11
مجله محدث شماره 14




گامی به سوی نور













گامی به سوی نور



(نمونه پرسش و پاسخهای واحد پاسخگویی
به پرسشهای حدیثی)


سید محسن موسوی آملی


راههای انس با خدا، چیست؟


راه انس با خدای متعال که یگانه راه نیز هست، آن است که انسان همواره به یاد او باشد. البته به یاد خدا بودن، همان مفهومی که در متون دینی از آن با عنوان «ذکر» یاد میشود و چنان که در پی اشاره خواهیم کرد به صورتهای مختلفی جلوهگر میگردد. انسان میتواند با بهرهگیری از ظرفیت و تنوّع جلوههای یاد خدا، در هر حالتی و در هر مکان و زمانی با پروردگار خود رابطه برقرار نماید و به حضورش بار یافته و با او همنشینی کند که خود فرموده است: «انا جَلیسُ من جالَسَنِی؛ من همنشین آن کس هستم که با من همنشینی کند». («اقبال الأعمال» ج3، ص 174).
دیگر فرموده حضرت پروردگار در حدیث قدسی نیز محدودیتهای زمانی و مکانی و حالتهای مختلف را برداشته و آن جا که خطاب به بندهاش میفرماید: «هر گاه مرا یاد کردی، من همراه توام؛ أنا مَعکَ اذا ذَکَرتَنی» («کنزالعمّال»، ح 5847).
البته برای بار یافتن به حریم الهی و انس گرفتن با او، باید قلب را آماده ساخت. چون این مهمانی و همنشینی و مجلس انس، در حرم الهی که دل انسان است تشکیل میشود. «اَلقَلبُ حَرمُ اللهِ، فَلا تُسکِن حَرَمَ اللهِ غَیرَ اللهِ؛ دل، حرم خداست. در حرم خدا، جز خدا را ساکن مساز» («جامع الأخبار»،ص28). هر چند برای گشودن دروازه دل نیز نخست به کلید «ذکر خدا» نیازمندیم. چنان که امام علی(ع) فرموده است: «اَلذِّکرُ، مِفتاحُ الاُنسِ؛ ذکر و یاد خدا، کلید انس است» («غررالحکم و دررالکلم»،ح541). و نیز در سخنی دیگر کسی را که همواره ذکر خدا میگوید و به یاد اوست، انسگیرنده با خدا معرفی کرده است: «ذاکِرُ الله مُوانِسُهُ» («غرر الحکم و درر الکلم»، ح 516).
یادآوری این نکته لازم مینماید که هر عملی که یاد خدا در آن جلوهگر باشد، در حیطه ذکر وارد میشود. بنا بر این افزون بر ذکرهای زبانی و نماز خواندن و دعا کردن و ... حتی پرهیز عملی از گناهان و سیر به سوی طاعت خداوند، از جمله جلوههای ذکر و یاد خدا و شیوههای انس گرفتن با پروردگار محسوب میشوند. چنان که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرموده است: «هر که از خواری گناه به سربلندی طاعت درآید، خداوند انیس او میشود («بحارالأنوار»، ج 75، ص 359).
نکته پایانی این که شالوده همه کارهایی که در یاد خدا در زندگی انسان ظهور دارد و موجب انس او با خدا میگردد، ایمان به خدا و اعتقاد قلبی اوست. امام صادق(ع) فرموده است: «خداوند، راهی به نام ایمان را در دل هر مؤمنی قرار داد که با وجود آن به آرامش و انس دست یابد؛ آن گونه که اگر بالای قلّه کوهی باشد، احساس تنهایی نکند («بحارالأنوار»، ج 75، ص 359).

