نبرد با من است.
آيا مى توان گفت كه پيامبر صلى الله عليه و آله اين همه تمهيد و تأكيد را معمول مى دارد تا بگويد : «على را دوست داشته باشيد»؟!
پيامبر صلى الله عليه و آله مى داند كه كسانى اين حقيقت را برنخواهند تابيد و رويارويى خواهند كرد و كسانى نيز جبهه خواهند گرفت. اين همه تأكيد و تنبّه، براى همين است.
آن گاه پس از ابلاغ، به گونه اى ديگر تأكيد مى كند :
قيامت در پيش است و من به زودى خواهم رفت ؛ امّا نگران پس از خودم كه چه خواهيد كرد. هان! بر كنار حوض در انتظارم كه چگونه بر من وارد خواهيد شد.
سلام خدا بر او كه در نهايت استوارى و كارآمدى و كارسازى، پيام الهى را بر مردمان خواند و حقّ «حق» را ادا كرد! سلام خدا بر او كه با غمى بر سينه ـ برخاسته از آنچه مى دانست ـ و با دغدغه اى از موضع ها و گفته ها و جريان سازى ها، پيام ولايتِ علوى را آورد و حرمت حق را پاس داشت! درود خدا بر او و بر كسانى كه راه او را پيمودند و جان خود را فداى او نمودند!
3 . تاج نهادن بر سر على در روز غدير
اين ، پيامبر صلى الله عليه و آله است كه عمامه اش را بر سر على عليه السلام مى نهد تا بر شكوه و جلال مراسم بيفزايد، كه حقيقتا نورى بر نور است.
پيامبر صلى الله عليه و آله از بلنداى جايگاهى كه براى ابلاغ حق، سامان داده بودند، فرود مى آيد و سبُك بال از اين كه پيامِ حق را گزارده است، در حلقه مردمان قرار مى گيرد و مردمان، بر گرد او حلقه مى زنند.
بى گمان، آنچه بر دل ها مى گذرد، گونه گون است : چه شد؟ چه بود؟ على و جانشينى پيامبر خدا؟! كم نبودند كسانى كه آن همه تأكيد و تنبّه و تصريح پيامبر صلى الله عليه و آله