۶۰۰.تذكرة الخواصّ- به نقل از هشام بن محمّد -: نامههاى مردم كوفه به حسين عليه السلام فزونى گرفت و پيكهايشان ، پياپى مىرسيد كه: اگر به ما نپيوندى ، گناهكارى !
پس حسين عليه السلام آهنگ رفتن كرد. ابن عبّاس ، آمد و او را از اين كار ، نهى كرد و به او گفت: اى پسرعمو! مردم كوفه، مردمى نيرنگبازند . پدرت را كشتند و برادرت را تنها نهادند و بر او نيزه زدند و جامهاش را بر گرفتند و او را به دشمن سپردند ، و كردند آنچه كردند !
حسين عليه السلام فرمود : «اينها ، نامهها و پيكهاى آنان است و بر من واجب است كه به نبرد دشمنان خدا بروم» .
پس ابن عبّاس گريست و گفت: واى از مصيبت حسين!۱