ارتباط و انس با خدا، چه آثار و فوایدی دارد؟

پیش از پاسخ به پرسش فوق، این نکته شایان توجّه است که میزان اهمیّت و ارزش برقراری ارتباط، بستگی به اهمیّت و ارزش کسی دارد که با او ارتباط برقرار میکنیم. هر چه شخص مورد نظر، از ارزش و جایگاه معنوی برتری برخوردار بوده و تأثیرگذارتر باشد، ارتباط با وی، مهمتر و باارزشتر تلقی شده و از نظر آثار و فواید نیز، بهرههای فراوانتری به همراه خواهد داشت.
یکی از مهمترین دغدغههای انسان، احساس تنهایی و هراس از آن است. انسان، در کشاکش روزگار همواره از تنها و بدون همدم و مونس ماندن، واهمه دارد. در این میان خداوند، آماده است تا بهترین مونس انسان باشد و در پی انسگیری آدمی با او، وی را از همه ترسها و وحشتهای ناشی از تنهایی برهاند. امام علی(ع) در دعایی چنین عرضه میدارد. «خدایا! تو با دوستان خود انیسترینی. اگر غربت و تنهایی، آنان را به وحشت اندازد، یاد تو همدم و مونس آنان است» («نهج البلاغه»، خطبه327).
و به راستی که خداوند، بهترینِ بهره را در نتیجه انس با خود، به انسان عطا میکند. چه راست فرموده است پیامبر اکرم(ص): لا یَستَوحِشُ من کانَ اللهُ انیسَهُ؛ هر که خدا همدم و مونس او باشد، دل پریشان و نگران نمیشود. («مشکاة الأنوار»، ص125)
یکی دیگر از فواید انس با خداوند، رضایت از او و رضایت به دادهها و ندادهها و رضایت به کردار و گفتار اوست. چنان که در روایت است: «من أنسَ بِحَبیبٍ قبِلَ قولَهُ و رَضیَ فِعلَهُ؛ هر کس با دوستی انس گیرد، سخنش را میپذیرد و به کردارش خشنود خواهد بود («ارشاد القلوب»، دیلمی، ج 1، ص 73).
پس یکی از برکات انس انسان با خدا، رضایت از زندگی خود و رضایت به قضا و قدر الهی است که خود سرچشمه بسیاری از بهرهها و برکات است.
فایده دیگری که انس با خدا دارد، این است که انسان را از خو گرفتن و انس با غیر او بینیاز میسازد. چه این که انسان در پی انس با خدا، بهترین انس را با بهترین مونس به دست میآورد. او، همدمی است که هیچ گاه انسان از انس با او خسته نمیگردد و همواره در پیِ شرکت در محفل او است. او، هیچ زمانی همدمش را نمیآزارد و هر چه مهربانی است به وی ارزانی میدارد، بلکه در هر مکان و هر زمانی که انسان بخواهد، آماده انسگیری با او است. بنا بر این با وجود چنین انیسی، انسان درمانده و نیازمند به انس، با دیگرانی نیست که تنها در زمان و مکان و شرایط خاصی حاضر به انسگیری با او هستند. حدیث زیر از امام عسکری(ع) ناظر به همین نکته است که بیان شد. فرمود: «هر که با خدا انس گیرد، با غیر او خو نگیرد (یعنی به انس با دیگران قناعت نمیکند)» («الدرة الباهرة»، ص 43).


خداوند، با چه کسانی انس میگیرد؟
خداوند، با همه بندگان خود انس میگیرد. به عبارت روشنتر: خداوند، خواهان انس با همه بندگان خود است، بویژه با کسانی که آنها خود مشتاق انس و الفت با خدا باشند که خود فرمود: «به ازای یک قدم به پیش آمدن بنده، من دهها قدم، پای پیش مینهم و هر که آهسته به سویم آید، من شتابان به سویش میروم» («کنزالعمّال»، ح 1133).
خداوند، در ایجاد ارتباط و انس با بندگانش، به صورت گزینشی عمل نکرده و صلای عمومی در داده است. از این رو، راه انس با او، برای همگان باز بوده و خداوند، منتظر دیدار و انس با هر کسی است که به ایمنگاه رحمت او، پناه آورد.
در این جا به گزیده ای از آنچه در احادیث خاندان عصمت و هدایت(ع) در رابطه با انس خدا با اقشار مختلف مردم، به چشم می خورد اشاره ای می کنیم.
* خداوند، مونس خواستاران انس با خود است؛ یا أنیسَ المُریدینَ («المصباح»، کفعمی، ص253).
* خداوند، مونس یادکنندگان خود است؛ یا أنیس الذّاکرینَ («بحار الأنوار»، ج91، ص395).
* خداوند، مونس غریبان است؛ یا أنیسَ کُلِّ غَریبٍ («المصباح»، کفعمی، ص377).
* خداوند، مونس آنانی است که مونسی ندارند؛ یا أنیسَ مَن لا أنیسَ لَهُ («المصباح»، کفعمی، ص 254).
* خداوند، مونس آنان است که عوالم مختلف، آنان را به وحشت انداخته است، أنتَ المُونِس لَهُم حیثُ أوحَشَتْهُمُ الْعَوالِمُ («بحارالأنوار»، ج95، ص226).
*خداوند، مونس از گناه خستگانی است که برآنند به عزّت طاعت درآیند؛ من خَرجَ مِن ذُلِّ المَعصِیَةِ الی عِزِّ الطّاعَةِ آنَسَهُ اللهُ بِغَیرِ أنیسٍ («کنزالفوائد»، ص56).
* خداوند، بهترین مونس تنهایی ماست؛ یا خَیرَ مَن آنستُ بِهِ وَحدَتِی («اقبال الأعمال»، ج2، ص141).
* خداوند، مونس هر وحشت زده و تنهایی است؛ یا مونِس کلَّ مُستوحشٍ («اقبال الأعمال»، ج2، ص53).


