۹۹۶.امام على عليه السلامـ در خطبه اش پيش از جنگ جمل ـ: چون پيامبر صلى الله عليه و آله قبض روح شد ، ما ، خانواده و خاندان و وارثان و خويشان او و سزاوارترينِ مردم به او بوديم و با ما در اين امر ، كشمكش نمى شد . پس ، حكومت پيامبرمان را از ما گرفتند و به ديگران سپردند و به خدا سوگند ، اگر از اختلاف مسلمانان و بازگشتشان به كفر هراسى نبود ، تا سر حدّ توانمان ، آن را دگرگون مى ساختيم .
ر . ك : ص 541 (داستان سقيفه برخورد هشيارانه امام با فتنه) .
1 / 15 ـ 2
بيم ارتداد
۹۹۷.الشافىـ به نقل از موسى بن عبد اللّه بن حسن ـ: قبيله اسلم ، از بيعت ، خوددارى ورزيدند و گفتند : تا بُرَيده بيعت نكند ، بيعت نمى كنيم ؛ چون پيامبر صلى الله عليه و آله به بُرَيده گفته است : «على ، ولىّ شما پس از من است» .
على عليه السلام فرمود : «اى مردم! اينان دو راه در پيش روى من گذارده اند، [بدين ترتيب كه] يا در حقّم ستم كنند و با ايشان بيعت كنم ، يا مردمْ مرتد شوند و مرتدّان تا پشت كوه اُحد برسند! پس ، ستم در حقّم را پذيرفتم ، هر آنچه باشد» .
۹۹۸.الطرائفـ به نقل از ابو طُفَيل عامر بن واثله ـ: روز شورا[ ى شش نفرىِ عمر] بر در آن خانه بودم . پس ، صداها ميان آنان بالا گرفت و شنيدم على عليه السلام مى فرمايد : «مردم با ابو بكر بيعت كردند ، در حالى كه به خدا سوگند ، من از او به اين امر ، سزاوارتر و شايسته تر بودم ؛ امّا از بيم آن كه مردم به كفر باز گردند و با شمشير به جان هم بيفتند ، فرمان بردم و اطاعت نمودم .
سپس مردم با ابو بكر براى [ جانشينى ]عمر بيعت كردند ، در حالى كه من از او به خلافت ، سزاوارتر بودم .
[ باز هم ] از بيم آن كه مردم به كفر باز گردند ، فرمان بردم و اطاعت نمودم .
اكنون ، شما مى خواهيد با عثمان بيعت كنيد!» .