اندوه - صفحه 67

5 ـ معرفة الدنيا و التدبير في مواجهتها

الكتاب :

لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلَى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللّه ُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ». ۱

الحديث :

۰.3946.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أيُّها النّاسُ ، هذهِ دارُ تَرَحٍ لا دارُ فَرَحٍ ، و دارُ الْتِواءٍ لا دارُ اسْتِواءٍ ، فمَن عَرَفها لَم يَفْرَحْ لِرَجاءٍ ، و لَم يَحْزَنْ لِشَقاءٍ . ۲

۰.3947.عنه صلى الله عليه و آله : الدُّنيا دُوَلٌ ، فما كانَ لَكَ مِنها أتاك على ضَعْفِكَ ، و ما كانَ علَيكَ لَم تَدْفَعْهُ بقُوّتِكَ ، و مَنِ انْقَطَعَ رَجاؤهُ مِمّا فاتَ اسْتَراحَ بَدَنُهُ ، و مَن رَضِيَ بِما رَزقَهُ اللّه ُ قَرَّتْ عَيْنُهُ . ۳

۰.3948.الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الشَّيْءُ شَيْئانِ : شَيءٌ قَصُرَ عَنّي لَم اُرزَقْهُ فيما مَضى و لا أرْجوهُ فيما بَقِيَ ، و شَيءٌ لا أنالُهُ دُون وَقْتِهِ و لَوِ اسْتَعَنْتُ علَيهِ بقُوّةِ أهلِ السَّماواتِ و الأرضِ ، فما أعْجَبَ أمرَ هذا الإنسانِ : يَسُرُّهُ دَرْكُ ما لَم يَكُن لِيَفوتَهُ ، و يَسوؤهُ فَوتُ ما لَم يَكُنْ لِيُدْرِكَهُ . و لَو أنَّهُ فَكّرَ لأبْصَرَ ، و لَعَلِمَ أنَّهُ مُدَبَّرٌ ، و اقْتَصَرَ على ما تَيَسّرَ، و لَم يَتَعرّضْ لِما تَعَسّرَ ، و اسْتَراحَ قَلبُهُ مِمّا اسْتَوْعَرَ ، فبِأيِّ هذَينِ اُفْني عُمْري ؟! ۴

5 ـ شناخت دنيا و تدبير هنگام روبرو شدن با آن

قرآن :

«تا بر آنچه از دست داده ايد اندوه مخوريد و براى آنچه به شما داده است شاد مشويد . خداوند هيچ متكبر فخر فروشى را دوست ندارد» .

حديث :

۰.3946.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى مردم ! دنيا سراى غم است نه سراى شادى ، سراى دشوارى است نه سراى آسودگى. پس ، هر كه آن را شناخت با اميدى شاد نشد و با سختى و عسرتى اندوهگين نگشت .

۰.3947.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دنيا دست به دست شدنى است . آنچه از دنيا نصيب تو باشد اگر ناتوان هم باشى، به تو مى رسد و آنچه به زيان تو باشد، به زور نمى توانى آن را از خود دور كنى . هر كسى از آنچه از دستش رفته اميد بركَنَد، تنش آسوده باشد، و هركه به آنچه خداوند روزيش كرده خرسند گردد، شادمان باشد .

۰.3948.امام على عليه السلام : چيزها بر دو گونه اند: يا چيزى بوده كه در گذشته روزى من نشده، و در آينده نيز اميدى به رسيدن آن ندارم و يا چيزى است كه تا زمانش نرسد، من به آن نخواهم رسيد، هرچند براى رسيدن به آن از نيروى اهل آسمانها و زمين مدد جويم . چه شگفت آور است كار اين انسان ؛ از رسيدن به چيزى كه حتماً به او مى رسيد شاد مى شود، و براى از دست دادن چيزى كه هرگز به او نمى رسيد، اندوهناك . اگر مى انديشيد، ديده بصيرتش باز مى شد و مى فهميد كه براى او، از پيش برنامه ريزى شده است و به آنچه آسان مى رسد، بسنده مى كرد و در پى آنچه شدنى نيست، نمى رفت و دلش از آنچه به دشوارى به دست مى آيد، آسوده مى شد. پس ، به خاطر كدام يك از اين دو چيز، عمر خويش را تباه كنم؟!

1.الحديد : ۲۳ .

2.أعلام الدين : ۳۴۳ .

3.الأمالي للطوسي : ۲۲۵/۳۹۳ .

4.مطالب السؤول : ۵۵ .

صفحه از 75