3
مجله محدث شماره 14




تحقیق«الكافی» در مراحل نهایی است
















تحقیق«الكافی» در مراحل نهایی است




مدیر گروه احیا و تصحیح:

تحقیق«الكافی» در مراحل نهایی است

به گفته محمدحسین درایتی، مدیر گروه احیا و تصحیح در پژوهشكده علوم حدیث، كار تحقیق كتاب «الكافی»، در آستانه برگزاری كنگره بین المللی ثقة الاسلام كلینی، در مراحل نهایی قرار دارد.
وی، تحقیق «الكافی» و تصحیح شروح و حواشی آن را محورهای اصلی پژوهشهای گروه احیا و تصحیح، در حال حاضر عنوان كرد و مراحل تحقیق «الكافی» را به این شرح ارائه كرد: 1. شناسایی نسخههای خطّی و اولویتبندی آنها؛ 2. مقابله با هشت تا دوازده نسخه خطّی؛ 3. تخریجات (مشابهیابی و جستجوی احادیث «الکافی» در سایر مصادر روایی مهم شیعه و مقابله با آنها)؛ 4. تصحیح و تحقیق اَسناد «الکافی»؛5.تصحیح و استوارسازی متن روایات «الکافی»؛ 6. ترجمه لغات، شرحهای توضیحی و رفع اجمال از متن؛ 7. تنزیل هامش (یكسانسازی پانوشتها)؛ 8. اعراب گذاری كامل روایات «الکافی»؛ 9. ویرایش و نشانهگذاری روایات «الکافی»؛10. كنترل نهایی.
ایشان، از برنامه زمانبندی چاپ كتابهای كنگره بین المللی ثقة الاسلام كلینی خبر داد و عناوین شروح و حواشی «الكافی» را كه در حال تحقیق و آمادهسازی است، بدین شرح بیان نمود: 1. الشافی فی شرح الكافی، المولی خلیل بن الغازی القزوینی(م 1089 ق)؛ 2. صافی در شرح الكافی، مولا خلیل بن غازی قزوینی (م 1089 ق) ؛ 3. الحاشیة علی اصول الكافی، المولی محمد امین الاسترابادی (م 1036) ؛ 4. الكشف الوافی فی شرح اصول الكافی، محمد هادی بن محمد معین الدین شیرازی(م1081 ق)؛ 5. الهدایا لشیعة ائمة الهدی، شرف الدین محمد بن محمد رضا مجذوب تبریزی ( ق 11 هـ .ق)؛ 6. الذریعه الی حافظ الشریعه، رفیع الدین محمد بن محمد مومن الجیلانی( قرن 11 هـ .ق)؛ 7. تحفة الأولیا، محمد علی بن محمد حسن فاضل نحوی اردكانی(1237ق)؛ 8. شرح فروع الكافی، محمد هادی بن محمد صالح المازندرانی، ( م 1120 ق)؛ 9. البضاعة المزجاة، محمد حسین بن قاریاغدی (م1089ق)؛ 10. شرح روضة الكافی، محمد حسین بن یحیی النوری؛ 11. منهج الیقین، سید علاء الدین محمد بن امیرشاه ابوتراب، محمد علی حسینی گلستانه اصفهانی (م1110ق)؛ 12. الرسائل فی شرح احادیث الكافی.




لازم به ذکر است، كنگرة ثقة الاسلام كلینی، در سال 1387 به صورت بین المللی برگزار خواهد شد.




مجله محدث شماره 14
2




مساجد، نخستین مراكز آموزشی مسلمانان بوده اند













مساجد، نخستین مراكز آموزشی مسلمانان بوده اند




گفتگو با كارشناس ارشد فرهنگ و تمدّن اسلامی:
به کوشش: حمید عابدی
دار الحدیث، عنوانی است كه در جهان اسلام، بر بَناها و مؤسسات علمی ـ آموزشی خاصّی اطلاق میشود كه تمركز آموزش و پژوهش در آنها بر روی «حدیث» و «سنّت» است.
دیدار دكتر احمد الخملیشی (رئیس دار الحدیث حَسَنی رباط در كشور مغرب)، از مؤسسه علمی ـ فرهنگی دار الحدیث قم، بهانهای شد تا با محمّدهادی خالقی، كارشناس ارشد فرهنگ و تمدّن اسلامی درباره تاریخچه و نحوه شكلگیری و تكامل مراكز دینی، بخصوص «دار الحدیثها» در جهان و بویژه در كشور مغرب گفتگویی داشته باشیم.


