461
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2

۹۲۳.الطبقات الكبرىـ به نقل از عايشه ـ: چون پيامبر خدا وفات يافت ، عمر و مغيرة بن شعبه اجازه خواستند و بر او داخل شدند و پارچه از چهره اش كنار زدند.عمر گفت: چه بيهوشى اى! چه قدر بيهوشى پيامبر خدا شديد است!
سپس هر دو برخاستند و چون به در رسيدند ، مغيره گفت : اى عمر! به خدا سوگند ، پيامبر خدا وفات يافته است!
عمر گفت : دروغ مى گويى! پيامبر خدا وفات نيافته است ؛ بلكه تو در پى فتنه اى . پيامبر خدا وفات نمى كند تا آن كه منافقان را نابود سازد .
سپس ابو بكر آمد و عمر ، همچنان براى مردم سخن راند . پس ، ابو بكر به وى گفت : ساكت شو!
عمر ، ساكت شد و ابو بكر بالا رفت و پس از حمد و ثناى الهى ، آيه : «بى گمان ، تو [ اى پيامبر! ]مى ميرى و آنان نيز مى ميرند» را قرائت كرد و پس از آن [ ،آيه] : «و محمّد ، جز پيامبرى نيست كه پيش از او هم پيامبرانى بوده اند . آيا اگر بميرد يا كشته شود ، [ از دين او] باز مى گرديد؟» را خواند تا آن كه از آيه فارغ گشت . سپس گفت : هر كس محمّد را مى پرستد ، [ بداند كه ]محمّد در گذشت و هر كس كه خدا را مى پرستد ، پسْ خدا زنده است و نمى ميرد .
عمر گفت : آيا اين ، در كتاب خداست؟
[ ابو بكر] گفت : آرى .
عمر گفت: اى مردم! اين، ابو بكر و ريش سفيد مسلمانان است . پس با او بيعت كنيد . مردم نيز بيعت كردند .

۹۲۴.تاريخ اليعقوبىـ در ياد كردِ وفات پيامبر خدا ـ: عمر ، بيرون آمد و گفت : به خدا سوگند ، پيامبر خدا نمرده است و نمى ميرد . او فقط غايب شده است ـ همان گونه كه موسى بن عمران ، چهل شب غايب شد ـ و سپس باز مى گردد و به خدا سوگند ، دست ها و پاهاى گروهى را قطع مى كند .
ابو بكر گفت : بلكه خداوند ، خبر درگذشت او را [ در قرآن] به ما داده و گفته است : «تو مى ميرى و آنان نيز مى ميرند» .
پس عمر گفت : به خدا سوگند ، گويى كه تاكنون اين [ آيه] را نخوانده بودم . سپس گفت :
به جانم سوگند ، يقين داشتم كه تو در گذشته اى
ليكن بى تابى باعث شد تا آن سخنان را بگويم و آشكار كنم .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
460

۹۲۳.الطبقات الكبرى عن عائشة:لَمَّا تُوُفِّيَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، استَأذَنَ عُمَرُ وَالمُغيرَةُ بنُ شُعبَةَ ، فَدَخَلا عَلَيهِ فَكَشَفَا الثَّوبَ عَن وَجهِهِ فَقالَ عُمَرُ : واغَشيا ! ما أشَدَّ غَشيَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله . ثُمَّ قاما ، فَلَمَّا انتَهَيا إلَى البابِ قالَ المُغيرَةُ : يا عُمَرُ ماتَ وَاللّهِ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ! فَقالَ عُمَرُ : كَذَبتَ ! ما ماتَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، ولكِنَّكَ رَجُلٌ تَحوشُكَ فِتنَةٌ ، ولَن يَموتَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله حَتّى يُفنِيَ المُنافِقينَ .
ثُمَّ جاءَ أبو بَكرٍ وعُمَرُ يَخطُبُ النّاسَ فَقالَ لَهُ أبو بَكرٍ : اُسكُت ! فَسَكَتَ ، فَصَعِدَ أبو بَكرٍ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قَرَأَ : «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُم مَّيِّتُونَ»۱ ، ثُمَّ قَرَأَ : «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَـبِكُمْ»۲ ، حَتّى فَرَغَ مِنَ الآيَةِ ، ثُمَّ قالَ : مَن كانَ يَعبُدُ مُحَمَّدا فَإِنَّ مُحَمَّدا قَد ماتَ ، ومَن كانَ يَعبُدُ اللّهَ فَإِنَّ اللّهَ حَيٌّ لا يَموتُ !
قالَ : فَقالَ عُمَرُ : هذا في كِتابِ اللّهِ ؟ قالَ : نَعَم ! فَقالَ : أيُّهَا النّاسُ ! هذا أبو بَكرٍ وذو شَيبَةِ المُسلِمينَ فَبايِعوهُ ! فَبايَعَهُ النّاسُ . ۳

۹۲۴.تاريخ اليعقوبيـ في ذِكرِ وَفاةِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ـ: خَرَجَ عُمَرُ فَقالَ : وَاللّهِ ما ماتَ رَسولُ اللّهِ ولا يَموتُ ، وإنَّما تَغَيَّبَ كَما غابَ موسَى بنُ عِمرانَ أربَعينَ لَيلَةً ثُمَّ يَعودُ ، وَاللّهِ لَيَقطَعَنَّ أيدِيَ قَومٍ وأرجُلَهُم .
وقالَ أبو بَكرٍ : بَل قَد نَعاهُ اللّهُ إلَينا فَقالَ : «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُم مَّيِّتُونَ» . فَقالَ عُمَرُ : وَاللّهِ لَكَأَنّي ما قَرَأتُها قَطُّ ! ثُمَّ قالَ :

لَعَمري لَقَد أيقَنتُ أنَّكَ مَيِّتٌ
ولكِنَّما أبدَى الَّذي قُلتُهُ الجَزَعُ۴

1.الزمر : ۳۰ .

2.آل عمران : ۱۴۴ .

3.الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۲۶۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۱۰ ص ۴۴ ح ۲۵۸۹۹ ، البداية والنهاية : ج ۵ ص ۲۴۱ كلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج ۷ ص ۲۳۲ ح ۱۸۷۵۵ .

4.تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۱۱۴ ؛ السيرة النبويّة لابن هشام : ج ۴ ص ۳۰۵ عن أبي هريرة ، شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۱۷۸ و ج ۲ ص ۴۳ كلّها نحوه وليس فيها «بيت الشعر» .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 92131
صفحه از 596
پرینت  ارسال به