معنا و مفهوم عبادت خدا، چیست؟
عبادت خدا، به معنای پرسش خدای یگانه، به جای آوردن طاعت او و گام برداشتن در مسیر کسب رضایت او است. عبادت خدا، راه رستگاری، نردبان برتری، شیوه عشقبازی با خدا، محکمترین دستاویز دستیابی به خوشبختی است. عبادت خدا، وسیلهای برای ارتباط با خدا و اعلان بندگی او و کرنش در برابر اوست.
عبادت خدا، هر عملی است که در آن رضایت خدا در نظر باشد. عبادت خدا، هر گفته، نوشته، خواستهای است که به نیت خدا صورت پذیرد، هر عملی که برای زنده کردن حق و میراندن باطل و در راه بزرگداشت خدا و پیامبر و رسولان راستین و گرامیداشت دین به انجام رسد.
عبادت خدا، جلوههای گوناگونی دارد. امّا برخی افراد به اشتباه، عبادت را فقط در گونهای خاص خلاصه میکنند. مثلاً بعضیها فقط نماز و روزه و مانند آن را عبادت میدانند و در مقابل گروهی دیگر، عبادتهای ظاهری را کمارزش دانسته و به راهی دیگر رفته و میگویند: عبادت به جز خدمت خلق نیست. آری، همه اینها که برگفتهاند در شمار عبادت است، همان گونه که اعمال دیگری نیز عبادت است.
باید دانست که گوهر عبادتها یکی است و آن با خدا و برای خدا بودن است، ولی ظهور آن به گونههای مختلفی بوده و در زمینههای متفاوتی به بار مینشیند. وقتی به روایات اهلبیت(ع) مینگریم در مییابیم که گاه امام علی(ع)، اندیشیدن در نعمتهای الهی را عبادتی نیکو دانسته («غرر الحکم و درر الکلم»، ح 1147) و گاه پیامبر اکرم(ص)، جستجو در راه کسب حلال را نُه دهم عبادتها برشمرده است («معانی الأخبار»، ص 367). زمانی پیامبر رحمت(ص)، داشتن گمان نیکو به خدا را از جمله عبادات به حساب آورده («الدرّة الباهرة»، ص 18) و زمانی دیگر امام صادق(ع)، نگاه مهرآمیز به پدر و مادر را عبادت خدا دانسته است («تحف العقول»، ص 46). آری، همه اینها که گفتهاند و هر چه از گفتار، کردار و پندار که در راه جلب رضای الهی به انجام رسد، عبادت خداست.
نکتهای که بیان آن به جاست این که اگر انسان، خود را در مسیر تربیت الهی قرار دهد، میتواند همه کارهایش حتّی کارهای مباح و امور روزمرّه زندگی را تبدیل به عبادت کند. عبادت، به معنای عام کلمه، حصار ظاهر را می شکند و در هر قالبی جای می گیرد؛ از صف نماز جماعت تا جبهه جنگ، از زندگی خانوادگی تا فعالیت اقتصادی، از ایستادن پشت ابزارکار تا نشستن پشت میز درس و مطالعه و ... همه می توانند به وجه عبادی انجام شوند و تجلیگاه عالم قدس باشند.
از این روست که پیامبر گرامی اسلام(ص) به اباذر فرموده است: «لِیَکُن لَکَ فی کُلِّ شَیءٍ نِیَّةً صالِحَةً حتّی فی النَّومِ وَالأکلِ؛ باید برای تو در همه چیزها نیتی شایسته باشد حتی در خوابیدن و خوردن («مکارم الأخلاق»، ص 464).