لطفاً كمی در مورد تاریخچه مراكز علمیای مانند دار الحدیثها، روند شكلگیری آنها و چگونگی گسترش و نحوه فعالیت آنها در مناطق مختلف دنیا توضیح دهید.

شاید بتوان گفت كه یكی
از سودمندترین و ماندگارترین سنّت‏هایی
كه در عصر شُكوه تمدّن اسلامی
پایه‏ریزی
شد، سنّت تأسیس همین نهادهی
علمی
- آموزشی
بود. دار الحدیث، عنوانی است كه در جهان اسلام، بر بَناها و مؤسسات علمی ـ آموزشی خاصّی اطلاق میشود كه تمركز آموزش و پژوهش در آنها بر روی «حدیث» و «سنّت» است.
تاریخ آموزش مسلمانان نشان میدهد كه نخستین مراكز آموزشی مسلمانان، مساجد و بویژه «مساجد جامع» بودهاند، مثل: مسجد النّبی، جامع كوفه، جامع اُموی دمشق، جامع عتیق قم، جامع مُستنصریه بغداد و جامعه زَیتونه در تونس و جامع قَرویین در مغرب.
در آغاز قرن سوم هجری، در بغداد، بیت الحكمة تأسیس شد كه مركز آموزش و مطالعه علوم آن روزگار و فلسفه و محلّ تجمّع مؤلّفان و مترجمان و متكلّمان بود. در قرن چهارم، دار العلم هایی به دست ابو نصر شاپور بن اردشیر، وزیر آل بویه و همین طور سیّد رضی و شریف مرتضی در بغداد، تأسیس شد كه در آنها محضر درس برگزار میشد و استاد و كتابخانه و موقوفه داشتند و شاگردان را پشتیبانی مالی میكردند. همزمان، فاطمیان مصر، در جامعِ اَزهَر ـ كه مسجد مركزی و جامع شهر قاهره بود ـ اتاقهای درس و بحث و محلّ كتابخانه و استراحت و استاد و شهریه و برنامه درسی برای شاگردان در نظر گرفتند و باز، همزمان، در نیمه دوم همین قرن، ابن حبّان بُستی، مدرسه خودش را ـ كه اوّلین مدرسه با نام و مشخصّات «مدرسه» در عالم اسلام است ـ، در خراسان تأسیس كرد.
گام بعدی، تأسیس مدارس نظامیه بود كه خواجه نظام الملك، وزیر ملكشاه سلجوقی، در بغداد و نیشابور و... در قرن ششم تأسیس كرد كه در آنها علوم دین و بعضی علوم دیگر، در كنار هم، آموزش داده میشد.
ظاهراً اوّلین دار الحدیث هم در همین قرن، به دست سلطان نور الدّین زنگی، در دمشق، ایجاد شد كه امروزه از بنای آن، اثری بر جا نیست؛ امّا قدمت بعضی از دار الحدیثهای موجود، به هشت قرن میرسد. به عنوان نمونه: دار الحدیث اشرفیه دمشق كه به دستور موسی
بن عادل از سلاطین ایّوبی
و مشهور به «الأشرف»، در قرن هفتم هجری قمری بنا نهاده شد، همچنان پا برجاست و هم اكنون كتاب‏خانه تخصّصی
حدیث اهل سنّت و فرهنگستان علوم سوریّه در آن مستقر است. دار الحدیث كاملیه هم كه در همان قرن به دستور محمّد بن عادل از سلاطین ایّوبی
و مشهور به «الكامل» در قاهره بنا گردید، همچنان دایر و محلّ تعلیم قرآن و حدیث است.



