505
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1

(7)

احاديث امامت

امام، كه به لحاظ واژه شناسى، همان «پيشرو، پيشتاز، سرپرست و پيشواى قوم و قبيله» است ، 1 بى گمان، در فرهنگ قرآنى و دينى، پيشواىِ امّت در ابعاد گونه گون و عهده دار اداره امور جامعه است. اين حقيقت را از جمله مى توان از دو نامه كه ميان مولا على عليه السلام و معاويه مبادله شده است، دريافت.
على عليه السلام در ضمن نامه اى دراز دامن، از جايگاه خود و اهل بيت عليهم السلام سخن مى گويد و وصايت و جانشينى خويش را از پيامبر خدا، يادآور مى شود. معاويه، در جواب به صراحت مى گويد:
محمّد ، مُبلّغى بود با رسالتِ رساندن كلام پروردگارش و بس!
معناى كلام معاويه اين است كه پيامبر خدا، نه پيشوا بود، نه زعيم، نه زمامدار سياسى، و نه... !
على عليه السلام در ردّ كلام معاويه، به صراحت مى نويسد:
«وَالَّذي أنكَرتَ مِن إمامَةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، زَعَمتَ أنَّهُ كانَ رَسولاً ولَم يَكُن إماماً ؛ فَإِنَّ إنكارَكَ عَلى جَميعِ النَّبِيّينَ الأَئِمَّةِ ، ولكِنّا نَشهَدُ أنَّهُ كانَ رَسولاً نَبِيّاً إماماً» . و آنچه از امامتِ محمّد صلى الله عليه و آله انكار كردى و پنداشتى كه او پيامبر بود و پيشوا

1.العين : مادّه «أمم» .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
504

عابدان، رضى الدين على بن طاووس حلّى، در اين باب، كتابى با عنوان اليقين باختصاص مولانا على عليه السلام بإمرة المؤمنين نگاشته است.
در اين احاديث نبوى ، از على عليه السلام گاه به «امير مؤمنان» و گاه به «امير نيكان» و نيز با عنوان «امير هر مؤمن، پس از وفاتم» ياد شده است. ۱ اين است كه امام حسن عليه السلام در متن قرارداد صلح خود ، شرط مى كند كه نبايد معاويه با عنوان «امير مؤمنان» ياد شود. ۲

1.ر . ك : ج ۲ ص ۶۹ (احاديث امارت). نيز ، ر . ك : اليقين باختصاص مولانا على عليه السلام بإمرة المؤمنين .

2.علل الشرائع : ص ۲۱۲ ح ۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 111397
صفحه از 644
پرینت  ارسال به