سخنى در باره شهداى حمله نخست
معروف است كه در حمله نخست سپاه كوفه به ياران امام حسين عليه السلام ، شمارى از اصحاب امام عليه السلام - كه تعداد آنها بيش از پنجاه نفر برآورد شده است - به شهادت رسيدهاند ، تا آن جا كه ابن شهر آشوب، در كتاب المناقب ، شهداى حمله اوّل را «حدود چهل تن» مىداند و از 28 نفرِ آنان نيز به نام ، ياد مىكند :
ياران كُشته شده حسين عليه السلام در حمله نخست ، اينان بودند: نَعيم بن عَجْلان، عِمران بن كعب بن حارث اَشجَعى ، حنظلة بن عمرو شَيبانى، قاسِط بن زُهَير ، كِنانة بن عتيق، عمرو بن مشيعَه، ضَرغامة بن مالك، عامر بن مُسلم ، سيف بن مالك نُمَيرى، عبد الرحمان اَرحَبى، مُجَمّع عائِذى ، حَباب بن حارث، عمرو جَندَعى ، حَلّاس بن عمرو راسِبى ، سَوّار بن ابى عُمَير فَهْمى، عمّار بن ابى سَلامه دالانى ، نُعمان بن عمرو راسِبى ، زاهر بن عمرو، غلام ابن حَمِق ، جَبَلة بن على ، مسعود بن حَجّاج، عبد اللَّه بن عُروه غِفارى ، زُهَير بن بِشْر خَثعَمى، عمّار بن حَسّان، عبد اللَّه بن عُمَير، مُسلم بن كثير، زُهَير بن سُلَيم، عبد اللَّه و عبيد اللَّه، دو پسر زيد بصرى ، همچنين ده تن از غلامان حسين عليه السلام و دو تن از غلامان امير مؤمنان عليه السلام۱ .
به نظر مىرسد كه نخستين منبعى كه به شهادت حدود پنجاه تن از اصحاب امام حسين عليه السلام در حمله سپاه كوفه اشاره كرده، الفتوح ابن اعثم است كه پس از اشاره به نخستين حمله (تيراندازى سپاه كوفه) به ياران امام عليه السلام مىنويسد :
فَاقتَتَلوا ساعَةً مِنَ النَّهارِ ، حَملَةً واحِدَةً ، حَتّى قُتِلَ مِن أصحابِ الحُسَينِ عليه السلام نَيِّفٌ وخَمسونَ رَجُلاً۲ .
سپس ساعتى از روز را در يك حمله ، با هم جنگيدند تا آن كه بيش از پنجاه تن از ياران حسين عليه السلام كشته شدند.
تأمل در گزارش ابن اعثم، نشان مىدهد كه مقصود، اين است كه كشته شدن حدود پنجاه تن از اصحاب امام عليه السلام، در اَثناى جنگ و در بخشى از روز عاشورا اتّفاق افتاده است، نه آن كه آنها در حمله اوّل، كشته شده باشند؛ اما خوارزمى،۳ بدون توجه به مفهوم دقيق كلام ابن اعثم، اين ماجرا را به گونهاى ديگر برداشت كرده و پس از گزارش حمله اوّل در ادامه آورده است :
فَلَمّا رَمَوهُم هذِهِ الرَّميَةَ قَلَّ أصحابُ الحُسَينِ عليه السلام ، فَبَقِىَ فى هؤُلاءِ القَومِ الَّذينَ يُذكَرونَ فِى المُبارَزَةِ ، وقَد قُتِلَ مِنهُم ما يُنيفُ عَلى خَمسينَ رَجُلاً۴ .
هنگامى كه اين گونه تيراندازى كردند، ياران حسين عليه السلام كاهش يافتند و از ايشان، كسانى ماندند كه در جنگ تن به تن ، ياد مىشوند . [ در اين تيراندازى ] بيش از پنجاه تن از آنان ، كشته شدند.
و در ادامه اين نوع گزارشها ، همانطور كه اشاره شد ، ابن شهر آشوب نيز نام 28 تن را به عنوان شهداى حمله اوّل، مطرح كرده است ، كه ظاهراً صحيح نيست؛ زيرا:
اولاً ، در منابع كهن ، سخنى از شهداى حمله اوّل، بدين گونه ديده نمىشود و سخن ابن اعثم، هيچ دلالتى بر اين معنا ندارد؛ بلكه همان طور كه اشاره شد، برخلاف آن، دلالت دارد .
ثانياً ، منابع قابل استناد، مانند الإرشاد مفيد و تاريخ الطبرى ، تنها تيراندازى گروهىِ دشمن رابه عنوان «حمله اول » گزارش كردهاند و اشاره به شهيدى در اين حمله ندارند؛ بلكه در ادامه گزارش خود، پيروزىهاى ياران امام عليه السلام در حمله تن به تن را گزارش كردهاند كه موجب مىشود سپاه دشمن، اين گونه مبارزه (تن به تن) را متوقف كند و به صورت جمعى بر سپاه امام عليه السلام حملهور شوند .
ثالثاً ، نكته مهم، اين كه طبق برخى از همين گزارشها، سپاهيان امام عليه السلام 72 نفر بودهاند . بنا بر اين ، اگر پنجاه تن آنها در اثر تير باران حمله اوّلْ شهيد شده باشند ، افراد باقىمانده، آن اندازه نيستند كه قابل آرايش نظامى باشند ، و چگونه اين گروه اندك مىتوانست تا عصر عاشورا مقاومت نمايد ؟ وانگهى، اگر سپاه دشمن مىتوانست در اثر تيرباران، در يك لحظه و در يك حمله پنجاه تن از ياران امام عليه السلام را از بين ببرد ، قطعاً مىتوانست با ادامه تير باران، در مدتى كوتاه ، جنگ را به سرانجام برسانَد و ديگر نياز به جنگ تن به تن يا حمله گروهى نبود .
بر اين اساس ، آنچه درباره شهداى حمله اوّل ، خصوصاً در المناقب ابن شهرآشوب آمده، ظاهراً قابل قبول نيست .