دار الحدیث، عنوانی است كه در جهان اسلام، بر بَناها و مؤسسات علمی ـ آموزشی خاصّی اطلاق میشود كه تمركز آموزش و پژوهش در آنها بر روی «حدیث» و «سنّت» است.




اگر امكان دارد، كمی بیشتر در مورد پیشینه تاریخی و نحوه شكلگیری دار الحدیث حسنی در كشور مغرب و كلاً مراكز علمی ـ اسلامی در این كشور توضیح دهید.

در مورد نحوه شكلگیری دار الحدیث حسنی رباط در كشور مغرب كه رئیس آن (آقای دكتر احمد الخملیشی) هم امروز میهمان ما (در دار الحدیث قم) هستند، باید بگویم كه پس از تثبیت اسلام در غرب اسلامی
، یعنی
شمال افریقا از مصر تا صحری
غربی
، به علّت موقعیّت جغرافیایی
ویژه مغرب اَقصی
یا كشور مغرب كنونی
، این سرزمین به كانون توجّهات در آن منطقه بدل گردید. این موقعیّت، از آن جا ناشی
می
شد كه این سرزمین، گذرگاه فتح قلمروی
جدید، یعنی
اندلس، محسوب می
گشت؛ سرزمینی
كه مسلمانان، قریب به هشت سده بر آن حكم راندند.
پس از استقرار حكومت اسلامی
در مغرب اقصی
، به تدریج، ابعاد علمی
و فرهنگی
اسلامْ رو به گسترش نهاد. با تأسیس مدارس و مراكز علمی
و اهتمام به تعلیم و تربیت مبلّغان و آشنا ساختن مردمان تازه مسلمان با اسلام، موجی
از توجّه و گرایش به علوم دینی
در بین تمامی
اقشار جامعه پدید آمد. كثرت شگفتآور مساجد، زاویهها، خانقاهها، مزارهی
علما، رباطها و مدارس مختلف، خود، گواه رونق شگرف اهتمام به ابعاد علمی
و فرهنگی
اسلام در آن خطّه است.
تثبیت مذهب مالكی
(از مذاهب چهارگانه اهل سنّت) به عنوان آیین غالب در آن دیار، زمینه گرایش به دانش حدیث و شكوفایی
آن را در مغربْ فراهم آورد و كار محدّثان و مشایخ حدیث، بالا گرفت؛ مجموعهها و دائرة المعارفهی
حدیثی
تألیف شد؛ ابعاد و جنبههی
گوناگون احادیث، كاویده شد و به تدریج، مكتب و سبک حدیثی
ویژهی
پدید آمد كه از آن به «مكتب مغرب» یاد می
كنند.
اهتمام به دانش حدیث و شكوفایی
آن، از جمله ویژگی
هی
برجسته جامعه اندلس در دوره اسلامی
است. نخستین كسی
كه دانش حدیث را وارد این سرزمین ساخت، صَعصعة بن سلاّم شامی
بود كه پس از مدّتی
درنگ در اندلس، به قیروان (یكی از شهرهای تونس) كوچید و سرانجام، در مغرب اقصی
در منطقه فاس، رحل اقامت افكند. از سوی
دیگر، ارتباط مستمر علمی
بین غرب اسلامی
و شرق در زمینههی
مختلف، بویژه در موضوع حدیث، همواره وجود داشته است. بقیّ بن مخلد، محمّد بن تومَرت، تقی الدّین فاسی، ابن خلدون و... از محدّثان بزرگ و مشهور مغرباند كه به قصد تحصیل حدیث، سفر كردهاند و در عالم اسلام، شناخته شده هستند.


