دفاع از حديث(2) - صفحه 135

روايات، «نحر» به «بالابردن دستها» تفسيرشده و در برخى ديگر به «خوب ايستادن و كمر و سينه را راست نگاه داشتن» كه اين دو معنا (گرچه هردو مربوط به نماز مى شود، ولى) چون با هم تفاوت دارد، به هرحال، بوى ناسازگارى مى دهد.
امّا باز با توجّه به معناى لغوى «نحر» كه «نحر فى الصّلاة: إنتصب ونهد صدره» آمده، معناى «خوب ايستادن و سينه راست كردن»، چيزى جز معناى لغوى نيست و نحر، اين معنا را نيز مى دهد.
وانحر، هم بالابردن دستها تا به زير گلو را مى فهماند و هم خوب ايستادن و كمر راست كردن و استوار ايستادن را؛ وهردو، از معانى يى است كه در لغت براى نحر ذكر شده است.
بدين شكل، اين دو معنا، هردو صحيح است و مستفاد از آيه و موافق با بار لغوى «نحر».
و آخرين نكته، تعارضى است كه در لابه لاى روايات ديده مى شود. در برخى «بالابردن دستها تا به نحر» و در برخى «بالابردن دستها تا برابر صورت» ذكر شده است. اين تفاوت هم از نظر فقهى، مورد بحث قرارگرفته و اين تحديد، يا تقريبى است و يا مراتب دارد و يا «حذاء وجهك» تنها مى خواهد مسير بالابردن دستها را معيّن كند؛ يعنى دستها از برابر رويت بالا مى رود، نه (مثلا) از كنار رو يا پشت سر. مى بينيم كه اين تعارض هم يا با وجوه مذكور، و يا با وجوه ديگرى كه ما هم اكنون قصد پرداختن به آنها را نداريم، توضيح داده مى شود.
تا اينجا روشن شد كه تفسير امامان از آيه «وانحر»، هيچ به دور از فهم نيست و موافق ريشه معناى لغوى «نحر» و موارد استعمال آن مى باشد و با توجه به معناى لغوى نحر و ريشه اين كلمه، كاملا قابل استظهار از آيه است؛ ولى چون نحر در مورد كشتن شتر هم (بر اساس ارتباط با همان معناى اصل نحر) به كار مى رود، اين، باعث شده كه همگان اين «وانحر» را كشتن شتر بگيرند و به اشتباه بيفتند.
در اينجا باز اين نكته باقى مى ماند

صفحه از 151