315
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1

۱۸۰.الإرشاد:چون احزاب و گروه هاى مشركان پراكنده شدند و از برابر مسلمانان عقب نشينى كردند ، پيامبر خدا به قصد بنى قريظه ، دست به كار شد و امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام را با سى نفر از خزرجيان به سوى آنان فرستاد و به او فرمود : «بنگر كه آيا بنى قريظه ، دژهاى خود را ترك كرده اند؟» .
على عليه السلام ، چون به نزديك باروهايشان رسيد ، از آنان دشنام شنيد . لذا به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله بازگشت و ايشان را باخبر كرد . پيامبر خدا فرمود : «رهايشان كن كه خداوند ، [ ما را] بر آنها چيره مى كند . همان كسى كه تو را بر عمرو بن عبدوُد چيره كرد ، تنهايت نمى گذارد . پس بِايست تا مردم به گِرد تو جمع شوند و تو را مژده باد به يارى الهى كه خداوند ، مرا از يك ماه پيش ، با افكندن ترسى [ در دل آنان ] يارى داده است» .
على عليه السلام مى گويد : مردم به گِرد من جمع شدند و حركت كردم تا به باروهايشان نزديك شدم . يهوديان از بالا نگريستند و چون مرا ديدند ، يكى از آنان فرياد كشيد : «قاتل عمرو به سوى شما آمد» . و ديگرى گفت : «بى گمان ، قاتل عمرو به شما رو آورد» و برخى از آنها اين را به فرياد به يكديگر مى گفتند و خداوند ، در دل هايشان ترس انداخت و شنيدم كه رجزخوانى چنين مى خواند :

على ، عمرو را كشت
على ، پرنده شكارى را شكار كرد .

على پشت را شكست
على ، كار را استوار كرد .

على ، پرده را دريد .
پس گفتم : سپاس ، خداى را كه اسلام را چيره ساخت و شرك را در هم كوبيد . آن گاه كه قصد بنى قريظه كردم ، پيامبر صلى الله عليه و آله به من فرمود : «با بركت خدا حركت كن كه خداوند ، سرزمين و خانه هايشان را به تو وعده داده است » . پس با يقين به نصرت خداى عز و جل حركت كردم تا آن كه پرچم را در ميان دژ ، در زمين فرو بردم .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
314

۱۸۰.الإرشاد :لَمّا انهَزَمَ الأَحزابُ ووَلَّوا عَنِ المُسلِمينَ الدُّبُرَ ، عَمِلَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَلى قَصدِ بَني قُرَيظَةَ ، وأنفَذَ أميرَ المُؤمِنينَ عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ عليه السلام إلَيهِم في ثَلاثينَ مِنَ الخَزرَجِ ، فَقالَ لَهُ : اُنظُر بَني قُرَيظَةَ هَل تَرَكوا حُصونَهُم !
فَلَمّا شارَفَ سورَهُم سَمِعَ مِنهُمُ الهجرَ ۱ ، فَرَجَعَ إلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فَأَخبَرَهُ ، فَقالَ : دَعهُم ، فَإِنَّ اللّهَ سَيُمَكِّنُ مِنهُم ، إنَّ الَّذي أمكَنَكَ مِن عَمرِو بنِ عَبدِ وَدٍّ لا يَخذُلُكَ ، فَقِف حَتّى يَجتَمِعَ النّاسُ إلَيكَ ، وأبشِر بِنَصرِ اللّهِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ قَد نَصَرَني بِالرُّعبِ بَينَ يَدَيَّ مَسيرَةَ شَهرٍ .
قالَ عَلِيٌّ عليه السلام : فَاجتَمَعَ النّاسُ إلَيَّ ، وسِرتُ حَتّى دَنَوتُ مِن سورِهِم ، فَأَشرَفوا عَلَيَّ ، فَحينَ رَأَوني صاحَ صائِحٌ مِنهُم : قَد جاءَكُم قاتِلُ عَمرٍو ، وقالَ آخَرُ : قَد أقبَلَ إلَيكُم قاتِلُ عَمرٍو ، وجَعَلَ بَعضُهُم يَصيحُ بِبَعضٍ ويَقولونَ ذلِكَ ، وألقَى اللّهُ في قُلوبِهِمُ الرُّعبَ ، وسَمِعتُ راجِزا يَرجُزُ :

قَـتَلَ عَلِيٌّ عَمـرا
صـادَ عَلِيٌّ صَـقْرا

قَصَمَ عَلِـيٌّ ظَـهرا
أبـرَمَ عَـلِيٌّ أمرا

هَتَكَ عَلِيٌّ سَترا
فَقُلتُ : الحَمدُ للّهِِ الَّذي أظهَرَ الإِسلامَ وقَمَعَ الشِّركَ . وكانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله قالَ لي حينَ تَوَجَّهتُ إلى بَني قُرَيظَةَ : سِر عَلى بَرَكَةِ اللّهِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ قَد وَعَدَكَ أرضَهُم ودِيارَهُم . فَسِرتُ مُستَيقِنا لِنَصرِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ حَتّى رَكَزتُ الرّايَةَ في أصلِ الحِصنِ . ۲

1.هو الخَنا والقبيحُ من القول (النهاية : ج ۵ ص ۲۴۵ «هجر») .

2.الإرشاد : ج ۱ ص ۱۰۹ ، كشف اليقين : ص ۱۵۸ ح ۱۷۰ ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۲۶۲ ح ۱۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 125913
صفحه از 644
پرینت  ارسال به