419
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1

۲۵۱.تاريخ دمشقـ به نقل از ابن عبّاس ـ: در حالى كه با عمر بن خطّاب در يكى از كوچه هاى مدينه ، دست در دست هم مى رفتيم ، به من گفت : اى ابن عبّاس ! من رفيقت را مظلوم مى دانم . گفتم : اى امير مؤمنان ! پس حقّ غصب شده اش را به او بازگردان!
دستش را از دستم بيرون كشيد و از من دور شد و زير لب زمزمه اى كرد .
سپس ايستاد تا به او رسيدم . به من گفت : اى ابن عبّاس ! اين گونه مى بينم كه مردم ، رفيقت را كوچك شمردند .
گفتم : به خدا سوگند ، پيامبر خدا ، او را كوچك نشمرد ، آن گاه كه او را فرستاد و به او فرمان داد كه [ آيه هاى ]برائت را از ابو بكر بگيرد و بر مردم بخواند!
عمر ، ساكت شد .

ر . ك : ج8 ، ص 551 (عمر بن خطّاب) .
تاريخ دمشق : ج 42 ص 344 ـ 349.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
418

۲۵۱.تاريخ دمشق عن ابن عبّاس :بَينا أنَا مَعَ عُمَرَ بنِ الخَطّابِ في بَعضِ طُرُقِ المَدينَةِ ـ يَدُهُ في يَدي ـ إذ قالَ لي : يَابنَ عَبّاسٍ ، ما أحسِبُ صاحِبَكَ إلّا مَظلوما ! فَقُلتُ : فَرُدَّ إلَيهِ ظُلامَتَهُ يا أميرَ المُؤمِنينَ ! ! قالَ : فَانتَزَعَ يَدَهُ مِن يَدي ، ونَفَرَ مِنّي يُهَمهِمُ ، ثُمَّ وَقَفَ حَتّى لَحِقتُهُ ، فَقالَ لي : يَابنَ عَبّاسٍ ، ما أحسِبُ القَومَ إلَا استَصغَروا صاحِبَكَ . قُلتُ : وَاللّهِ مَا استَصغَرَهُ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله حينَ أرسَلَهُ وأمَرَهُ أن يَأخُذَ بَراءَةَ مِن أبي بَكرٍ فَيَقرَأَها عَلَى النّاسِ ! ! فَسَكَتَ . ۱

راجع : ج 8 ص 550 (عمر بن الخطّاب) .
تاريخ دمشق : ج 42 ص 344 ـ 349 .

1.تاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۳۴۹ ، شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۴۵ وفيه «ما استصغره اللّه » و ج ۱۲ ص ۴۶ وفيه «ما استصغره اللّه ورسوله» ، كنز العمّال : ج ۱۳ ص ۱۰۹ ح ۳۶۳۵۷ ؛ الدرجات الرفيعة : ص ۱۰۵ كلّها نحوه وراجع فرائد السمطين : ج ۱ ص ۳۳۴ ح ۲۵۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 112235
صفحه از 644
پرینت  ارسال به