131
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

مرحله هفتم : عزادارى پس از صفويان‏

حكومت صفوى ، پس از دو قرن ، به ضعف و انحطاط گراييد و در برابر هجوم اشرف افغان ، دوام نياورد و سقوط كرد و تلاش‏هاى اندك شاه تهماسب دوم نيز راه به جاى نبرد ؛ امّا نادر با يورش بى‏امان ، بر اوضاع ، چيره شد و مناطق اشغالى را از افغانيان و دولت عثمانى ، باز پس گرفت و تماميت ارضى را به كشور ايران ، باز گردانيد .
نادر ، از آغاز سلطنتش به انگيزه و يا بهانه وحدت و صلح ، به تغيير فرهنگ دينى رايج در ايران پرداخت و از جمله ، عزادارى امام حسين عليه السلام را ممنوع ساخت و اين منع را در منشور موسوم به بيانيّه مُغان آورد . ميرزا محمّد خليل مرعشى صفوى ، از تلاش نادر براى زدودن تمام مَظاهر شعائر شيعى گزارش مى‏دهد .۱
دولت نادر ، چندان دوام نياورد و پس از آن ، دولت‏هاى ديگرى (مانند : زنديه و قاجاريه) با گرايش‏هاى شيعى بر سر كار آمدند و شعائر شيعى ، احيا شد و عزادارى ادامه يافت . پس از حاكميت يافتن «قاجاريان» ، عزادارى محرّم ، گسترش يافت و بر كميت و كيفيت آن ، افزوده شد و شيوه‏هاى عزادارى ، اوج گرفت و دولت‏مردان نيز در رواج آن كوشيدند و حتّى تكايا و هيئت‏هاى دولتى به راه انداختند.
جز ايران ، در عراق و هند نيز عزادارى رواج يافت و شيعيان در نواحى مختلف جهان اسلام ، به عزادارى مى‏پرداختند ؛ امّا در ايران ، پس از آن فراز، فرودى در پيش بود و با نفوذ استعمار انگلستان و حضور عنصر قلدر و بى‏باك و بى‏هويتى مانند رضاخان در رأس حاكميت ، ستيز با مظاهر دينى آغاز گرديد و عزادارى، يكسر ، منع شد . پس از خروج رضاخان از ايران ، عزادارى به حالت عادى باز گشت و همچون سده‏هاى گذشته ، رونق يافت .
در عراق نيز در روزگار حاكميت صدام و سلطه حزب بعث ، بويژه در سال‏هاى پايانى حاكميت او ، عزادارى شيعيان ، با مشكل مواجه شد ، كه البتّه پس از سقوط او ، حالت شور و هيجان پيشين ، به عراق باز گشت.
* * *
آنچه تا بدين جا آورديم ، نگاهى بود بس گذرا ، به سير تاريخى عزادارى امام حسين عليه السلام در درازناى تاريخ . از نقش محرّم، عاشورا و عزادارى در دوران انقلاب اسلامى ايران و اثرگذارى شگفت آن در بيدارى و پيروزى مردم اين سرزمين ، سخنى به ميان نياورديم كه خود ، داستانى بلند و شايان توجّه دارد و اين مجال را فُسحت آن مقال نيست .

1.مجمع التواريخ : ص‏۸۴ .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
130

مرحله ششم : عزادارى در سده‏هاى دهم و يازدهم (دوران حاكميت صفويان)

با تاج‏گذارى شاه اسماعيل صفوى به سال 907 ق ، در تبريز ، تشيّع در ايران ، رسميت يافت و ترويج شعائر شيعى ، از جمله اهداف مهمّ آن حكومت شد .
در اين دوره ، برپايى سوگوارى ، چهره علنى پيدا مى‏كند و چونان قرن‏هاى چهارم و پنجم (روزگار آل بويه و فاطميان) ، شيعيان ، اين مراسم را در نهايتِ شُكوه ، اجرا مى‏كنند . چگونگى اين مراسم در روزگار صفوى ، در منابع بسيارى آمده است، از جمله در سفرنامه‏هاى اروپائيان و ايرانگردان كه با نگرشى ريزبينانه و دقيق ، وصف شده است .
شاهان صفوى ، شخصاً به مراسم عزادارى محرّم ، علاقه و گرايش ويژه‏اى داشتند، بِدان سان كه حتّى در اردوهاى نظامى ، از آن ، تن نمى‏زدند . محرّم سال 1013 ، شاه عبّاس ، قلعه ايروان را محاصره كرد و در شب عاشورا ، در اردوگاه نظامى ، مراسم عزادارى برپا نمود . چنان شيون و فريادى از اردوگاه فراز آمد كه ساكنان قلعه پنداشتند فرمان حمله شبانه ، صادر شده و با گسيل پيكى ، خود را تسليم كردند . پيش‏تر از آن نيز او به سال 1011 ق ، در هنگامه جنگ با سپاهيان اُزبك، روز عاشورا در كنار «آب خطب» توقّف كرد و عزادارى امام حسين عليه السلام را برپا نمود .
در دربار صفويان ، ايّام محرّم و روزهاى عاشورا ، روضة الشهدا خوانده مى‏شد . افزون بر اين ، شاهان اين سلسله در مراسم عمومى روز عاشورا ، در ميدان شهر، حضور مى‏يافتند و گروه‏هايى عزادار از پيش ديد آنها مى‏گذشتند . آنان ، لباس عزا به تن مى‏كردند و املاكى براى برپايى مراسم عزادارى ، وقف مى‏نمودند .

تعداد بازدید : 147374
صفحه از 873
پرینت  ارسال به