139
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1

۸۹.امام على عليه السلام :چون خواستم فاطمه عليها السلام را به خانه بياورم ، پيامبر خدا ، ظرف زرّينى ۱ به من داد و فرمود: «با [ پول ]اين ظرف ، خوراكى براى وليمه عروسى ات بخر» .
من به سوى محافل انصار به راه افتادم و به نزد محمّد بن مسلمه در جايگاه خشك كردن خرماهايش رفتم . از كارش فارغ شده بود . به او گفتم: در برابر اين ظرف ، خوراكى به من بفروش . طعامى به من داد و من برداشتم . آن گاه گفت: تو كيستى؟
گفتم: على بن ابى طالب .
گفت: پسرعموى پيامبر خدا؟ گفتم: آرى .
گفت: و با اين خوراك چه مى كنى؟
گفتم: عروسى مى كنم .
گفت: با چه كسى؟
گفتم: دختر پيامبر خدا .
گفت: اين خوراك و اين ظرف زرّين را بگير و براى تو باشد .
آن را گرفتم و بازگشتم و همسرم را پيش خود آوردم .
خانه فاطمه عليها السلام ، از آنِ حارثة بن نعمان بود . فاطمه عليها السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله خواست كه جايش را تغيير دهد ؛ امّا پيامبر خدا به او فرمود: «آن قدر حارثه به خاطر ما از خانه هايش تغيير مكان داده است كه من از او شرم مى كنم» .
چون حارثه اين را شنيد ، از آن خانه نقل مكان كرد و فاطمه عليها السلام را در آن جاى داد .

۹۰.المصنّف ، عبد الرزّاقـ به نقل از ابن عبّاس ـ: [ پيامبر صلى الله عليه و آله ] بلال را فرا خواند و فرمود: «اى بلال! من دخترم را به ازدواج پسرعمويم درآورده ام و دوست مى دارم كه غذا دادن هنگام ازدواج ، از سنّت هاى امّتم شود . پيش گلّه برو و گوسفندى و چهار يا پنج مُد ۲ [طعام ]بگير و كاسه اى برايم بگذار تا شايد مهاجران و انصار را بر آن گِرد آورم و هرگاه كارت تمام شد ، مرا خبر كن» .
بلال رفت و فرمان را اجرا كرد و كاسه را نزد پيامبر خدا آورد و در جلوى ايشان نهاد . پيامبر خدا از سرِ كاسه برداشت و فرمود: «مردم را دسته دسته وارد كن و هيچ دسته اى دوباره باز نگردد» .
مردم ، وارد مى شدند و هرگاه دسته اى غذايش را تمام مى كرد ، دسته اى ديگر وارد مى شد تا آن كه همه آمدند و رفتند .
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله به سوى آنچه باقى مانده بود ، توجّه كرد و از آب دهان مبارك خود ، در آن ريخت و غذا ، بركت كرد و فرمود: «اى بلال! آن را براى مادرانت (همسران پيامبر خدا) ببر و به آنان بگو: بخوريد و به كسانى هم كه نزد شما مى آيند ، بخورانيد» .

1.به احتمال فراوان ، اين ظرف ، جزو سهم پيامبر صلى الله عليه و آله از غنيمت بوده است . (م)

2.هر «مُدّ» ، برابر ده سير ، يعنى ۷۵۰ گرم است .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
138

