۱۵۷.السيرة النبوية ، ابن هشامـ به نقل از مسلمة بن علقمه مازنى ـ: در جنگ اُحد ، چون درگيرى شديد شد ، پيامبر خدا ، زير پرچم انصار نشست و به على بن ابى طالب ـ رضوان اللّه عليه ـ پيغام داد كه: «پرچم را پيش ببر!» .
پس على عليه السلام پيش رفت و گفت: «من ابو الفُصَم [ / ابو القُصَم ] ۱ هستم» .
پس ابو سعد بن ابى طلحه ـ كه پرچمدار مشركان بود ـ ، ندايش داد كه : اى ابو القُصَم! آيا اهل نبرد تن به تن هستى؟
گفت: «آرى» .
پس در ميان دو لشكر به مبارزه در آمدند و دو ضربه ردّ و بدل كردند . على عليه السلام ضربه اى بر او زد و به خاكش افكند . سپس از او روگرداند و كارش را تمام نكرد . يارانش به او گفتند: پس چرا كارش را نساختى؟
فرمود : «عورتش را در برابر من هويدا كرد و خويشاوندى ، موجب شد كه از او رو بگردانم ودانستم كه خداى عز و جل او را كشته است».
۱۵۸.المناقب ، ابن شهر آشوبـ به نقل از زيد بن على از پدرانش عليهم السلام ـ: دست على عليه السلام در جنگ اُحد ، شكست ، در حالى كه در دستش پرچم پيامبر خدا بود . پس پرچم از دستش افتاد و مسلمانان به حمايتش برخاستند تا پرچم را بگيرند . پس پيامبر خدا فرمود: «آن را در دست چپش بِنهيد كه او پرچمدار من در دنيا و آخرت است» .
و در نقل غير اوست: پس مقداد ، پرچم را برداشت و به على عليه السلام داد و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «تو پرچمدار من در دنيا و آخرتى» .