75
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

( 5 )

اقسام شيعيان در آن دوران‏

در روايات اهل بيت عليهم السلام ، مدّعيان تشيّع و هوادارىِ خاندان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، به چند طبقه يا دسته تقسيم شده‏اند :

يك . شيعيان طبقه اوّل‏

برترين دسته شيعيان ، كسانى بودند كه به راستى ، به خاندان رسالت عشق مى‏ورزيدند و در پنهان و آشكار ، از آرمان‏هاى آنان دفاع مى‏كردند . اينان، در كلام امام صادق عليه السلام ، دوستانِ تَرازِ اوّل اهل بيت عليهم السلام معرّفى شده‏اند :
طَبَقَهٌ يُحِبّونا فِى السِرِّ وَ العَلانِيَةِ ، هُمُ النَّمَطُ الأَعلى‏ .گروهى كه ما را آشكارا و پنهان ، دوست دارند ؛ آنان در بالاترين درجه اند .
امام صادق عليه السلام در ادامه اين سخن ، ويژگى‏هاى اين گروه راه چنين تبيين فرموده است :
فَمِن بَينِ مَجروحٍ وَ مَذبوحٍ ، مُتَفَرِّقينَ في كُلِّ بِلادٍ قاصِيَةٍ . . . وَ هُمُ الأَقَلّونَ عَدَداً ، الأَعظَمونَ عِندَ اللَّهِ قَدراً وَ خَطَراً۱ .
جمعى زخمى و جمعى سربُريده ، در شهرهايى دوردست ، پراكنده افتاده‏اند ... . آنان، جمعيّتى اندك اند ؛ امّا در پيشگاه خدا ، ارج و منزلتى والا دارند .
در عصر نهضت حسينى ، حبيب بن مُظاهر اسدى ، مسلم بن عَوسَجه و ابو ثُمامه صائدى ، نمونه‏هاى شناخته شده اين دسته از شيعيان و علاقه‏مندان اهل بيت عليهم السلام بودند . آنان ، پس از مرگ معاويه ، در خانه سليمان بن صُرَد خُزاعى جمع شدند و باب نامه‏نگارى به امام حسين عليه السلام ، پس از مرگ معاويه ، به دست آنها گشوده شد .

