231
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1

۱۱۷.الأمالى ، طوسىـ به نقل از اَنس ـ: چون پيامبر خدا با ابو بكر به سوى غار رفتند، پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمان داد تا در بسترش بخوابد و روانداز پيامبر خدا را به روى خود بكشد .
پس على عليه السلام با آمادگى براى كشته شدن ، خوابيد . مردانى از خاندان هاى مختلف قريش ، به قصد كشتن پيامبر خدا آمدند و چون خواستند شمشيرهايشان را به روى او بكشند ، شك نداشتند كه وى محمّد صلى الله عليه و آله است ؛ امّا گفتند كه بيدارش كنيد تا درد كشتن را بچشد و ببيند چگونه شمشيرها او را در بر مى گيرند .
پس چون بيدارش كردند و ديدند كه على عليه السلام است ، رهايش كردند و به دنبال پيامبر خدا پراكنده شدند . پس خداوند عز و جل نازل كرد: «و از مردم ، كسى است كه جان خود را در طلب رضايت خدا به معرض فروش مى نهد ، و خداوند ، به بندگانش مهربان است» . ۱

۱۱۸.تاريخ اليعقوبى:قريش بر قتل پيامبر خدا اجتماع كردند و گفتند: ابو طالب، مُرده است و اكنون ، ديگر كسى نيست كه او را يارى كند . پس همگى اتّفاق كردند كه از هر قبيله جوانى قوى بياورند و همه با هم پيامبر صلى الله عليه و آله را يكباره با شمشيرهايشان بزنند تا بنى هاشم ، قدرت جنگ با همه قريش را نداشته باشد .
پس چون به پيامبر خدا خبر رسيد كه آنان اتّفاق كرده اند كه در شب موعود به سراغ او بيايند ، در تاريكى شب با ابو بكر بيرون آمد . همان شب ، خداوند به جبرئيل و ميكائيل عليهما السلام وحى كرد : «من مرگ يكى از شما را مقدّر كرده ام . پس كدام يك از شما فداكارى مى كند [ و خود را فداى ديگرى مى كند]؟» .
پس هر دو ، زنده ماندن را برگزيدند و خداوند ، به هر دو وحى كرد: «چرا شما مانند على بن ابى طالب نبوديد كه ميان او و محمّد ، برادرى ايجاد كردم و عمر يكى را بيشتر از ديگرى قرار دادم . پس على مرگ را برگزيد و بقاى محمّد را بر خود ترجيح داد و در بسترش ماند؟! فرود آييد و او را از دشمنش حفظ كنيد» .
پس جبرئيل و ميكائيل عليهما السلام فرود آمدند و يكى نزديك سر على عليه السلام و ديگرى پايين پايش نشست و او را از دشمنش حراست مى كردند و سنگ ها را از او باز مى گرداندند و جبرئيل عليه السلام مى گفت: «بَه بَه ، اى پسر ابو طالب! چه كس مانند توست كه خداوند با او بر فرشتگان هفت آسمان مباهات كند؟!» .
و پيامبر صلى الله عليه و آله ، على عليه السلام را بر بسترش نهاد تا امانت هايى را كه نزد او بود ، بازگردانَد و خود به سمت غار روانه و در آن ، پنهان شد . قريش نزد بستر پيامبر خدا آمدند و على عليه السلام را يافتند . گفتند: پسر عمويت كجاست؟
گفت: «شما به او گفتيد كه از شهر ما بيرون رو ، او هم رفت» .
پس به دنبال ردّ پايش رفتند ؛ ولى او را نيافتند .

1.ر . ك : ج ۷ ، ص ۵۵۵ (سودا كننده جان براى خشنودى خدا) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
230

۱۱۷.الأمالي للطوسي عن أنس :لَمّا تَوَجَّهَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إلَى الغارِ ومَعَهُ أبو بَكرٍ أمَرَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله عَلِيّا عليه السلام أن يَنامَ عَلى فِراشِهِ ويَتَوَشَّحَ بِبُردَتِهِ ، فَباتَ عَلِيٌّ عليه السلام مُوَطِّنا نَفسَهُ عَلَى القَتلِ ، وجاءَت رِجالُ قُرَيشٍ مِن بُطونِها يُريدونَ قَتلَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَلَمّا أرادوا أن يَضَعوا عَلَيهِ أسيافَهُم لا يَشُكّونَ أنَّهُ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله ، فَقالوا : أيقِظوهُ لِيَجِدَ ألَمَ القَتلِ ويَرَى السُّيوفَ تَأخُذُهُ ، فَلَمّا أيقَظوهُ ورَأَوهُ عَلِيّا عليه السلام تَرَكوهُ وتَفَرَّقوا في طَلَبِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَأَنزَلَ اللّهُ عَزَّوجَلَّ : «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» . ۱