آیا اهتمام ویژه مغربیان به حدیث، دلیل خاصّی داشت؟
شاید یكی
از علل اهتمام مَغاربه (مغربیان) به دانش حدیث، رواج و رونق گرایشها، فرقهها و نحلههی
صوفیان در آن خطّه باشد. در واقع، هر مسجد یا رباط یا زاویه، مكانی
بوده است كه همواره احادیث و روایات، توسط مشایخ و اساتید طُرُق صوفیه در آنها قرائت می
شده و مورد شرح و تفسیر، قرار می
گرفته است. این پدیده، یعنی
ریشه دواندنِ عمیق تصوّف در مغرب اقصی
، پس از فتوحات اسلامی
و استقرار اوّلین دولت مركزی
(یعنی
سلسله سادات ادریسیان حَسَنی) به چشم می
خورد.
تثبیت مذهب مالكی
به عنوان مذهب رسمی
در آن سرزمین، موجب شد كه كتاب «المُوَطَّأ»، اثر مالک بن اَنَس (پایهگذار مذهب مالكی
)، به عنوان اصلِ اوّل و كتاب مرجع معتبر در نزد محدّثان مغربی
جلوه كند كه همواره در مدارس، زوایا و محافل علمی
، به شرح و تفسیر و تحشیه آن می
پرداختند. مهمترین مراكز تعلیمی
و تربیتی
عبارت بودند از: جامع قَرَویّین در فاس، زاویه دلائیه در تادله، زاویه ناصریه در تامْكُروت، زاویه فاسیه، زاویه عیاشیه و دار المُرابطین.
در روزگار معاصر، با تأسیس دانشگاه مَلک حسن دوم و همین طور تأسیس دار الحدیث حسنی، دانش حدیث، به آموزشهای رسمی دانشگاهی در كشور مغرب، وارد شده و توسعه فراوانی هم پیدا كرده است. از حدیثپژوهان معاصر كشور مغرب، شیخ علاّل الفاسی، استاد محمّد السائح، دكتر عزّ الدّین العراقی و دكتر احمد الخملیشی را بیشتر میشناسیم.


جناب آقای خالقی، شما در صحبت هایتان، چندین بار از كلمه زاویه برای نامیدن یک مكان استفاده كردید، ممكن است یک مقدار بیشتر در مورد آن توضیح دهید؟

بله، زاویه ها، از بناهی
اسلامی
بودند كه در آن، صوفیان و درویشان، دین و علم و ادب می
آموختند؛ مستمندانْ روزگار می
گذراندند؛ درراهماندگان و جهانگردان، توقّّفی
می
كردند و گَرد راه از خود می
سِتُردند. غذی
ساده ساكنان زاویهها از اوقافْ تأمین می
شد و هنوز هم در بعضی از سرزمینهی
اسلامی
(مانند هند، تاجیكستان، سنگال و تانزانیا)، زوایا، به چشم می
خورند و دایرند.



اهتمام به دانش حدیث و شكوفایی
آن، از جمله ویژگی
هی
برجسته جامعه اندلس در دوره اسلامی
است.
جامعه دینی مغرب، به خاطر نفوذ تاریخی تصوّف و همین طور به خاطر این كه خاندان حاكم از نسل امام علی(ع) هستند، همیشه به اهل بیت(ع) توجّه داشته اند




آیا اطّلاعات دقیقتری هم از چگونگی عملكرد و نحوه فعالیتهای مؤسسه دار الحدیث حسنی رباط در كشور مغرب دارید؟

