سپاه اُسامهآخرين تلاش هاى پيامبر براى تعيين جانشين
۹۰۸.الطبقات الكبرىـ به نقل از عُروة بن زبير ـ: پيامبر خدا اُسامه را برانگيخت و او را مأمور كرد كه سواران را به سوى بَلقاء ۱ ببرد؛ جايى كه پدرش و جعفر [ بن ابى طالب ]كشته شده بودند. پس اسامه و يارانش، خود را تجهيز كردند و در جُرْف ، ۲ اردو زدند.
پس، پيامبر صلى الله عليه و آله بيمار شد و بر همين حال بود، تا اندكى بهبود يافت. و با سرِ بسته بيرون آمد و سه بار گفت : «اى مردم! سپاه اسامه را روانه كنيد!». سپس باز گشت و داخل خانه شد. بيمارى اش شدّت گرفت و از دنيا رفت.
۹۰۹.الطبقات الكبرىـ به نقل از ابن عمر ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله سپاهى را آماده كرد كه ابو بكر و عمر هم در آن بودند و اسامة بن زيد را فرمانده سپاه نمود. مردم، به دليل جوان بودنِ اسامه به او طعنه مى زدند. خبرِ آن به پيامبر خدا رسيد. بر منبر ، بالا رفت و پس از حمد و ثناى الهى گفت : «مردم به فرماندهى اسامه طعنه زده اند و پيش از اين هم به فرماندهى پدرش طعنه مى زدند، در حالى كه آن دو، شايسته آن اند و او از محبوب ترينِ خاندانها نزد من است. پس شما را سفارش مى كنم كه با اسامه خوب باشيد».
۹۱۰.الطبقات الكبرىـ به نقل از حَنَش ـ: شنيدم پدرم مى گويد : پيامبر صلى الله عليه و آله اسامة بن زيد را به فرماندهى گمارد، در حالى كه هجده سال داشت.