چرا باید خدا را عبادت کرد؟ آیا او به عبادت بندگان خود، احتیاج دارد؟

خداوند، بینیاز مطلق است و به هیچ چیز و هیچ کس، محتاج و نیازمند نیست، بلکه همه چیز و همه کس، به او نیازمندند. خداوند، توانا و توانگر است و آفریننده توانایی و توانگری.
خداوند، به عبادت و طاعت ما نیازمند نیست. زیرا هرگونه نیازی برای خداوند، نقص و کمبود به حساب میآید و هرگونه نقص، از خداوند به دور بوده و او از هر نقص و کمبودی مبرّاست. ما بندگان خدا، باید نیک بدانیم که اگر همه مخلوقات به خدا کافر گردند و از عبادت او سر باز زنند، بر دامن کبریایی او گردی ننشیند که خود از زبان پیامبرش موسی(ع) فرموده است: «اگر شما و همه کسانی که در زمیناند، کفر بورزید [زیانی به خدا نمی رساند] بیگمان که خدا بینیاز و ستوده است». (سوره ابراهیم، آیه 8).
عبادت ما به درگاه خدا، در حقیقت نیازی است که ما به ذات احدیّت داریم نه نیازی که او به ما یا عبادت ما دارد که باز فرموده است: «یا أیُّهَا النّاسُ أنتُم الفُقَراءُ إلَی اللهِ وَاللهُ هُوَ الغَنّی الحَمیدُ؛ هان ای مردم، شمایید نیازمندان به خدا و خداست همان بینیاز ستوده» (سوره فاطر، آیه 15).
اما از آن جا که خداوند، کمال بیانتهاست، انسان کمالجو، ناگزیر است خود را به آن منبع پایانناپذیر همه خوبیها و کمالها، نزدیک و نزدیکتر سازد. عبادت خدای سبحان ـ البته به معنای وسیع آن و نه فقط در قالب نماز و روزه و ... ـ تلاشی است برای تحقّق بخشیدن نزدیکی و تقرب انسان به خدایش.
امام رضا(ع) در تبیین فلسفه عبادت میفرماید: «مردم، یاد خدا را فراموش نکنند و آداب او را وا نگذارند و از اوامر و نواهی او غافل نشوند، چه این که درستی و قوام آنان در این است. در حالی که اگر بدون تعبّد به حال خود رها میشدند، پس از مدّتی دلهایشان سرد و سخت میشد. («عیون أخبار الرضا(ع)»، ج2،ص203).
بنا بر این درحقیقت، سود و بهره عبادت انسان، در دنیا و آخرت به خود او باز میگردد و از نتیجه عبادت خود، در امور مادّی و معنوی استفاده خواهد کرد. در حدیثی قدسی از زبان امام صادق(ع) وارد شده است: «یا عبادی الصِّدّیقینَ تَنَعَّمُوا بِعِبادَتِی فِی الدُّنیا فَإنَّکُم تَتَنَعَّمُونَ بِها فِی الآخِرَةِ؛ ای بندگان راستین من! در دنیا به عبادت من متنعّم شوید؛ زیرا که در آخرت به وسیله آن بهره میگیرید» («الکافی»، ج2، ص83)




مجله محدث شماره 14
10




معاونت فرهنگي و ارتباطات مؤسسه













معاونت فرهنگي و ارتباطات مؤسسه





سالنامه های حدیثی 1387 منتشر شد

انسجام اسلامی از راه ارتباطات علمی




سالنامه های حدیثی 1387 منتشر شد

سالنامه حدیثى نور 1387
سالنامه حدیثى نور، دریچه‏اى است كوچك به جهان پر فروغ سخنان خاندان نور(ع) كه به اندازه توان، مشتاقان را با فرهنگ و اطلاعات حدیثى آشنا مى‏كند. امید مى‏بریم معصومان پاك(ع) با نظر قبول به این مجموعه بنگرند و مشتاقان نیز از آن بهره كافی ببرند. توجه به چند نكته، استفاده بهتر از این مجموعه را در پى خواهد داشت:
1. براى هر روز، حدیثى متناسب نقل شده است. به مناسبت نامگذاری 19 اردیبهشت به «روز بزرگداشت شیخ كلینی(ره)»، احادیث سالنامه، همه از كتاب«كافی» انتخاب شده است.
2. به اعمال عبادى و نیایش‏هاى ویژه برخى از روزها اشاره شده است. این مطالب برگفته از منابع حدیثى شیعه است.
3. از ویژگى‏هاى دیگر این مجموعه مى‏توان به ارائه این اطلاعات اشاره كرد: اوقات شرعى تهران در ذیل صفحات هر روز، اوقات شرعى اصفهان، اهواز، تبریز، شیراز، قم، و مشهد در پایان سالنامه.
4. ارائه مجموعه‏اى از آگاهى‏هاى لازم در باره كلینی و كتاب «كافی»، در پایان سالنامه.