۱۱۸.تاريخ اليعقوبي :أجمَعَت قُرَيشٌ عَلى قَتلِ رَسولِ اللّهِ ، وقالوا : لَيسَ لَهُ اليَومَ أحَدٌ يَنصُرُهُ وقَد ماتَ أبو طالِبٍ ، فَأَجمَعوا جَميعا عَلى أن يَأتوا مِن كُلِّ قَبيلَةٍ بِغُلامٍ نَهدٍ ۲ ، فَيَجتَمِعوا عَلَيهِ ، فَيَضرِبوهُ بِأَسيافِهِم ضَربَةَ رَجُلٍ واحِدٍ ، فَلا يَكونُ لِبَني هاشِمٍ قُوَّةٌ بِمُعاداةِ جَميعِ قُرَيشٍ .
فَلَمّا بَلَغَ رَسولَ اللّهِ أَنَّهُم أجمَعوا عَلى أن يَأتوهُ فِي اللَّيلَةِ الَّتِي اتَّعَدوا فيها خَرَجَ رَسولُ اللّهِ لَمَّا اختَلَطَ الظَّلامُ ومَعَهُ أبو بَكرٍ ، وإنَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ أوحى فِي تِلكَ اللَّيلَةِ إلى جِبريلَ وميكائيلَ أ نّي قَضَيتُ عَلى أحَدِكُما بِالمَوتِ فَأَيُّكُما يُواسي صاحِبَهُ ؟ فَاختارَ الحياةَ كِلاهُما ، فَأَوحَى اللّهُ إلَيهِما : هَلّا كُنتُما كَعَلِيِّ بنِ طالِبٍ ، آخَيتُ بَينَهُ وبَينَ مُحَمَّدٍ ، وجَعَلتُ عُمُرَ أحَدِهِما أكثَرَ مِنَ الآخَرِ ، فَاختارَ عَلِيٌّ المَوتَ ، وآثَرَ مُحَمَّدا بِالبَقاءِ ، وقامَ في مَضجَعِهِ ؟! اِهبِطا فَاحفَظاهُ مِن عَدُوِّهِ .
فَهَبَطَ جِبريلُ وميكائيلُ ، فَقَعَدَ أحَدُهُما عِندَ رَأسِهِ ، وَالآخَرُ عِندَ رِجلَيهِ يَحرُسانِهِ مِن عَدُوِّهِ ويَصرِفانِ عَنهُ الحِجارَةَ ، وجِبريلُ يَقولُ : بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابنَ أبي طالِبٍ ، مَن مِثلُكَ يُباهِي اللّهُ بِكَ مَلائِكَةَ سَبعِ سَماواتٍ ؟ !
وخَلَّفَ عَلِيّا عَلى فِراشِهِ لِرَدِّ الوَدائِعِ الَّتي كانَت عِندَهُ ، وصارَ إلَى الغارِ فَكَمَنَ فيهِ ، وأتَت قُرَيشٌ فِراشَهُ فَوَجَدوا عَلِيّا ، فَقالوا : أينَ ابنُ عَمِّكَ ؟ قالَ : قُلتُم لَهُ : اُخرُج عَنّا ، فَخَرَجَ عَنكُم . فَطَلَبُوا الأَثَرَ فَلَم يَقَعوا عَلَيهِ . ۳

1.الأمالي للطوسي : ص ۴۴۷ ح ۹۹۸ . راجع : ج ۷ ص ۵۵۴ (الذي يشري نفسه ابتغاء مرضاة اللّه ) .

2.أي شابّ قويّ ضخم (النهاية : ج ۵ ص ۱۳۵ «نهد») .

3.تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۳۹ وراجع العمدة : ص ۲۴۰ ح ۳۶۷ وتنبيه الخواطر : ج ۱ ص ۱۷۳ والفضائل لابن شاذان : ص ۸۱ والمناقب لابن شهر آشوب : ج ۲ ص ۶۵ واُسد الغابة : ج ۴ ص ۹۸ الرقم ۳۷۸۹ وإحياء علوم الدين : ج ۳ ص ۳۷۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 126080
صفحه از 644
پرینت  ارسال به