انسانى با چنين ويژگى ، از تظاهر به اسلام، سودى نخواهد برد ودر قيامت، كور محشور مى شود وسرنوشتى جز آتش دوزخ نخواهد داشت . اين بخش ، متون روايى و تاريخى بسيارى در اختيار خواننده مى نهد و افزون بر اين ، شمارى از سرسخت ترين مخالفان و دشمنان مولا و جمعى از منحرفان از ايشان و نيز قبايلى را كه بدو كين مى ورزيدند ، شناسانده است كه : «تُعرَفُ الأشياءُ بأضدادِها» .
اكنون نام على عليه السلام ، پس از نام پيامبر خاتم ، بلند آوازه ترين نام در تاريخ است و آموزه هايش چونان مشعلى فروزان بر معبر تاريخ . در اين بخش ، از تلاش هاى شگفت كسان بسيارى از آتشْ نهادانِ سيه دل كه در خاموش كردن اين مشعل پرفروغ بسى كوشيدند ، ياد شده است ، تا دانسته شود كه آنچه براى خدا و از آنِ خدا و در راه اوست ، زوال ناپذير است و چراغ ايزدى ، خاموشى نمى پذيرد :
« يُرِيدُونَ لِيُطْفِـئواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَ هِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَـفِرُونَ.۱مى خواهند نور خدا را با دهان هاى خويش خاموش سازند ، در حالى كه خداوند ، تمام كننده نور خويش است ، هر چند كافران را خوش نيايد» .
بخش شانزدهم : ياران و كارگزاران امام على
با اين بخش ، كتاب ، پايان مى پذيرد . اكنون خواننده پس از مطالعه پانزده بخش از كتاب و دستيابى به آگاهى هاى گسترده در ابعاد مختلف حيات سرشار از آموزه هاى بيدارى آفرين و انسان ساز و روشنى بخش على عليه السلام ، در اين بخش با شرح حال و چگونگى شخصيتِ شمارى از اصحاب و كارگزاران اميرمؤمنان ، به اجمالْ آشنا