515
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2

قريش گفتند : امير بايد از ما باشد . و انصار گفتند : بايد از ما باشد . قريش گفتند : محمّد ، پيامبر خدا ، از ماست . لذا ما به اين امر ، سزاوارتريم . پس ، انصار پذيرفتند و اين حق را براى آنان شناختند و حكومت و قدرت را به ايشان سپردند . پس اگر قريش به سبب پيوند با محمّد صلى الله عليه و آله ، سزاوار آن شدند ، آن كس كه به محمّد صلى الله عليه و آله نزديك تر است ، از همه آنان سزاوارتر خواهد بود .۱
نيز در نامه 28 نهج البلاغة در اين زمينه آمده است :
لَمَّا احتَجَّ المُهاجِرونَ عَلَى الأنصارِ يَومَ السَّقيفَةِ بِرَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَلَجوا عَلَيهِم ، فَإِن يَكُنِ الفَلجُ بِهِ فَالحَقُّ لَنا دونَكُم .در سقيفه ، مهاجران بر انصار به «قرابت با پيامبر خدا» احتجاج كردند و به واسطه آن بر آنان چيره گشتند . پس اگر چيرگى به آن است ، حقّ [ خلافت ]براى ماست نه شما .
گزيده سخن ، آن كه با توجّه به مبناى صحيح ـ كه عبارت است از : امامت ، منصبى الهى است و تحقّق آن با نص (تصريح پيامبر صلى الله عليه و آله ) صورت مى پذيرد و مشروعيت خود را از مردم نمى گيرد ـ و نااستوارى حمل كلام اوّل بر «جدال احسن» ، شايسته است كه متن سوم را درست تر بدانيم و جمله را بدين گونه نقل كنيم : «آيا خلافت ، مشروط به همراهى [و خويشاوندى پيامبر صلى الله عليه و آله ] است و به خويشاوندى و تصريح پيامبر صلى الله عليه و آله نيست؟!» . ۲
البتّه جمله اوّل نيز پذيرفتنى است ، اگر به صورت استفهام انكارى در نظر گرفته شود ، بدين گونه : «آيا خلافت ، مشروط به همراهى و خويشاوندى [ پيامبر صلى الله عليه و آله ] است؟!» .

1.وقعة صفّين : ص ۹۱ ، شرح نهج البلاغة : ج ۱۵ ص ۷۸ .

2.درباره نقد و بررسى اين احاديث ، ر. ك : نهج السعادة : ج ۴ ص ۱۹۵ ، شرح الأخبار : ج ۱ ص ۲۵۰ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
514

براى خلافت گفت :
مهاجران ، نخستين كسانى بودند كه خدا را در زمين پرستيدند و به خدا و پيامبرش ايمان آوردند . آنان دوستان و خويشان پيامبر صلى الله عليه و آله بودند و پس از او ، سزاوارترين مردم به اين امر (حكومت) هستند و در اين امر ، جز ستمكار ، با آنان به كشمكش برنمى خيزد . ۱
2 . پس از پايان يافتن جريان سقيفه ، امام على عليه السلام از كسانى كه در سقيفه حاضر بودند ، در مورد استدلال دو طرف (انصار و قريش) ، سؤال كرد و سپس ايشان را به تأمّل در استدلال آنان (به اين كه آنان شجره پيامبر صلى الله عليه و آله اند) رهنمايى نمود :
«قريش چه گفتند؟» . پاسخ دادند كه : حجّت آوردند كه شجره (و از خاندان) پيامبرند . گفت : «به شجره احتجاج كردند و ثمره (اهل بيت) را تباه ساختند» . ۲
3 . شعرى كه سيّد رضى در نهج البلاغة و خصائص الأئمّة نقل كرده و آن را مضمون كلام على عليه السلام [ در خطاب به خليفه ]دانسته ، نشانگر اين است كه مهاجران ، به «قرابت (خويشاوندى با پيامبر خدا)» استدلال كرده اند و در برابر آنها، امام عليه السلام به «اقربيّت(نزديك ترينْ خويش بودن)»:

و اگر بر مدّعيان ، به خويشاوندى ات احتجاج كردىديگران از تو به پيامبر ، نزديك تر و سزاوارتر بودند .
4 . على عليه السلام در توضيح جريان سقيفه مى گويد :
قالَت قُرَيشٌ : مِنّا أميرٌ . وقالَت الأَنصارُ : مِنّا أميرٌ . فَقالَت قُرَيشٌ : مِنّا مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَنَحنُ أحقُ بِذلِكَ الأَمرِ . فَعَرَفَت ذلِكَ الأَنصارُ ، فَسَلَّمَت لَهُم الوِلايَة والسُّلطان . فإِذا استَحَقّوها بِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله دونَ الأَنصارِ ، فإِنّ أَولَى النّاسِ بِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله أَحَقُّ بِها مِنهُم .

1.تاريخ الطبرى : ۳ / ۲۲۰ ، الكامل فى التاريخ : ۲ / ۱۳ ، الإمامة و السياسة : ۱ / ۲۴ .

2.نهج البلاغة : خطبه ۶۷ ، خصائص الأئمّة : ۸۶ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 91451
صفحه از 596
پرینت  ارسال به