569
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2

۱۰۰۸.شرح نهج البلاغة :عمر بن خطّاب به ابن عبّاس گفت : اى عبد اللّه ! شما خانواده و خاندان و عموزادگان پيامبر خدا هستيد . پس در اين باره كه قومتان [ خلافت را ]از شما دريغ داشتند ، چه مى گويى؟
گفت : علّتش را نمى دانم و به خدا سوگند ، براى آنها در دل ، جز خير نيندوخته بوديم .
[ عمر ] گفت : خدايا ، بيامرز! قومتان (قريش) ، خوش نداشتند كه نبوّت و خلافت براى شما جمع شود و [ در نتيجه ]از تكبّر ، سر به آسمان بكشيد و فخر بفروشيد .
شايد مى گوييد كه ابو بكر ، نخستين كسى است كه شما را پس زد ؛ [ ولى ]آگاه باش كه او قصدش اين نبود ؛ بلكه وضعيّتى پيش آمد كه بهتر از آنچه كرد ، نمى توانست بكند ، و اگر ابو بكر به من نظر نداشت ، سهمى را از امارت براى شما قرار مى داد و اگر [ چنين ]مى كرد ، با قوم خود (قريش) رابطه خوشى نداشتيد ؛ چرا كه آنان به شما ، همچون گاو به قصّابش نگاه مى كنند .

1 / 16 ـ 2

جوان بودن

۱۰۰۹.شرح نهج البلاغة :ابو بكرِ انبارى در كتاب الأمالىاش روايت كرده است : در مسجد ، على عليه السلام كنار عمر نشست و در كنار او چند نفر ديگر هم بودند . چون برخاست ، كسى نام او را برد و به او نسبت خودْبزرگ بينى و خودپسندى داد .
عمر گفت : مانند اويى ، حق دارد كه بزرگى كند . به خدا سوگند ، اگر شمشير او نبود ، ستون خيمه اسلام ، راست نمى شد . افزون بر آن ، او داناترين قاضى امّت و سابقه دارترين و شرافتمندترين فرد اين امّت است .
گوينده آن سخن گفت : اى امير مؤمنان! پس چرا خلافت را از او دريغ داشتيد؟
عمر گفت : او را به خاطر جوانى اش و نيز محبّتش (گرايشش) به بنى عبد المطّلب ، ناپسند داشتيم» .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
568

۱۰۰۸.شرح نهج البلاغة :قالَ [عُمَرُ بنُ الخَطّابِ] لِابنِ عَبّاسٍ : يا عَبدَ اللّهِ ، أنتمُ أهلُ رَسولِ اللّهِ ، وآلُهُ ، وبَنو عَمِّهِ ، فَما تَقولُ مَنعَ قَومِكُم مِنكُم ؟ قالَ : لا أدري عِلَّتَها ، وَاللّهِ ما أضمَرنا لَهُم إلّا خَيرا .
قالَ : اللّهُمَّ غَفرا ، إنَّ قَومَكُم كَرِهوا أن يَجتَمِعَ لَكُمُ النُّبُوَّةُ والخِلافَةُ ، فَتَذهَبوا فِي السَّماءِ شَمَخا ۱ وبَذَخا ۲ ، ولَعَلَّكُم تَقولونَ : إنَّ أبا بَكرٍ أوَّلُ مَن أَخَّرَكُم ، أما إنَّهُ لَم يَقصُد ذلِكَ ، ولكِن حَضَرَ أمرٌ لَم يَكُن بِحَضرَتِهِ أحزَمُ مِمّا فَعَلَ ، ولَولا رَأيُ أبي بَكرٍ فِيَّ لَجَعَلَ لَكُم مِنَ الأَمرِ نَصيبا ، ولَو فَعَلَ ما هَنَّأَكُم مَع قَومِكُم ؛ إنَّهُم يَنظُرونَ إلَيكُم نَظَرَ الثَّورِ إلى جازِرِهِ . ۳

1 / 16 ـ 2

حَداثَةُ السِّنِّ

۱۰۰۹.شرح نهج البلاغة :رَوى أبو بَكرٍ الأَنبارِيُّ في أماليهِ أنَّ عَليّا عليه السلام جَلَسَ إلى عُمَرَ في المَسجِدِ وعِندَهُ ناسٌ ، فَلَمّا قامَ عَرَضَ واحِدٌ بِذِكرِهِ ، ونَسَبَهُ إلَى التَّيهِ وَالعُجبِ .
فَقالَ عُمَرُ : حَقٌّ لِمِثِلهِ أن يَتيهَ ! وَاللّهِ ، لَولا سَيفُهُ لَما قامَ عَمودُ الإِسلامِ ، وهُوَ بَعدُ أقضَى الاُمَّةِ ، وذو سابِقَتِها ، وذو شَرَفِها .
فَقالَ لَهُ ذلِكَ القائِلُ : فَما مَنَعَكُم يا أميرَ المُؤمِنينَ عَنهُ ؟ !
قالَ : كَرِهناهُ عَلى حَداثَةِ السِّنِّ ، وحُبِّهِ بَني عَبدِ المُطَّلِبِ . ۴

1.شمخَ الجبلُ : علا وارتفع وطال (تاج العروس : ج ۴ ص ۲۸۳ «شمخ») .

2.البَذَخ : الكبر ، والبَذَخ : تطاول الرجل بكلامه وافتخاره (لسان العرب : ج ۳ ص ۷ «بذخ») .

3.شرح نهج البلاغة : ج ۱۲ ص ۹ ؛ نثر الدرّ : ج ۲ ص ۲۸ نحوه .

4.شرح نهج البلاغة : ج ۱۲ ص ۸۲ ؛ نهج الحقّ : ص ۲۵۱ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 81587
صفحه از 596
پرینت  ارسال به