۸۹.الإمام عليّ عليه السلام :لَمّا أرَدتُ أن أجمَعَ فاطِمَةَ أعطاني رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله مِصْرا ۱ مِن ذَهَبٍ ، فَقالَ : اِبتَع بِهذا طَعاما لِوَليمَتِكَ .
قالَ : فَخَرَجتُ إلى مَحافِلِ الأَنصارِ ، فَجِئتُ إلى مُحَمَّدِ بنِ مَسلَمَةَ في جَرينٍ ۲ لَهُ قَد فُرِّغَ مِن طَعامِهِ ، فَقُلتُ لَهُ : بِعني بِهذَا المِصرِ طَعاما ، فَأَعطاني ، حَتّى إذا جَعَلتُ طَعامي قالَ : مَن أنتَ ؟ قُلتُ : عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ . فَقالَ : اِبنُ عَمِّ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ؟ فَقُلتُ : نَعَم . قالَ : وما تَصنَعُ بِهذَا الطَّعامِ ؟ قُلتُ : أُعرِسُ . فَقالَ : وبِمَن ؟ فَقُلتُ : بِابنَةِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله .
قالَ : فَهذَا الطَّعامُ وهذَا المِصرُ الذَّهَبُ فَخُذهُ فَهُما لَكَ . فَأَخَذتُهُ ورَجَعتُ ، فَجَمَعتُ أهلي إلَيَّ .
وكانَ بَيتُ فاطِمَةَ لِحارِثَةَ بنِ النُّعمانِ ، فَسَأَلَت فاطِمَةُ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله أن يُحَوَّلَهُ ، فَقالَ لَها : لَقَدِ استَحيَيتُ مِن حارِثَةَ مِمّا يَتَحَوَّلُ لَنا عَن بُيوتِهِ . فَلَمّا سَمِعَ بِذلِكَ حارِثَةُ انتَقَلَ مِنهُ ، وأسكَنَهُ فاطِمَةَ . ۳

۹۰.المصنّف لعبد الرزّاق عن ابن عبّاس :دَعَا [النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله ] بِلالاً فَقالَ : يا بِلالُ ، إنّي زَوَّجتُ ابنَتِي ابنَ عَمّي ، وأنَا اُحِبُّ أن يَكونَ مِن سُنَّةِ اُمَّتي إطعامُ الطَّعامِ عِندَ النِّكاحِ ، فَائتِ الغَنَمَ ، فَخُذ شاةً وأربَعَةَ أمدادٍ أو خَمسَةً ، فَاجعَل لي قَصعَةً لَعَلّي أجمَعُ عَلَيهَا المُهاجِرينَ وَالأَنصارَ ، فَإِذا فَرَغتَ مِنها فَآذِنّي بِها .
فَانطَلَقَ ، فَفَعَلَ ما أمَرَهُ ، ثُمَّ أتاهُ بِقَصعَةٍ ، فَوَضَعَها بَينَ يَدَيهِ ، فَطَعَنَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله في رَأسِها ، ثُمَّ قالَ : أدخِل عَلَيَّ النّاسَ زُفَّةً زُفَّةً ۴ ، ولا تُغادِرَنَّ زُفَّةً إلى غَيرِها ـ يَعني إذا فَرَغَت زُفَّةٌ لَم تَعُد ثانِيَةً ـ فَجَعَلَ النّاسُ يَرِدونَ ؛ كُلَّما فَرَغَت زُفَّةٌ وَرَدَت اُخرى حَتّى فَرَغَ النّاسُ .
ثمّ عَمَدَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله إلى ما فَضَلَ مِنها ، فَتَفَلَ فيها وبارَكَ ، وقالَ : يا بِلالُ ، اِحمِلها إلى اُمَّهاتِكَ وقُل لَهُنَّ : كُلنَ وأطعِمنَ مَن غَشِيَكُنَّ . ۵

1.المِصْر : الوعاء (لسان العرب : ج ۵ ص ۱۷۷ «مصر») .

2.الجَرِين : موضع تجفيف التمر ، وهو له كالبَيدَر للحِنطة (النهاية : ج ۱ ص ۲۶۳ «جرن») .

3.الأخبار الموفّقيّات : ص ۳۷۵ ح ۲۳۱ عن عبد اللّه بن أبي بكر .

4.زُفّةً زُفّة : أي طائفة بعد طائفة ، وزمرة بعد زمرة (النهاية : ج ۲ ص ۳۰۵ «زفف») .

5.المصنّف لعبد الرزّاق : ج ۵ ص ۴۸۷ ح ۹۷۸۲ ، المعجم الكبير : ج ۲۲ ص ۴۱۱ ح ۱۰۲۲ و ج ۲۴ ص ۱۳۳ ح ۳۶۲ ، المناقب للخوارزمي : ص ۳۳۸ ح ۳۵۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 112261
صفحه از 644
پرینت  ارسال به