595
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1

۳۶۲.كتاب من لايحضره الفقيهـ به نقل از جابر بن عبد اللّه انصارى ـ: على عليه السلام در بَراثا ۱ در بازگشت از نبرد با خوارج، براى ما كه در حدود صد هزار مرد بوديم، نماز گزارد. پس مردى نصرانى از دِيْر خويش پايين آمد و گفت : فرمانده اين سپاه كيست؟
گفتيم : اين [ شخص است].
پس به على عليه السلام رو كرد و سلام داد و گفت : اى سرور من! تو پيامبرى؟
فرمود : «نه. پيامبر، سرور من بود و درگذشت».
گفت : پس تو، وصىّ پيامبرى؟ فرمود : «آرى».
سپس امام عليه السلام به او فرمود : «بنشين. چه شد كه اين را پرسيدى؟».
گفت : من اين دِير را به دليل وجود اين محل ساختم كه براثا باشد. در كتاب هاى نازل شده [از سوى خدا]، خوانده ام كه در اين مكان و با اين جمعيّت، كسى جز پيامبر يا وصىّ پيامبر ، نماز نمى خوانَد و من آمده ام تا مسلمان شوم.
پس مسلمان شد و با ما به كوفه درآمد. على عليه السلام به او فرمود : «چه كسى اين جا نماز خوانده است؟».
گفت : عيسى بن مريم و مادرش.
على عليه السلام فرمود : «آيا تو را از كسى كه اين جا نماز خوانده است، باخبر سازم؟».
گفت : آرى.
فرمود گفت : «[ ابراهيم] خليل».

1 / 6 ـ 2

وصايت على از سوى خداست

۳۶۳.امام صادق عليه السلام :چون پيامبر خدا به قُدَيْد ۲ رسيد، به على عليه السلام فرمود : «اى على! من از پروردگارم خواستم كه ميان من و تو، پيوند دوستى ايجاد كند و كرد. از پروردگارم خواستم كه مرا با تو برادر كند و كرد. نيز از پروردگارم خواستم كه تو را وصىّ من قرار دهد، كه قرار داد».
پس دو مرد قريشى گفتند : به خدا سوگند ، براى ما يك مَن خرما در مشكى كهنه، از آنچه محمّد از پروردگارش خواست، خوشايندتر است. آخر چرا از پروردگارش فرشته اى نخواست كه در برابر دشمنش يارى اش دهد، يا گنجى نخواست كه بدان از تنگ دستى برهد؟! به خدا سوگند، او را به حق و باطلى نخوانده، مگر آن كه اجابتش كرده است.
پس خداوند پاك و متعال ، نازل كرد : «مبادا تو، بخشى از آنچه را به تو وحى مى شود، وا نهى و سينه بدان تنگ دارى!» تا پايان آيه ۳ .

1.بَراثا ، محلّه اى در كنار بغداد و مقابل كَرْخ است و پيش از بناى بغداد ، روستايى بود كه مى گفتند على عليه السلام در حركت به نهروان براى نبرد با خوارج ، از آن گذشته و در مسجدش نماز خوانده است (معجم البلدان : ج ۱ ص ۳۶۲) .

2.قديد ، نام مكانى در نزديكى مكّه است (معجم البلدان : ج ۴ ص ۳۱۳) .

3.هود، آيه ۱۲. بقيّه آيه چنين است : «كه مى گويند : چرا گنجى بر او فرستاده نشد، يا فرشته اى با او نيامد؟ تو فقط هشدار دهنده اى و خدا بر هر چيزى وكيل است» .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
594