دار الحدیث حَسَنی
، مؤسسهی
است دولتی
و یكی
از چند مؤسسه و مركز علمی
ـ فرهنگی
ی
است كه توسط حسن دوم، پادشاه سابق مغرب، تأسیس شده است و زیر نظر دربار، اداره می
شود. این مؤسسه علمی
ـ آموزشی
، در سال 1388 قمری/ 1968 میلادی، آغاز به كار كرد و هدف از تأسیس آن، اهتمام به علوم حدیثی
و تربیت دانشورانی
است كه استمرار بخشِ سیره و سلوک علمی
محدّثان و عالمان بزرگ اسلامی
مغرب باشند.
این مؤسسه، در مركز شهر رباط (پایتخت كشور مغرب)، در محله «دُیورالجامع» قرار دارد و امور اداری
و مالی
آن، وابسته به بخش مالی
وزارت دربار است و امور علمی
ـ آموزشی
آن، با نظارت وزارت علوم مغرب، انجام می
گیرد. تا آن جا كه ما میدانیم، این مؤسسه، در مقاطع كارشناسی
ارشد و دكتری
، دردو گرایش «علوم قرآن و حدیث» و «فقه، اصول فقه و اصول دین»، از میان داوطلبانی
كه در یكی
از رشتههی
ادبیات عرب، اصول دین، الهیات و یا رشتههی
نزدیک به این رشتهها موفّق به كسب دانشنامه لیسانس (كارشناسی
) شده باشند و در آزمون ورودی این مركز پذیرفته شوند، دانشجو می
پذیرد. برخی
دانشجویان، در مقطع دكتری
در دار الحدیث یا سایر دانشگاهها ادامه تحصیل می
دهند و بیشتر آنها جذب آموزش و پرورش، دانشگاهها، وزارت اوقاف و دیگر نهادهی
دینی
و علمی
مغرب می
شوند.
این مؤسسه آموزشی، دانشجویانی هم از ملّیتهی
دیگر، از جمله جنوب شرق آسیا، آسیی
مركزی
، شبه قارّه هند، ایران، كشورهی
عربی
و افریقایی
و كشورهی
غربی
دارد.
از دیگر فعّالیتهی
این مركز میتوان به: برگزاری
سلسله سخنرانی
هی
علمی
، به منظور تقویت روحیه علمی
دانشجویان و آشنایی
بیشتر آنان با مباحث و موضوعات جدید اسلامی
؛ انتشار «مجلّة دار الحدیث الحسنیة» كه از سال 1979 میلادی، به صورت سالانه منتشر میشود؛ كمک به انتشار پایاننامههی
دانشجویان و... اشاره كرد.


آیا از روابط علمی حوزههای دینی ایران و مراكزی كه یاد كردید در مغرب،
اطلاعی دارید؟

تا آن جا كه میدانم، جامعه دینی مغرب، به خاطر نفوذ تاریخی تصوّف و همین طور به خاطر این كه خاندان حاكم از نسل امام علی(ع) هستند، همیشه به اهل بیت(ع) توجّه داشتهاند و به شیعه، نگاه بدی نداشتهاند. در سال 1349 شمسی، شیخ علّال الفاسی، در كنگره شیخ طوسی شركت كرد و با علمای قم و مشهد، روابط علمی عمیق داشت. علما و دانشگاهیان مغرب، چه از مذهب مالكی و چه از مذهب اباضی، سالهاست در كنفرانسهای وحدت و نشستهای مجمع التقریب و مجمع جهانی اهل بیت در قم و تهران، شركت میكنند. در كنگره شیخ مفید هم شركت كردند. آثار علمای مغرب، چه فقیهان و چه محدّثان و چه روشنفكران دینی (مثل: الجابری و العَلوانی)، در كتابخانهها و مراكز تحقیقی ما، در دسترس است و ترجمه هم شده است.
امام موسی صدر، بارها برای سخنرانیهای علمی، به مغرب، دعوت شد. آیة الله شیخ جعفر سبحانی، به دار الحدیث حسنی و دانشگاه حسن دوم، دعوت شدهاند و بحثهای مفصّلی با علمای آن جا داشتهاند. از حوزویان، ظاهراً آقایان سبحانی، واعظزاده، تسخیری، سیّد هادی خسروشاهی و سیّد محمّد خاتمی، روابط علمی مستمرّی با علما و متفكّران مغرب دارند؛ امّا این روابط، كافی نیست و آثار آنها نشان میدهد كه شناختشان از مذهب اهل بیت(ع) و از آثار حوزه هزار و صد ساله قم و هزار ساله نجف، هنوز اندک است.



  • نام منبع :
    مجله محدث شماره 14
    تاريخ انتشار :
    دی 1386
    سردبیر :
    هادی ربانی
تعداد بازدید : 12538
صفحه از 14
پرینت  ارسال به