29
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

4 . المنتخب فى جمع المَراثى و الخُطب‏

فخر الدين بن محمّد على بن احمد طُرَيحى (م 1085 ق) ، مؤلّف مجمع البحرين ، مجموعه‏اى از احاديث و مراثى در باره امام حسين عليه السلام و برخى ديگر از امامان را گرد آورد و به قصد گرياندن مؤمنان و تشويق به سوگوارى، آنها را به صورت جُنگ ، سامان داد .
المنتخب ، تاريخ‏نگارىِ علمىِ زندگى يا قيام امام حسين عليه السلام نيست و اكثر مطالب آن ، بدون ذكر مأخذ و احاديث آن نيز به صورت مُرسَل است و سَره و ناسَره در آن به هم در آميخته است . از اين رو ، آن را متناسب با هدف و شيوه مؤلّف ، المجالس الطُّريحيّة و يا المجالس الفخريّة نيز ناميده‏اند . ضعف ديگر كتاب ، اختلافات موجود در نسخه‏هاى متفاوت آن است كه مى‏تواند نشانگر تصرّفات بعدى در آن باشد .۱
محدّث نورى ، المنتخب طريحى را مشتمل بر مطالب موهون و غير موهون مى‏داند۲ و ميرزا محمّد ارباب قمى ، وجود مسامحات فراوان را در آن ، گوشزد كرده و روايات مختصّ آن را معتبر ندانسته است .۳برخى مطالب ضعيف كتاب ، قابل ترديد و رد هستند كه خوانندگان را به ديدن آنها ارجاع مى‏دهيم .۴

1.ر. ك : سخن شيخ آقا بزرگ تهرانى در الذريعة (ج ۲۲ ص ۴۲۰ ش ۷۶۹۶) .

2.لؤلؤ و مرجان : ص ۲۸۷ .

3.اربعين حسينيّه : ص ۶۴ .

4.مانند : كشته شدن بيش از ده هزار سواره در عاشورا (المنتخب، طريحى: ص ۴۵۰) ، مخلوط بودن سه جريان شهادت حضرت عبّاس عليه السلام و آب آوردن براى طفل ابا عبد اللَّه عليه السلام و شهادت على اكبر (ص ۴۳۱) و ... .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
28

3 . روضة الشهدا

كمال الدين حسين بن على واعظ كاشفى (م 910 ق) مبتكر سبْك قصّه‏پردازى و پردازش پندگونه از وقايع تاريخى است . او كه سنّى يا شيعه بودنش معلوم نيست ، شيفته اهل بيت عليهم السلام بود و براى جذب عوام ، حوادث تاريخى و بويژه حادثه عاشورا را با نثرى دل‏پسند به داستان در آورد و در اين ميان ، مطالب معتبر و غير معتبر و مستند و بدون سند را با هم در آميخت . تازگى سبْك، فارسى بودن و نيز انگيزه مؤلّف براى خوانده شدن كتابش در مجالس عزا ، موجب شد كه كتاب كاشفى، نه يك اثر تاريخى، بلكه يك اثر تبليغى و حتّى تخيّلى ، شمرده شود .
متأسّفانه عدم توجّه به اين مطلب و قرائت و استنساخ چندين باره آن - تا آن جا كه سخنرانان مجالس سوگوارى امام حسين عليه السلام را ، «روضه‏خوان» ناميدند - ، زمينه ورود بسيارى از اطّلاعات نادرست اين كتاب را به فرهنگ عاشورا فراهم ساخت و در موارد متعدّدى ، «زبان حال» ، جانشين «زبان قال» حماسه‏سرايان كربلا گشت .
مصحّح و حاشيه‏نگار كتاب ، علّامه ميرزا ابو الحسن شَعرانى ، نيز در مقدّمه‏اش بر كتاب ، به اين موضوع، اشاره كرده است :
از نقل ضعيف در روضة الشهدا ، عجب نبايد داشت ؛ چون در اداى مقصود واعظ ، قوى است ، اگر چه براى مقصود مورّخ ، كافى نيست .۱
پيش از شعرانى نيز ، ميرزا عبد اللَّه اَفَندى ، همكار عالم و كتاب‏شناس علّامه مجلسى ، اكثر روايات اين كتاب و بلكه همه آن را مأخوذ از كتب غير مشهور و غير قابل اعتماد دانسته است .۲ علّامه سيّد محسن امين عاملى نيز اين سخن را تأييد نموده است .۳ محدّث نورى ، برخى گزارش‏هاى كتاب را بدون پشتوانه تاريخى خوانده‏۴ و شهيد مطهّرى ، آن را پر از دروغ ، و تأليف و نشر اين كتاب را مانع مراجعه به منابع اصلى و مطالعه تاريخ واقعى امام حسين عليه السلام دانسته است .۵ شهيد سيّد محمّد على قاضى طباطبايى نيز مطالب آن را به جهت تعارض با مقاتل معتبر ، بى‏ارزش و از درجه اعتبار، ساقط مى‏داند .۶نمونه‏هاى متعدّدى از اخبار غير قابل باور را مى‏توان در جاى جاى اين كتاب ديد .۷

1.روضة الشهدا : ص ۶ (مقدّمه مصحّح) .

2.رياض العلماء : ج ۲ ص ۱۹۰ .

3.أعيان الشيعة : ج ۶ ص ۱۲۲ .

4.لؤلؤ و مرجان : ص ۲۸۷ - ۲۸۸ .

5.حماسه حسينى : ج ۱ ص ۵۴ .

6.تحقيق در باره اوّلْ اربعين حضرت سيّد الشهدا عليه السلام : ص ۶۶ .

7.مانند : بيست و دو هزار زخم در پيكر امام حسين عليه السلام (روضة الشهدا: ص ۶۰) ، چسبيدن سر به تن فرزندان مسلم بن عقيل (ص ۲۴۱) ، حضور هاشم مرقال (هاشم بن عتبة) در كربلا (ص ۳۰۰) ، قصّه زعفر جنّى (ص ۳۴۶) و عروسى قاسم (ص ۳۲۱) .

تعداد بازدید : 147410
صفحه از 873
پرینت  ارسال به