سالنامه نور ویژه مدیران 1387
سالنامه نور ویژه مدیران، مجموعهای است فرهنگی كه با هدف الگوگیری از فرهنگ و سیره اهل بیت(ع) سامان یافته است. این مجموعه با بهره گیری از منابع حدیثی و با هدف خدمترسانی هرچه بیشتر به مردم و تكریم آنان و ترویج معارف اهل بیت(ع) در میان مدیران و كارگزاران نظام، تدوین شده و از ویژگیهای ذیل برخوردار است:
1. اشاره به رویدادهای شمسی، قمری و میلادی در هر روز.
2. در هر روز، حدیثی متناسب با موضوعات مرتبط با مدیر و مدیریت نقل شده است.
3. در آغاز هر هفته، جدول برنامهریزی و زمانبندی هفته جاری با عنوان «هفته در یك نگاه» ترسیم شده است.
4. در پایان هر هفته، گفتارهایی در زمینه اخلاق مدیریت درج شده است. اغلب این مطالب از كتاب دانشنامه امیرالمؤمنین(ع) تألیف آیة الله ریشهری انتخاب و بازنویسی شده است.
5 . ویژگی دیگر این مجموعه، ارائه این اطلاعات است: درج اوقات شرعی در ذیل صفحات هر روز و همچنین برخی پایگاههای اینترنتی مفید علمی، اداری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، خبری، و... در بخش پیوست سالنامه.



انسجام اسلامی از راه ارتباطات علمی

پانزده نفر از استادان علوم انسانی و اسلامی در دانشگاههای اندونزی، از مؤسسه علمی- فرهنگی دار الحدیث قم بازدید كردند.
به گزارش خبرنگار محدّث، این گروه برای شركت در دوره كوتاه مدت معارف اسلامی، به دعوت مركز جهانی علوم اسلامی، به ایران آمدهاند. استادان اندونزیایی در نشستی با حضور مسئولان دار الحدیث، از برنامههای پژوهشی و آموزشی این مؤسسه آگاه شدند.
مدیر امور آموزشی دانشكده علوم حدیث، حجة الاسلام و المسلمین محمدتقی سبحانینیا، در سخنانی در این نشست، ضمن معرفی دار الحدیث گفت:« وحدت اسلامی، اقتضا میكند كه مسلمانان در محیط های علمی، در كنار یكدیگر حضور جدّیتری داشته باشند تا زمینه رفع برخی اختلافها فراهم گردد».
وی، برنامهریزی برای پذیرش دانشجویان كشورهای دیگر در دانشكده علوم حدیث را از برنامههای آینده این مؤسسه اعلام كرد.
در این نشست كه معاون پژوهشی پژوهشكده علوم و معارف حدیث نیز حضور داشتند، استادان دانشگاههای اندونزی به طرح پرسشهایی محتوایی در باره احادیث اسلامی پرداختند.
این گروه، سپس از بخشهای مختلف پژوهشی و آموزشی دار الحدیث، بازدید كردند.
چندی است كه مركز جهانی علوم اسلامی، چنین دورههایی را برای دانشجویان و استادان علوم اسلامی از كشورهای مختلف دنیا، در قم برگزار میكند. از اهداف اعلام شده این دورهها، ارتقای سطح علمی فراگیران در زمینه معارف اسلامی و فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و تقویت انسجام اسلامی در میان ملتهای مسلمان است.
در فهرست نام استادان اندونزیایی، رشتههایی كه به تدریس در آنها مشغول هستند، این گونه آمده است: تفكر اسلامی، تصوف اسلامی، فلسفه، تربیت اسلامی، جامعهشناسی و دینشناسی.
جمهوری اندونزی، با بیش از 220 میلیون نفر جمعیت، 5/76 درصد مسلمان دارد. این كشور از نظر مساحت، پانزدهمین كشور جهان و از نظر جمعیت، چهارمین كشور است و به شكل جمهوری چند حزبی با دو مجلس قانونگذاری اداره میشود.



  • نام منبع :
    مجله محدث شماره 14
    تاريخ انتشار :
    دی 1386
    سردبیر :
    هادی ربانی
تعداد بازدید : 12541
صفحه از 14
پرینت  ارسال به