دفاع از حديث(2) - صفحه 126

غالب مفسّران قرارگرفته و حتّى عدّه اى آن را خلاف ظاهر آيه دانسته اند ۱ و برخى كه به روايات عنايت داشته اند، فقط تفسير امامان را در ذيل آيه، نقل كرده و گذشته اند و در مقام تبيين آن نبوده اند و تنها گفته اند: تفسير آيه، براساس، چنين است. ۲ ولى چرا و چگونه؟ متأسّفانه هيچگاه توضيح كافى در اين زمينه ارائه نشده است. در اين ميان، تنها كسانى چون علامه طباطبايى مى درخشند كه تفسير امامان را اصل و پايه گرفته اند؛ به گونه اى كه گويا آن را، معناى ظاهر آيه هم مى دانند و گفته هاى ديگر را با تعبير «قيل» نقل كرده اند. ۳
ناگزير بايد به حقيقت اين استظهار روايى از آيه رسيد و دانست: چرا امامان ـ كه مفسّران واقعى قرآن و مرجع مسلمين در تفسيرند ـ اينگونه از آيه فهميده اند؟ وجه اين معنى چيست؟ و كيفيّت استظهار اين معنى چگونه است؟
به علاوه، در بين همين روايات تفسيرى «وانحر»، روايتى است كه معناى قربانى و كشتن شتر را نفى مى كند و جبرئيل (پس از سؤال رسول كه: چه حيوانى را بايد نحركنم؟) عرضه مى دارد كه اين نحر، همان بالابردن دستها به هنگام تكبيرة الاحرام و ركوع و سجود است، نه قربانى.
بدين شكل، با نفى معناى معروف ـ كه استظهار عامّه است و بسيارى از مفسّران شيعه هم آن را پذيرفته اند و آورده اند ـ، كار، دشوارتر مى شود. اكنون بايد ديد چگونه از اين آيه، معناى «رفع الأيدى إلى النّحر» استفاده مى شود و نمى توان معناى «قربانى كردن» و «حيوانى را براى خدا، نحركردن» را بدان نسبت داد.
اضافه كنم كه در بين همين روايات، روايتى است كه مى فرمايد: «النّحر، الإعتدال فى القيام؛ أن يقيم صلبه ونحره» و اين روايت با روايت «إرفع يديك إلى النّحر» ناسازگار است؛ گرچه از همسويى نسبى برخوردارند.
بدين شكل بود كه تصميم گرفتم در اين آيه و تفسيرى كه از امامان(ع) براى آن

1.تفسير فخر رازى، ج۳۲، ص۱۲۹

2.بحارالانوار، تحقيق دار احياء التّراث العربى، طبع مؤسسة الوفاء - بيروت، ج۸۴، ص۳۵۰؛ بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۸۴

3.تفسيرالميزان، ج۲۰، ص۳۷۱

صفحه از 151