203
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

د - مردى از بنى اميّه به نام يزيد

۹۱.سير أعلام النبلاء -به نقل از ابو عبيده كه سند روايت را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى‏رساند- : همواره كار امّت من بر پاست ، تا آن كه مردى از بنى اميّه، به نام يزيد ، به آن ضربه مى‏زند .۱

۹۲.الملهوف: دو سال كه از تولّد حسين عليه السلام گذشت، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به سفرى رفت و در راه ، در جايى توقّف كرد و كلمه اِستِرجاع (إنّا للَّهِ) بر زبان آورد و چشمانش اشكبار شد. علّت را پرسيدند . فرمود: «اين ، جبرئيل است كه از زمينى كنار رود فرات به نام كربلا برايم خبر آورده كه فرزندم حسين، پسر فاطمه ، در آن، كشته مى‏شود» .
به ايشان گفته شد: اى پيامبر خدا! چه كسى او را مى‏كشد؟
فرمود: «مردى كه نامش يزيد است . و گويى جايگاه بر خاك افتادن و به خاك سپردنش را مى‏بينم!» .۲

1.لا يَزالُ أمرُ اُمَّتي قائِماً ، حَتّى‏ يَثلِمَهُ رَجُلٌ مِن بَني اُمَيَّةَ يُقالُ لَهُ يَزيدُ (سير أعلام النبلاء : ج ۴ ص ۳۹ ، مسند أبى يعلى : ج ۱ ص ۳۹۹ ح ۸۶۸) .

2.لَمّا أتى‏ عَلَى الحُسَينِ عليه السلام سَنَتانِ مِن مَولِدِهِ ، خَرَجَ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله في سَفَرٍ لَهُ ، فَوَقَفَ في بَعضِ الطَّريقِ ، فَاستَرجَعَ ، ودَمَعَت عَيناهُ . فَسُئِلَ عَن ذلِكَ ، فَقالَ : هذا جَبرَئيلُ يُخبِرُني عَن أرضٍ بِشَطِّ الفُراتِ يُقالُ لَها : كَربَلاءُ ، يُقتَلُ بِها وَلَدِيَ الحُسَينُ ابنُ فاطِمَةَ . فَقيلَ لَهُ : مَن يَقتُلُهُ يا رَسولَ اللَّهِ ؟ فَقالَ : رَجُلٌ اسمُهُ يَزيدُ ، وكَأَنَّي أنظُرُ إلى‏ مَصرَعِهِ ومَدفَنِهِ (الملهوف : ص ۹۳ ؛ الفتوح : ج ۴ ص ۳۲۵) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
202

2 / 13

پيشگويى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله درباره ويژگى‏هاى قاتل او

الف - بدترينِ امّت‏

۸۷.عيون أخبار الرضا عليه السلام -به سندش ، از امام على عليه السلام ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله- : بدترين فرد امّت، حسين را مى‏كشد و كسى از فرزندان حسين تبرّى مى‏جويد كه به من كفر مى‏ورزد.۱

۸۸.كفاية الأثر -به نقل از عبد اللَّه بن عبّاس- : بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله وارد شدم، كه حسن عليه السلام بر گردن ايشان و حسين عليه السلام بر روى ران ايشان بود و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله صورت و دهان آن دو را مى‏بوسيد . سپس فرمود: «اى ابن عبّاس! گويى مى‏بينم كه محاسن سپيدش از خونش رنگين شده و دعوت مى‏كند ؛ امّا پاسخى نمى‏شنود ، و يارى مى‏طلبد ؛ امّا يارى نمى‏شود» .
گفتم: اى پيامبر خدا! چه كسى اين كار را مى‏كند؟
فرمود: «بَدانِ امّتم . آنان را چه مى‏شود؟ خدا ، شفاعتم را شامل آنان نكند!» .۲

ب - بى‏نسب فرزند بى‏نسب‏

۸۹.كتابُ سُلَيم بن قَيس -به نقل از عبد اللَّه بن جعفر بن ابى‏طالب ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله- : «پسرم حسين ، با شمشير كشته مى‏شود . او را طغيانگر فرزند طغيانگر، بى‏نسب فرزند بى‏نسب، منافق فرزند منافق مى‏كشد .۳