۳۶۲.كتاب من لا يحضره الفقيه عن جابر بن عبد اللّه الأنصاري:صَلّى بِنا عَلِيٌّ عليه السلام بِبَراثا ۱ بَعدَ رُجوعِهِ مِن قِتالِ الشُّراةِ ۲ ونُحنُ زُهاءُ مِائَةِ ألفِ رَجُلٍ ، فَنَزَلَ نَصرانِيٌّ مِن صَومَعَتِهِ فقَالَ : مَن عَميدُ هذَا الجَيشِ ؟ فَقُلنا : هذا ، فَأَقبَلَ إلَيهِ فَسَلَّمَ عَلَيهِ فَقالَ : يا سَيِّدي أنتَ نَبِيٌّ ؟ فَقالَ : لا ، النَّبِيُّ سَيِّدي قَد ماتَ ، قالَ : فَأَنتَ وَصِيُّ نَبِيٍّ ؟ قالَ : نَعَم ، ثُمَّ قالَ لَهُ : اِجلِس كَيفَ سَأَلتَ عَن هذا ؟ قالَ : أنَا بَنَيتُ هذِهِ الصَّومَعَةَ مِن أجلِ هذَا المَوضِعِ وهُوَ بَراثا ، وقَرَأتُ فِي الكُتُبِ المُنزَلَةِ أنَّهُ لا يُصَلّي في هذَا المَوضِعِ بِهذَا الجَمعِ إلّا نَبِيٌّ أو وَصِيُّ نَبِيٍّ وقَد جِئتُ اُسلِمُ . فَأَسلَمَ وخَرَجَ مَعنا إلَى الكوفَةِ، فَقالَ لَهُ عَلِيٌّ عليه السلام : فَمَن صَلّى هاهُنا؟ قالَ: صَلّى عيسىَ بنُ مَريَمَ عليه السلام واُمُّهُ ، فَقالَ لَهُ عَلِيٌّ عليه السلام : أَفَاُخبِرُكَ مَن صَلّى هاهُنا ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : الخَليلُ عليه السلام . ۳

1 / 6 ـ 2

وِصايَتُهُ مِنَ اللّهِ

۳۶۳.الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله لَمّا نَزَلَ قُدَيدَ ۴ قالَ لَعَلَيٍّ عليه السلام : يا عَلِيُّ ، إنّي سَأَلتُ رَبّي أن يُوالِيَ بَيني وبَينَكَ فَفَعَلَ ، وسَأَلتُ رَبّي أن يُؤآخِيَ بَيني وبَينَكَ فَفَعَلَ ، وسَأَلتُ رَبّي أن يَجعَلَكَ وَصِيّي فَفَعَلَ .
فَقالَ رَجُلانِ مِن قُرَيشٍ : وَاللّهِ لَصاعٌ مِن تَمرٍ في شَنٍّ ۵ بالٍ أحَبُّ إلَينا مِمّا سَأَلَ مُحَمَّدٌ رَبَّهُ ، فَهَلّا سَأَلَ رَبَّهُ مَلَكا يَعضُدُهُ عَلى عَدُوِّهِ ، أو كَنزا يَستَغني بِهِ عَن فاقَتِهِ ، وَاللّهِ ما دَعاهُ إلى حَقٍّ ولا باطِلٍ إلّا أجابَهُ إلَيهِ ، فَأَنزَلَ اللّهُ سُبحانَهُ وتَعالى : «فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَ ضَآئِقٌ بِهِ صَدْرُكَ» ـ إلى آخِرِ الآيَةِ ـ ۶ . ۷

1.بَرَاثا : محلّة كانت في طرف بغداد في قبلة الكرخ ، وكانت قبل بناء بغداد قرية يزعمون أنّ عليّاً مرّ بها لمّا خرج لقتال الحروريّة بالنهروان ، وصلّى في مسجدها (معجم البلدان : ج ۱ ص ۳۶۲) .

2.هم الخوارج الذين خرجوا عن طاعة الإمام وإنّما لزمهم هذا اللقب ، لأنّهم زعموا أنّهم شروا دنياهم بالآخرة ـ أي باعوها ـ أو شروا أنفسهم بالجنّة (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۹۵۰ «شرى») .

3.كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۲۳۲ ح ۶۹۸ ، تهذيب الأحكام:ج۳ ص۲۶۴ ح۷۴۷ وراجع المناقب لابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۶۴ .

4.قُدَيد : اسم موضع قرب مكّة (معجم البلدان : ج ۴ ص ۳۱۳) .

5.الشَّنّ : الخَلَقُ من كلّ آنية صُنعت من جلد ، وجمعها شِنان (لسان العرب : ج ۱۳ ص ۲۴۱ «شنن») .

6.هود : ۱۲ وبقيّتها : «أَن يَقُولُواْ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَآءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَآ أَنتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ وَكِيلٌ» .

7.الكافي : ج ۸ ص ۳۷۸ ح ۵۷۲ عن عمّار بن سويد .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 112210
صفحه از 644
پرینت  ارسال به