اين بخش است .
نيز ديدگاه هاى امام عليه السلام در پيوند با سياست ، عوامل استوارسازى حكومت ها ، علل و عوامل تزلزل و دگرگونى حكومت ها ، چگونگى همكارى دولت ها با هم و ... از جمله بحث هاى اين بخش از كتاب است .
بخش ششم : جنگ هاى امام على
امام على عليه السلام ، زمام حكومت را به دست گرفت و به اجراى آنچه از آن سخن گفته بود ، پرداخت . آنچه او پيش بينى كرده بود ، يعنى بر تابيده نشدن عدالت ، اصلاح ، مساوات ، زدودنِ امتيازهاى موهوم و ... اندك اندك رخ نمود ، فتنه ها سر بر آورد و بحران هاى حكومت آغاز شد و شگفتا كه ابتدا كسانى بحران را رقم زدند كه خود ، بيشتر از هر كسى در ساقط كردن حكومت پيشين نقش داشتند!
در اين بخش ، چرايى و چگونگى بر آمدن اين فتنه ها و نيز ريشه ها ، روندها و پيامدهاى آنها بررسى و همچنين فتنه هاى «ناكثين» ، «قاسطين» و «مارقين» كه به واقع ، بازتاب حركت اصلاحى امام عليه السلام وموضع اصولى وانعطاف ناپذير آن بزرگوار در برابر حقوق الهى و حقوق مردم و ارزش ها بود ، تبيين و تشريح و گزارش شده است .
گزارش برخى از زواياى فكرى ، روحى و مواضع سياسى فتنه انگيزان در اين بخش ، از نكات بديع و ناگفته اى برخوردار است ، از جمله ، بحث از «تعمّق (تُندرَوى)» و تبيين دقيق آن در جريان معرّفى خوارج نهروان . اين بحث ، بدان گونه كه در اين پژوهش آمده است و در پرتو اسناد تاريخى و رهنمودهاى روايىِ محتوىِ اين ويژگى ها بازشناسى شده است ، سخنى است نو و تحليلى بكر و بديع . اين بخش ، از جمله آموزنده ترين بخش هاى كتاب است .