ج - مردى كه به دين ، ضربه مى‏زند

۹۰.الأمالى ، طوسى -به سندش ، از امام زين العابدين عليه السلام ، از اسماء بنت عميس- : حسين عليه السلام كه هفت روزه شد ، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نزد من آمد و فرمود: «پسرم را برايم بياور» . . . و سپس فرمود: «اى ابا عبد اللَّه! بر من گران است» و سپس گريست.
گفتم: پدر و مادرم فدايت باد! امروز كه روز اوّل است ، چنين كردى ؟ ماجرا چيست؟
فرمود: «بر اين پسرم مى‏گريم . او را دسته‏اى متجاوزِ كافر از بنى اميّه مى‏كشند . خدا ، شفاعت مرا در روز قيامت ، نصيبشان نكند! مردى او را مى‏كشد كه به دين ، ضربه مى‏زند و به خداى بزرگ ، كفر مى‏ورزد» .
سپس فرمود: «خدايا! من براى اين دو (حسن و حسين) چيزى را مى‏خواهم كه ابراهيم براى فرزندانش خواست . خدايا! آن دو را دوست بدار و دوستدارشان را دوست بدار و هر كس را كه دشمن آن دو است، به اندازه آسمان و زمين ، لعنت كن» .۴

1.قالَ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله : يَقتُلُ الحُسَينَ شَرُّ الاُمَّةِ ، ويَتَبَرَّأُ مِن وُلدِهِ مَن يَكفُرُ بي (عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۶۴ ح ۲۷۷ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۳۰۰ ح ۵) .

2.دَخَلتُ عَلَى النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله وَالحَسَنُ عليه السلام عَلى‏ عاتِقِهِ ، وَالحُسَينُ عليه السلام عَلى‏ فَخِذِهِ ، يَلثِمُهُما ويُقَبِّلُهُما ... . ثُمَّ قالَ : يَابنَ عَبّاسٍ كَأَنّي بِهِ وقَد خُضِبَت شَيبَتُهُ مِن دَمِهِ ، يَدعو فَلا يُجابُ ، ويَستَنصِرُ فَلا يُنصَرُ . قُلتُ : مَن يَفعَلُ ذلِكَ يا رَسولَ اللَّهِ ؟ قالَ : شِرارُ اُمَّتي ، ما لَهُم ؟ لا أنالَهُمُ اللَّهُ شَفاعَتي ! (كفاية الأثر : ص ۱۶ ، مستدرك الوسائل : ج ۱۰ ص ۲۷۶ ح ۱۲۰۰۹) .

3.يُقتَلُ ابنِيَ الحُسَينُ بِالسَّيفِ ، يَقتُلُهُ طاغٍ ابنُ طاغٍ ، دَعِيٌّ ابنُ دَعِيٍّ ، مُنافِقٌ ابنُ مُنافِقٍ (كتاب سليم بن قيس : ج ۲ ص ۸۳۸ ح ۴۲ ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۲۶۷ ح ۵۳۴) .

4.فَلَمّا كانَ يَومُ سابِعِهِ [أيِ الحُسَينِ عليه السلام‏] جاءَنِي النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله فَقالَ : هَلُمِّي ابني ... ثُمَّ قالَ : يا أبا عَبدِ اللَّهِ ، عَزيزٌ عَلَيَّ ، ثُمَّ بَكى‏ . فَقُلتُ : بِأَبي أنتَ واُمّي ، فَعَلتَ في هذَا اليَومِ وفِي اليَومِ الأَوَّلِ ! فَما هُوَ ؟ فَقالَ : أبكي عَلَى ابني هذا ، تَقتُلُهُ فِئَةٌ باغِيَةٌ كافِرَةٌ مِن بَني اُمَيَّةَ ، لا أنالَهُمُ اللَّهُ شَفاعَتي يَومَ القِيامَةِ ، يَقتُلُهُ رَجُلٌ يَثلِمُ الدّينَ ، ويَكفُرُ بِاللَّهِ العَظيمِ ! ثُمَّ قالَ : اللَّهُمَّ إنّي أسأَلُكَ فيهِما [أيِ الحَسَنِ وَالحُسَينِ عليهما السلام ]ما سَأَلَكَ إبراهيمُ في ذُرِّيَّتِهِ ، اللَّهُمَّ أحِبَّهُما ، وأحِبَّ مَن يُحِبُّهُما ، وَالعَن مَن يُبغِضُهُما مِل‏ءَ السَّماءِ وَالأَرضِ (الأمالى ، طوسى : ص ۳۶۷ ح ۷۸۱ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۵۰ ح ۱) .

تعداد بازدید : 149721
صفحه از 873
پرینت  ارسال به