البتّه روشن است كه واژه «مولا» بار معنايى گسترده اى دارد؛ ۱ امّا از معانى مختلف آن، جز آنچه را ياد شد، نمى توان در اين مورد ، مراد دانست.
واژه «مولا» در ادبيات عرب
پژوهش در متون كهن ادبى، لغوى و تفسيرى، نشانگر آن است كه از معانى روشن «مولا» : سرپرست، شايسته تر براى تصرّف در امور، و اولى در زعامت و ولايت است. برخى از مواردى را كه در آنها «مولا» بدين معنا به كار رفته، مى آوريم :
ابو عبيده مَعمَر بن مثنّى، در تفسير كلمه «مولاكم» در آيه 15 از سوره حديد : « ...مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِىَ مَوْلَـكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ؛جايگاهتان آتش است. آن ، سزاوار شماست و چه بد فرجامى است!» نوشته است :
به شما سزاوارتر است. ۲
او اين تفسير را با شعرى از ادب جاهلى استوار كرده است . شعر مورد استشهاد او از لبيد ، صاحب يكى از «معلّقات سبع» است :
فغدت كلا الفرجين تحسب أنّه
مولى المخافة خلفها وأمامها .
ماده گاو وحشى چنان بترسد كه پندارد
صاحبِ سگان شكارى، هم در پيش روى اوست و هم در پس او.
شارحان معلّقات سبع ، در اين بيت ، «مولى» را به معناى «اختياردار» و «صاحب» گرفته اند و شعر را بر اين اساس، معنا كرده اند. ۳
ابو زكريّا يحيى بن زياد بن عبد اللّه ، معروف به فرّاء، اديب و مفسّر بزرگ كوفى،
1.ر . ك : الغدير : ج ۱ ص ۶۴۱ كه معانى مختلف «مولا» را برشمرده است.
2.مجاز القرآن : ج ۲ ص ۲۵۴ .
3.شرح المعلّقات السبع ، ابو عبد اللّه حسين بن احمد زوزنى : ص ۲۱۰ ، شرح القصائد السبع الطوال الجاهليّات ، ابو بكر محمّد بن قاسم الأنبارى : ص ۵۶۵ـ۵۶۶ .