دو . شيعيان طبقه دوم‏

اين دسته ، كسانى بودند كه بر اثر جاذبه‏هاى حكومت علوى و آشنايى با احاديثى كه اصحاب بزرگ پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله در فضايل اهل بيت عليهم السلام نقل كرده بودند ، به اين خاندان ، اظهار ارادت مى‏كردند ؛ ولى دوستى آنها ، از مرز ظاهر و زبان ، تجاوز نمى‏كرد . امام صادق عليه السلام اين دسته را دوستانِ تَرازِ پايين اهل بيت عليهم السلام وصف فرموده است :
وَ الطَّبَقَةُ الثانِيَةُ : النَّمَطُ الأَسفَلُ ، أحَبّونا فِى العَلانِيَةِ وَ ساروا بِسيرَةِ المُلوكِ ، فَأَلسِنَتُهُم مَعَنا وَ سُيوفُهُم عَلَينا۲ .
گروه دوم ، پايين‏ترند . ما را آشكارا دوست دارند ؛ ولى به شيوه پادشاهان رفتار مى‏كنند . از اين رو ، زبان‏هايشان ، با ماست و شمشيرهايشان ، بر ضدّ ما!
در دوران حكومت امام على عليه السلام و ديگر امامان ، بيشتر مردم كوفه از همين دسته بودند ؛ همان‏ها كه امام على عليه السلام در اواخر حكومت خود ، پى در پى ، از آنها گله مى‏كرد و خطاب به آنها مى‏فرمود :
يا أَشباهَ الرِّجالِ وَلا رِجالَ۳ .
اى مردْنمايانِ نامرد !
و مى‏فرمود :
مُنيتُ بِمَن لا يُطيعُ۴ .
گرفتار كسانى شده‏ام كه فرمان نمى‏برند .
و مى‏فرمود :
لا غَناءَ فى كَثرَةِ عَدَدِكُم۵ .
زياد بودنِ جمعيّت شما ، سودى ندارد .
و مى‏فرمود :
لَبِئسَ حُشّاشُ نارِ الحَربِ أنتُم !۶شما بد آتش افروزانى براى جنگ هستيد .
و مى‏فرمود :
هَيهاتَ أن أطلُعَ بِكُم أسرارَ العَدلِ۷ .
هيهات كه خواسته باشم به يارى شما ، عدالت پنهان را آشكار كنم !
نيز بر پايه برخى از گزارش‏ها ، امام حسن عليه السلام در توضيح علّت صلح خود با معاويه ، اين دسته از ياوران خود را اين گونه توصيف فرمود :
يَقولونَ لَنا إنَّ قُلُوبَهُم مَعَنا وَ إِنَّ سُيوفَهُم لَمَشهورَةٌ عَلَينا !۸به ما مى‏گويند كه دل‏هايشان با ماست ؛ ولى شمشيرهايشان بر ضدّ ماست .
همچنين ، فَرَزدَق در ديدار با امام حسين عليه السلام ، در وصف اين دسته از علاقه‏مندان اهل بيت عليهم السلام ، مى‏گويد :
القُلوبُ مَعَكَ ، وَ السُّيوفُ مَع بَنى اُمَيَّةَ۹ .
دل‏ها با توست و شمشيرها با بنى اميّه .
نكته شايان توجّه ، اين كه در وصف دسته دوم ، گفته شده كه «زبان‏هاشان ، با اهل بيت عليهم السلام و شمشيرهاشان ، بر ضدّ آنان است» ؛ امّا در كلام فرزدق و ديگران ، آمده است كه «دل‏هاشان با اهل بيت عليهم السلام است و شمشيرهاشان ، بر ضدّ آنها» .
حقيقت ، اين است كه اگر به راستى ، دل آنها با اهل بيت عليهم السلام بود ، شمشير آنها نمى‏توانست بر ضدّ اهل بيت عليهم السلام باشد . ضدّيت عملى اين دسته با خاندان رسالت ، نشان مى‏دهد كه ارادت آنان به اين خاندان ، از مرز زبان تجاوز نمى‏كرده است .

1.تحف العقول : ص ۳۲۵ .

2.تحف العقول : ص ۳۲۵ .

3.نهج البلاغة : خطبه ۲۷ ، الكافى : ج ۵ ص ۶ ح ۶ ، بحار الأنوار : ج ۳۴ ص ۶۵ ح ۹۳۱ .

4.نهج البلاغة : خطبه ۳۹ ، بحار الأنوار : ج ۳۴ ص ۳۲ ح ۹۰۵ .

5.نهج البلاغة : خطبه ۱۱۹ ، بحار الأنوار : ج ۳۴ ص ۹۶ ح ۹۴۲ .

6.نهج البلاغة : خطبه ۱۲۵ ، بحار الأنوار : ج ۳۴ ص ۴۹ ح ۹۱۰ - ۹۱۱ .

7.نهج البلاغة : خطبه ۱۳۱ ، بحار الأنوار : ج ۳۴ ص ۱۱۰ ح ۹۴۹ .

8.الاحتجاج : ج ۲ ص ۷۲ ح ۱۵۹ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۱۴۷ ، ح ۱۴ .

9.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۸۶ .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
74

4 . افراد بى‏اعتنا و دَمْ‏دَمى مِزاج‏

بخش قابل توجّهى از جوامع مختلف را كسانى تشكيل مى‏دهند كه يا همه حوادث اجتماعى را بى‏اهميّت مى‏شمارند و يا هر روز ، به رنگى در مى‏آيند . در كوفه نيز طبعاً جمعى بودند كه نه به اهل بيت عليهم السلام علاقه داشتند و نه هوادار بنى اميّه بودند ؛ بلكه هوادار شكم و شهوتِ خويش بودند و هر كس مى‏توانست زندگى آنان را تأمين كند ، از او پيروى مى‏كردند .

تعداد بازدید : 173967
صفحه از 873
پرینت  ارسال به