537
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1

شده كه متيقّن است آن را پيامبر صلى الله عليه و آله گفته است. ۱
و ذهبى در رساله خود گفته است :
حديث «هر كه من مولاى اويم ، پس على مولاى اوست» ، از متواترات است و قطعى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله آن را فرموده است و عدّه زياد و گروه هاى متفاوتى با طريق هاى صحيح و حَسَن و ضعيف و مردود ، آن را نقل كرده اند كه من آنها را مى آورم... . ۲
علّامه عبد الحسين امينى، حديث غدير را از صد و ده تن از صحابيان ، گزارش و در پايان، تأكيد نموده است كه آنچه او گزارش كرده، تمام آن چيزى نيست كه وجود دارد. ۳ محقّق فقيد، سيّد عبد العزيز طباطبايى رحمه اللهدر پانوشت اين سخن گفته است:
صحابيانى ديگر ـ جز آنان كه علّامه امينى معرّفى كرده ـ ، روايت غدير را گزارش كرده اند كه همه آنها را در كتاب على ضفاف الغدير ۴ ياد كرده ام.
در الغدير، فهرست بلندى از اقوال تابعيانى كه حديث غدير را نقل كرده اند نيز آمده است.
عالم جليل القدر، مدافع نستوه ولايت، مير حامد حسين هندى نيز بخش بزرگى از اثر بى مانندش، عبقات الأنوار را ويژه حديث غدير ساخته، سند آن را به تفصيلْ گزارش كرده و در نقد ديدگاه كسانى كه به عدم تواتر آن باور دارند، به تفصيل تمام، سخن گفته و نا استوارى اين ديدگاه را روشن ساخته است. ۵

1.البداية والنهاية : ج ۵ ص ۲۱۴ .

2.رسالة طرق حديث «مَن كنت مولاه فعلىٌّ مولاه» : ص۱۱ .

3.الغدير : ج ۱ ص ۱۴۴ ، طبع جديد.

4.اين كتاب ، حاصل حاشيه ها و استدراكات سيّد عبد العزيز طباطبايى رحمه الله بر الغدير بود كه به علّت فوت ايشان ، فرصت انتشار مستقل نيافت؛ امّا ظاهرا در طبع جديد الغدير ، پانوشت شده است. (م)

5.نفحات الأزهار : ج ۶ ص ۳۷۸ به بعد.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
536

عبارت ها، على عليه السلام را به ولايت و امامتْ منصوب ساخت، ترديدى روا نداشت. اگر كسانى گرانْ جانى كردند، به سبب محتوا و مفاد پيام نبود. آن گونه كسان، به لحاظ تيره جانى در اين كه اين حركتْ «وحيانى» باشد، سخن داشتند.
به هر حال، كسان بسيارى به محضر على عليه السلام شتافتند و «امارت و ولايت» وى را تهنيت گفتند. بدين سان ، روشن است كه در آن روزگاران، اين حقيقت، ترديدبَردار نبود. از جمله، كلام عمر بن خطّاب را بنگريد:
مباركت باد ، اى پسر ابو طالب! امروز، ولىّ هر مؤمن شدى. ۱
امّا پس از پيامبر خدا، رَوند طبيعى كارها دگرگون شد. كسانى جريان را وارونه ساختند و جامه خلافت را بر قامتى ديگر كشيدند . اينان ، هرگز در اين همه فضل ها و فضيلت ها، ترديدى روا نداشتند ؛ بلكه بهانه هايى ديگر تراشيدند. آنان پس از روزگارى كوشيدند كه از يك سو در «دلالت» اين حديث شريف بر امامت و ولايت، ترديد كنند و از ديگر سو، در «سند» آن.
متون بسيار و گونه گون اين حديث را در اين مجلّد ، آورده ايم. اكنون مى خواهيم بر پايه آن گزارش ها و ديگر آگاهى ها، با نگاهى به چگونگى محتوا، سند و دلالت حديث، اندكى از حقايق نهفته را درباره اين كلام بلند ، بنمايانيم.

1 . سند حديث

حديث غدير، از مشهورترين و بلندآوازه ترين احاديث نبوى است و بسيارى از محدّثان و عالمان، بر استوارى و بلكه بر تواتر آن، تأكيد كرده اند. ۲ ابن كثير مى گويد:
حديث «هر كه من مولاى اويم، پس على مولاى اوست»، چنان به تواتر نقل

1.ر . ك : ج ۲ ص ۲۷۷ (تبريك رهبرى) .

2.ر . ك : نفحات الأزهار : ج ۶ ص ۳۷۷ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 111313
صفحه از 644
پرینت  ارسال به