۶۶۲.الإرشاد : عبد اللَّه بن جعفر ، فرزندانش عون و محمّد را به حسين عليه السلام ملحق ساخت و به دستشان نامهاى داد كه در آن ، نوشته بود: «امّا بعد، تو را به خدا سوگند مىدهم كه چون در نامهام نگريستى، باز گردى . من از سَمتى كه بِدان رهسپارى ، نگرانم كه مبادا نابودى خود و درماندگى خانوادهات در آن باشد . اگر امروز كشته شوى، نور زمين ، خاموش مىگردد ؛ زيرا تو پرچم هدايتيافتگان و اميد مؤمنانى. پس در حركت ، شتاب مكن ، كه من در پىِ نامهام خواهم آمد. والسّلام !» .
عبد اللَّه بن جعفر ، نزد عمرو بن سعيد رفت و از او خواست براى حسين عليه السلام اماننامهاى بنويسد و به وى [وعده و] اميدوارى دهد تا از راهش برگردد. عمرو بن سعيد به حسين عليه السلام نامهاى نگاشت و در آن ، وى را به پاداش ، اميدوار كرد و بر جانش ايمنى داد و آن را با برادرش يحيى بن سعيد فرستاد.
يحيى بن سعيد و عبد اللَّه بن جعفر [پس از فرستادن فرزندانش] به امام حسين عليه السلام ملحق شدند و نامه را به وى تحويل دادند و سعى بسيار در باز گرداندن او به كار بستند.
حسين عليه السلام فرمود: «من ، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را در خواب ديدم كه دستورى داد و من ، بِدان عمل مىكنم».
به او گفتند: آن خواب چيست؟
فرمود: «در باره آن ، با كسى سخن نمىگويم و آن را براى كسى نمىگويم ، تا خدا را ديدار كنم».
چون عبد اللَّه بن جعفر از او نوميد شد ، از فرزندانش عون و محمّد خواست كه به او بپيوندند و با او بروند و در راه او ، جهاد كنند و خود با يحيى بن سعيد به مكّه باز گشت.۱